یکشنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۵ - ۱۶:۰۰

نگاهی تحلیلی به یک پدیده نوظهور در صنعت سینما

دیجیتال و نگاتیو؛ ماشینی یا دستباف!/ آیا تصویربرداری دیجیتال به رشد سینمای ایران کمک کرده است؟

حلقه فیلم

سینماپرس: با آمدن تکنیک دیجیتال تصویربرداری که از پشت صحنه سینما و پروسه ضبط تصویر آغاز شد و رفته رفته به مجهز شدن سینماها به سیستم‌های پخش دیجیتال منجر شد هرچند نسلی تازه از فیلمبرداران که حالا تصویربردار نام می‌گرفتند وارد سینما شدند ولی کیفیت تصویرهای برآمده از این نسل که بعضاً سطحی و سردستی بودند، باعث شد فیلمبرداران پیشکسوت به نقد سوءاستفاده از این تکنیک بپردازند.

ماجرا این نبود که فیلمبرداران پیشکسوت ایرانی توانایی استفاده از این تکنیک را نداشتند بلکه مشکل بر سر آن بود که راحتی و سادگی استفاده از دوربین دیجیتال باعث شد برخی به خود اجازه دهند با خرید یکی از دوربین‌های ارزان قیمت دیجیتال وارد مسیر تصویربرداری سینمایی شوند و بعد از مدتی کوتاه هم خود را مدیر فیلمبرداری بنامند.

مجتبی رحیمی از مدیران پیشکسوت فیلمبرداری سینمای ایران که تجربه سال‌ها فیلمبرداری با دوربین‌های نگاتیو را دارد و البته با آمدن تکنیک دیجیتال از آن نیز استفاده کرده، درباره خوبی و بدی تصویربرداری دیجیتال به «صبح نو» گفت: زمانی که با نگاتیو کار می‌کردیم تمامی یک فیلم به تجربه فیلمبردار مربوط می‌شد؛ از تنظیمات نور و رنگ و دیافراگم و فیلتر گرفته تا قاب‌هایی که باید بسته شوند، با نظارت مستقیم مدیران فیلمبرداری انجام می‌شدند و ابداً کسی جز کارگردان و فیلمبردار جرأت اظهارنظر در این باره را نداشت اما حالا فیلمسازانی وارد کار شده‌اند که با موبایل فیلم می‌سازند و اعوجاج تصویر را هم نوعی تجربه گرایی خطاب می‌کنند!
فیلمبردار آثاری نظیر «لیلی با من است» و «یاس‌های وحشی» ادامه داد: مشکل اساسی دیجیتال آن است که دقت را کم کرده یعنی رشد تکنیک‌های رایانه‌ای برای اصلاح تصویر موجب شده جوانان تصویربردار هر مشکلی را که در تصویرسازی وجود داشته باشد، قابل‌ترمیم با نرم افزار بدانند. اخیراً با آقای ابوالحسن داوودی درباره فیلم آخرشان «رخ دیوانه» صحبت می‌کردم و ایشان به من می‌گفت هر ایرادی که درباره تصویرسازی می‌گرفته با این پاسخ مدیر تصویربرداری مواجه می‌شده که «بعداً درست می‌شود»! نهایتاً اینکه هزار و یک اشتباه هم که در پشت صحنه انجام شود در پس‌تولید اصلاح خواهد شد.

