مجموعه تئاتر شهر در بهمن ۱۳۵۱ با روی صحنه رفتن نمایش باغ آلبالو نوشته آنتوان چخوف و به کارگردانی آربی به عنوان مدرنترین سالن تئاتر تهران افتتاح شد. موقعیت مرکزی این مجموعه در جغرافیای پایتخت و انطباق معماری آن با مفاهیم هنر تئاتر و نیز مدرن بودن این مجموعه باعث شد به سرعت به قطب اصلی هنر تئاتر در کشور تبدیل شود. تئاتر شهر ابتدا تنها برای اجرا در تالار اصلی ساخته شده بود ولی بعدها سالنهای دیگری نیز در کنار آن تعبیه شد و در کل با پنج سالن به کار خود ادامه داد. سالنهای فرعی تئاتر شهر بارها به دلیل بازسازی و حتی ملاحظات امنیتی به لحاظ استحکام آن تعطیل و مجدد بازگشایی شد و در حال حاضر هم اجرای نمایش در سالنهای فرعی این مجموعه سروشکل کاملاً منظمی ندارد. ساخت و توسعه سالنهای تئاتر در مکانهای دیگری از شهر باعث شده با مراجعه به این سالنها تا حدودی عطش تماشای تئاتر در بین بخشی از مخاطبان این هنر فروکش کند. به خصوص که بسیاری از کارگردانهای اسم و رسمدار تئاتر نیز از روی صحنه بردن کارهایشان در مجموعههای جدیدالتأسیس استقبال میکنند و از اینکه انحصار سالنهای تئاتر از سلطه مدیریت دولتی این مجموعه درآمده و بشکند، استقبال میکنند.
البته موضوع نظارت وزارت ارشاد همچنان بر همه سالنها ادامه دارد و تغییری در اینباره رخ نداده است، اما همین که تیمهای تئاتری، دیگر مانند سالهای نهچندان دور ماهها معطل ارائه سالن از سوی مرکز هنرهای نمایشی نمیمانند و نیاز خود را از طریق سالنهای تازهتأسیس تأمین میکنند، موضوعی است که برای تئاتریها مثبت تلقی میشود. اعتراض به رعایت نکردن عدالت در ارائه سالنهای تئاتر جزو اتفاقات تکراری سالهای اخیر است که از سوی بخش عمدهای از اهالی تئاتر همواره انجام شده است و همزمان با توسعه سالنهای تئاتر خصوصی در شهر تا حدودی این مطالبات فروکش کرده است. یکی از سالنهای تئاتر خصوصی که در سالهای اخیر تأسیس و با استقبال خوبی هم مواجه شده و تا حدودی توانسته جای خالی سالنهای تعطیل شده تئاتر شهر را پر کند، مجموعه تئاتر باران است که از فرصت پیش آمده به خوبی استفاده کرد و با توجه به نزدیکی به این مجموعه، بخشی از مخاطبان هنر تئاتر را جذب کرد. البته ساخت و توسعه سالن تئاتر موضوعی است که شهرداریها نیز به آن ورود کردهاند و در اینباره شهرداری تهران اقدام به ساخت مجموعه تئاتری خاوران کرد؛ مجموعهای که بخشی از اهالی تئاتر موقعیت مکانی آن را مناسب ندانستند و استقبال گرمی از آن نکردند.
اگر این گزاره را که تئاتر هنری با مخاطب خاص است، بپذیریم لاجرم باید قبول کنیم که مخاطب عمده این هنر در بخشهای مرفهنشین شهر بیشتر بوده و با وضع اقتصادی فعلی نباید از مردمان پایین شهر انتظار داشت برای هنر تئاتر هزینه کنند. رونق مجموعه تئاتری ایرانشهر طی یک دهه اخیر را نیز باید از دلایل کمرونق شدن تئاتر شهر دانست. مجموعه ایرانشهر به لحاظ موقعیت جغرافیایی که در قلب یک مجموعه فضای سبز شهری قرار گرفته، علیالقاعده جایگاه جذابتری برای مخاطبان تئاتر قلمداد میشود. هرچند تئاتر شهر نیز در حاشیه پارک دانشجو قرار دارد، اما ایرانشهر از موقعیتی دنجتر و خلوتتر برخوردار است و سازگاری بیشتری با روحیه افرادی دارد که مخاطب هنر محسوب میشوند. تأثیر مدیریت ضعیف مجموعه تئاتر شهر در سالهای اخیر به عنوان یکی از دلایل کاهش رونق این مرکز هنری نباید از نظر دور بماند. اقدام به بازسازی و تعمیر تئاتر شهر داستان جنجالی سالهای اخیر بوده و هنوز هم این تعمیرات تکمیل نشده است. متأسفانه کار بازسازی این مجموعه در هر دو باری که اتفاق افتاد زیر نظر افراد و کارشناسانی که اشراف کامل بر موضوع معماری هنر دارند، انجام نشد و در این مسئله سیاسیکاریها و ملاحظات غیرکارشناسانه نیز دخالت کرد و باعث شد بهرغم هزینههای سنگین نتیجه مطلوبی حاصل نشود. در کل همانطور که مجموعه سنگلج پس از ساخت مجموعه تئاتر شهر در اوایل دهه 50 تقریباً به محاق رفت، به نظر میرسد رونق مجموعه ایرانشهر و سالنهای خصوصی و دولتی در جایجای شهر تهران تا حدودی جایگاه مجموعه تئاترشهر را از قطب تئاتر پایتخت تنزل داده است .
* جوان
ارسال نظر