شنبه ۴ دی ۱۳۹۵ - ۱۲:۲۵

به بهانه انتشار خبر بازداشت یک طنزپرداز؛

روشنفکر نماهایی که در رسانه ملی جولان طنازی می دهند/ چگونه از چنین افراد و جریان هایی توقع تاثیرگذاری و یا بیان ارزش ها وجود دارد؟

بازداشت الف ژ

سینماپرس: مهدی خرامان/ روشنفکر نماهایی که نه حقیقت روشنفکر بودن را فهمیدن نه ارزش آن را اما به خوبی در رسانه ملی جولان طنازی می دهند تا از این سفره پهن شده ارتزاق خود را مهیا کنند، اما دوباره باید به سوی اسالم بازگشت و چه زیبا نویسنده ای جلال را توصیف می کند:«حقا که جلال یک «نویسنده متعهد» بود و قلم برایش ۲ کارکرد داشت؛ «هم پایی جهت حرکت، هم توتمی من‌باب برکت»

امروز را باید روز جلال نامید، نه برای نهمین جایزه کتاب او، بلکه برای تعیین معیار، معیاری که «در خدمت و خیانت روشنفکران» ویا در «غرب زدگی» شرح مبسوط داده است، تعریفی از روشنفکر بودن، یعنی غلط خواندن انتلکتوئل های غرب زده، یعنی دروغ نامیدن رفتار های بورژوازی هنرمندان وتعیین حقیقت، حقیقتی برگرفته از ترجمه ناب به معنا «هوشمند»، «برگزیده»، همان «خالق»، «ُمبدِع» یعنی هنرمندی که «نه به قصد سود و بهره شخصی» بلکه برای تاثیر گذاری و قرار دادن جان خویش پا به عرصه فرهنگ وهنر می گذارد.

اما کنون روشنفکر فرسنگ ها  دور تر از «آل» جلال ایستاده است ویقین است که «روشنفکر داریم تا روشنفکر»، یکی برای مردم جان می دهد ودیگری جان می گیرد، یکی جامعه را نقد می کند برای تغییر، آن یکی نق می زند برای بهره گیری، یکی خاطرات را می کند خسی در میقات، آن یکی می کند آنتالیا، یکی طنز را ابزار اصلاح مردم می داند آن یکی کمدی سیاه برای تحقیر مسئول، یکی قلم در دست می گیرد برای مبارزه با سیاست زدگی آن یکی استند آپ را هم می کند سیاسی و...

البته تاریخ  قضاوت می کند ودر این غربالگری روشنفکران  تنها حقیقت خالص می ماند، حقیقتی از جنس مردم ومردی که درون کلبه در اسالم زندگی می کرد  و در سوی دیگر فراموش شدگانی که از صحنه پر طمطراق تاریخ حذف می شوند.

همان هایی که هنر را برای سود شخصی، آبستن خویش کرده اند وبا استفاده از سلبریتی های دسته چندم که آبشخور مسائل سیاسی هستند نه توانایی های خود، توانسته اند دوباره سیاست را  وارد عرصه هنر کنند و زورآزمایی مجددی رقم بزنند، البته در کنار ظاهر شدن روشنفکران دروغین به سلبریتی های نوظهور هم بر می خوریم، هنرورای عرصه سیاست که بعد از دست و پا کردن کمی شهرت به دنبال حق ضایع شده خود در این ارگان و آن سازمان استندآپ کمدی با چاشنی تمسخر مردم اجرا می کنند تا به نان و بریانی برسند  شهرتی که به گفته خودشان باید به پول تبدیل شود وبه همین دلیل بدون هیچ ابایی خاطرات خود را با واسطه گران در رسانه ملی بازگو می کنند: «به واسطه مان گفتم، حالا که هم سیاسی شدم و هم شوخ هستم، به من خانه‌ای نمی‌دهند؟ حواله خودرو چطور؟ از همان‌ها که به بعضی از فوتبالیست‌ها می دهند.»

چنین نگرشی که باعث تحقیر مخاطب و خود بزرگ بینی شود، تمام داشته ها را بر باد می دهد و این گونه آن ها را برملا کند: « ۲۵ نفردر پارتی مختلط "الف. ژ" بازیگر و نویسنده برنامه‌های طنز بازداشت شدند. ناجا با حکم قضایی اقدام و حاضرین را دستگیرکرده است. گفته می شود در منزل وی مشروبات الکلی نیزکشف شده است» خبری که نشان می دهد سلبریتی های نا آشنا ودسته چندم، آزادی را با ولنگاری وسرمستی اشتباه فرض کرده اند تا موجب بی آبرویی جریان های زنجیره ای خود شوند، اماتنها سوالی که باید از رسانه ملی پرسید این است که چگونه از چنین افراد و جریان هایی توقع تاثیر گذاری و یا بیان ارزش ها را دارد؟

روشنفکر نماهایی که نه حقیقت روشنفکر بودن را فهمیدن نه ارزش آن را اما به خوبی در رسانه ملی جولان طنازی می دهند تا از این  سفره پهن شده ارتزاق خود را مهیا کنند، اما دوباره باید به سوی اسالم بازگشت و چه زیبا نویسنده ای جلال را توصیف می کند: «حقا که جلال یک «نویسنده متعهد» بود و قلم برایش ۲ کارکرد داشت؛ «هم پایی جهت حرکت، هم توتمی من‌باب برکت». می‌گفت «اگر می‌خواهی بفروشی، همان به که بازویت را، قلم را هرگز!» و اینچنین، حتی آن زمان هم که خودش را گرفتار مکاتب مادی کرد، باز آزادگی خود را و آمادگی خود را برای روز موعود یعنی روز بازگشت، یعنی روز هجرت، یعنی روز اتصال حفظ کرد.»

برچسب‌ها

نظرات

  • رضا ۱۳۹۵/۱۰/۰۵ - ۰۸:۲۹
    0 2
    تلویزیون دوست دارد با تواب ها کار کند زیرا فیتله آنها را در دست دارد. از بچه مسلمان ها حذر می کنند. زیرا می دانند که توی خون ایشان یاحسین غلیان دارد و حق گویی ویژگی شان هست

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.