اختلاف میان فرش ماشینی و دستباف
مجتبی رحیمی در ارزیابی کیفی آثار دیجیتال با آثار نگاتیو به «صبح نو» گفت: هنوز هم وقتی نسخه‌های اچ.دی فیلم‌های قدیمی را می‌بینی اختلاف کیفیت درست مانند اختلاف بافتی است که میان فرش دستی با فرش ماشینی وجود دارد. البته تصویربرداری دیجیتال به خلق آثار متفاوت و زیبا هم منجر شده است و اگر کلیت را بخواهیم بسنجیم فیلمبرداری نه افت کرده و نه پیشرفت؛ یک مزیت به نام اشتغال‌زایی داشته است یعنی باعث شده یک عده که تا قبل‌تر فیلمبردار مراسم عروسی بودند حالا به تصویربردار آثار سینمایی تبدیل شوند.
رحیمی با اشاره به آخرین فیلمی که خودش با دوربین نگاتیو تصویربرداری کرده، بیان داشت: آخرین فیلم نگاتیو من یک درام فانتزی-کودکانه به نام «فتیله و ماه پیشونی» بود که به لحاظ کیفیت رنگ و نور به شدت تفاوت دارد با حداقل تمامی فیلم‌های کودکانه‌ای که در این سال‌ها ساخته شده‌اند.
این فیلمبردار ادامه داد: از فیلمبرداری دیجیتال گریزی نیست اما باید تصویربرداری استاندارد را جدی بگیریم. در سینمای دنیا انواع گوناگون دوربین دیجیتال وجود دارند اما در ایران عموماً دوربین‌های «رد» و «الکسا» استفاده می‌شوند و از همه بدتر این است که برخی از تهیه کنندگان سودجو حتی از همین دوربین‌ها هم استفاده نمی‌کنند و با دوربین‌های عکاسی ابتدایی فیلمبرداری می‌کنند.
این فیلمبردار با اشاره به دردسرهای کار با یکی از این تهیه کنندگان به «صبح نو» اظهار داشت: اخیراً در جریان تولید فیلمی به نام «دو دوست» مواجه شدم با اینکه تهیه کننده دوربین عکاسی CANON 5D را به عنوان دوربین تصویربرداری در اختیارم قرار داد؛ به ایشان درباره کیفیت پایین تصویربرداری با این دوربین گفتم اما آنها توجیهشان این بود که امورات دفترشان باید بچرخد. از من خواستند با دوربین عروسی فیلمبرداری را انجام دهم و آن هم با محدودیت زمانی فراوانی که در تولید وجود داشت و در نهایت کار را 11 روزه تمام کردند! نتیجه را هم که دیدیم؛ فیلم در گیشه شکست سختی خورد.
رحیمی درباره اینکه آیا سعی نمی‌کند مشاور چنین تهیه کنندگانی در جهت بهبود امور باشد؟ اظهار داشت: در همین پروژه «دو دوست» از همان زمان مطالعه فیلمنامه درباره مشکلات درام حرف‌هایم را زدم و زمان فیلمبرداری هم درباره روند اشتباه تصویربرداری و اصلاً مناسب نبودن آن آقای خواننده برای بازیگری سخن گفتم ولی مشکل اینجاست که سازندگان فیلم اهمیتی به مشاوره نمی‌دادند و از آن سو فامیل‌بازی هم در گروه تولید غوغا می‌کرد. یادم می‌آمد در جریان فیلمبرداری «لیلی با من است» بارها و بارها نظرات مشورتی‌ام را درباره بهبود فیلمبرداری به آقایان پرویز پرستویی یا کمال تبریزی ارائه می‌دادم و آنها با روی باز استقبال می‌کردند اما برخی مانند کارگردان «دو دوست» هم در پیمودن مسیر اشتباه خویش اصرار داشت.

اولین مشاور کارگردان باتجربه، فیلمبردارش است
مدیر فیملبرداری «نغمه» و «زهرعسل» خاطرنشان کرد: نزدیک به 5 دهه است که در کار فیلمبرداری هستم و به تمام ریزه کاری‌های نگاتیو و دیجیتال واقفم و این را می‌گویم که اتفاقاً باتجربه‌ترین کارگردانان آنها هستند که مشاور اولشان فیلمبردارشان است. من با امثال آقایان علیرضا داوودنژاد یا ایرج قادری همکاری می‌کردم و اینها که فیلمسازان شناخته شده بودند همواره با روی باز از پیشنهادات استقبال می‌کردند.
وی ادامه داد: یادم می‌آید وقتی ایرج قادری به واسطه آشنایی با آقای محمدهادی کریمی برای انتخاب فیلمبردار «شهرت» به پشت صحنه «دختران انتظار» آمد نخستین چیزی که به وی گفتم این بود که من حرفم را می‌زنم و فرقی هم ندارد که چه کسی کارگردان است. قادری با اینکه در کار آدمی تند و مقرراتی بود فقط لبخند زد و گفت برایم نظم از همه چیز مهمتر است. بعد حین فیلمبرداری «شهرت» هم دیدم با اینکه عادت داشت تمام کادرهایش را خودش ببندد اما فقط دو روز پشت دوربین آمد و وقتی فهمید کارم را بلدم، دیگر حتی پشت دوربین هم نیامد. این را مقایسه کنید با کارگردانانی که تجربه چندانی هم ندارند و ابزار درست در اختیار شما نمی‌گذارند و مدام هم قوانین اصلی تصویربرداری را زیر سؤال می‌برند.

* صبح نو

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.