یکشنبه ۹ آبان ۱۳۹۵ - ۱۳:۰۶

روایتی جذاب از عشق و وفاداری

انیمیشن سینمایی «ناسور»؛ بیان تصویری ناب و بدیع از وقایع عاشورا

پوستر انیمیشن سینمایی ناسور

سینماپرس: از جمله محسنات پرداختن به تراژدی‌های مذهبی از جمله عاشورای حسینی در هنرهای نمایشی از جمله سینما همین است که می‌توان از تمام ظرفیت هنر برای اثرگذاری بر مخاطب استفاده کرد و فاصله میان مخاطب با اثر را با استفاده از مفهوم اثرگذار عاشورا هر چه کم‌تر کرد.

صابر الله دادیان/ فیلم سینمایی انیمیشن ناسور، پیش از هر چیز دیگری، داستانی ارزشمند دارد که با هر نگاه و سبکی روایت آن ارزشمند و قابل تأمل است، چراکه بیانگر والاترین ایثارها و وفاداری‌های زمانه است که در دراماتیک‌ترین صورت ممکن به وقوع پیوسته و حقیقت تراژدی را نه در بیان داستان و صور خیالی، که در واقعیت تاریخ ما به وجود آورده است.

از همین حیث پرداختن به داستان عاشورا و شرح دلاوری‌ها و ایثار امام حسین(ع) از هر لحاظ ارزشمند و قابل تقدیر است. اما ناسور تنها به بیان این وقایع نپرداخته است و سعی کرده با ارائه تصاویری ناب و منحصر به فرد از لحاظ گرافیکی و تصویرپردازی در سبک سیلوئت انیمیشن (ضد نور) پیوندی معنایی میان فرم و محتوای داستان به وجود بیاورد و در عین حال که از باور و اعتقاد شیعیان در عدم نمایش چهره ائمه تخطی نکرده است و از همین مورد که شاید در سینما بیان ناقص تصویر به شمار برود به نفع زبان ساختاری انیمیشن استفاده کرده است و با قرار دادن نور روشنایی به جای چهره امام و حضرت عباس(ع) در مقابل سیاهی ضدنور شخصیت‌های منفی داستان یک فرم معنایی به وجود بیاورد.
در ناسور سبک و تکنیک تنها در فرم نمانده است و توانسته پا را فراتر گذاشته و حرکتی مثبت در جهت پیوند فرم و محتوا بردارد، یکی از مسائل مهمی که هنوز نمونه‌های زیادی در سینمای ما ندارد و در سینمای انیمیشن ما شاید تنها مورد حاضر را بتوان همین فیلم نامید.

شخصیت‌های منفی در حالت ضد نور سایه دیده می‌شوند و رنگ غالب بر آنها قرمز است که رنگ سپاه یزید بوده است. در مقابل شخصیت امام و حضرت عباس در هاله‌ای از نور قرار دارند و دیگر یاران امام نیز با خطوط محیطی نورانی و غالباً روشنی از تاریکی فضا جدا شده‌اند، در حالی که اعضای چهره آن‌ها نیز با بهره‌گیری از سبک ضد نور مشخص نیست.
همین امر باعث شده است تا عدم بیان تصویری در چهره شخصیت‌ها و نبود میمیک اعضای صورت که بیانگر احساسات و حالات مختلف شخصیت است، وجه گفتاری فیلم را پررنگ‌تر سازد تا بیننده فارغ از بیان احساسات در چهره، به گفتار و حرکت بدن شخصیت بیشتر متکی باشد.

دوبله خوب و حرفه‌ای انیمیشن ناسور نیز از این جهت گامی مثبت در جهت بیان درست احساسات فیلم است، چراکه بار بیشتری بر دوش دارد و تا حدی باید فرم ایجاز در تصویر را نیز جبران کند.
دوبله فیلم به همراه موسیقی اثرگذار فیلم که در آن سعی شده از المان‌های موسیقی عرب استفاده شود تا سوز و اندوه عاشورا به درستی منتقل گردد، با فرم متفاوت روایت فیلم جفت شده است و با اینکه فرم ضدنور انیمیشن در جهت رئالیسم بیان نشده و بیشتر مبتنی به شیوه تجربی و اکستریمنتال است اما روایت کلی اثر حسی واقع‌گرایانه و روایتی مبتنی به واقعیت را از عاشورا و شخصیت‌های حاضر در آن واقعه تجسم می‌بخشد.


شاید عمده‌ترین نقطه ضعف فیلم را بتوان نبود یک فیلمنامه منسجم و قهرمان محور دانست که خاص روایت عاشورا و وقایع مربوط به آن است چراکه بهترین فرم کلاسیک یک تراژدی تاریخی، پرداخت به قهرمان و شخصیت اصلی است که فیلمنامه ناسور از آن فاصله گرفته و تا حدی با پرداخت اپیزودگونه به داستان، خود را از داشتن یک شخصیت محوری به عنوان قهرمان دور کرده است.
همین امر است که نمی‌تواند رشادت‌ها و قهرمانی‌های حضرت عباس را در فیلم تا سر حد یک قهرمان تراژدی ارتقا دهد چراکه نمی‌توان نقش حضرت عباس را در روایت فیلم یک قهرمان دانست. همچنین نقش امام حسین را هم نمی‌توان قهرمان ناسور دانست در حالی که قطع به یقین ایشان از بزرگ‌ترین قهرمانان تاریخ است که اتفاقاً دارای تمام خصوصیات قهرمانان درام آن هم در ژانر تراژیک به شمار می‌رود. در حقیقت ناسور خواسته با دوری از قهرمان‌های بالقوه داستان عاشورا به بیانی نو در روایت این واقعه برسد که با آنچه در روضه‌خوانی‌ها، تعزیه‌ها و نوحه‌ها تا به امروز به شکلی داستانی بیان شده متفاوت باشد، اما نتوانسته با حذف قهرمان به عنوان مهم‌ترین جزء یک داستان کلاسیک و تراژیک، عنصر مناسب دیگری را جایگزین آن در درام کند و از این بابت ضربه خورده است.
اما دستاوردهای تصویری انیمیشن را باید ارزشمند دانست و گامی رو به جلو در جهت گسترش بیان تصویری و گرافیکی در سینمای انیمیشن ایران که هنوز با استانداردهای جهانی فاصله دارد و از امکانات درونی انیمیشن بهره کافی را نبرده است. در این میان ناسور که شاید بتوان آن را اولین فیلم سینمایی انیمیشن سیلوئت ایران دانست کاری ارزشمند و بدیع است.
همچنین انتخاب موضوع و مضمون برای پرداختن به واقعه عاشورا و سعی در بیان مطلب به شیوه‌ای نو و جذاب از ارزش‌های نهفته دیگر در این اثر است که هر چه بیشتر سبب ماندگاری و اثرگذاری آن می‌شود. ناسور شاید هر آنچه در عاشورا گذشته است را نتوانسته به تصویر بکشد اما در یکی دو صحنه از جمله شهادت حضرت عباس و صحنه تیرباران کردن صف نمازگزاران توانسته است به بیان متعالی حسی در تصویر، حرکت، صدا و موسیقی برسد که بیننده را متأثر سازد، کاری که از مهم‌ترین رسالت‌های هنر و سینما به شمار می‌رود و این روزها در سینمای حرفه‌ای و مدعی داستانگو و اجتماعی ما از آن کمترین خبری نیست و بیننده با دیدن سراسر فیلم هم اثری قابل ارزش از فیلم نمی‌گیرد.
از جمله محسنات پرداختن به تراژدی‌های مذهبی از جمله عاشورای حسینی در هنرهای نمایشی از جمله سینما همین است که می‌توان از تمام ظرفیت هنر برای اثرگذاری بر مخاطب استفاده کرد و فاصله میان مخاطب با اثر را با استفاده از مفهوم اثرگذار عاشورا هر چه کم‌تر کرد و از میان برد تا جایی که بیننده خود را در میان داستان و شخصیت‌های آن احساس می‌کند، اتفاقی که در ناسور حداقل در چندین صحنه و سکانس می‌افتد و همین برای کل فیلم کافی است تا مخاطب در انتهای فیلم راضی از سالن سینما بیرون بیاید چراکه خالصانه بر غم و مظلومیت سیدالشهدا اشک ریخته است.

* جوان

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.