پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۲۲:۴۶

نگاهی به فیلم بدون تاریخ بدون امضا؛

پزشک قانونی که وجدانش باور نمی کند فقر عامل مرگ می شود

بدون تاریخ بدون امضا

سینما پرس: علی دشتبان/ این فیلم را می توان با در نظر گرفتن عوامل و تیم خوبش فیلمی متوسط ارزیابی کرد که توانسته فیلمنامه جذاب را با گره های که قابل پیشبینی نیستند به روی پرده بیاورد.

فیلم سینمایی «بدون تاریخ بدون امضاء» به کارگردانی وحید جلیلوند اولین فیلم اکران شده در روز پنجم جشنواره است که با استقبال نسبتا خوب اهالی رسانه مواجه شد؛ فیلمی که می توان آن را با در نظر گرفتن عوامل و تیم خوبش فیلمی متوسط ارزیابی کرد که توانسته فیلمنامه جذاب را با گره های که قابل پیشبینی نیستند به روی پرده بیاورد، فیلم جذابیت های سینمایی قابل قبولی دارد، فیلمنامه ای استخوان دار و فکر شده، بازی هایی روان و یکدست و کارگردانی که نشان از رشد فیلمساز نسبت به فیلم قبلی اش دارد.

داستان فیلم در رابطه با دکتر کشیک پزشک قانونی است که در میان اجساد رسیده به سردخانه صاحب جنازه ای را آشنا می یابد، کودکی نه ساله که علت مرگش اعلام نشده و تنها مشخص است که پیش از رسیدن به بیمارستان جان خود را از دست داده است. پزشک که از هما ابتدا درگیر این ماجرا و مرگ کودک می شود در جریان تشریح متوجه مسمویت کودک با گوشت فاسد قرار می گیرد و همسرش که او نیز از پزشکان کادر بیمارستان است مسئول دادن این خبر به خانواده پسر فوت شده می شود.

اما کمی بعد گره ای دیگر داستان را پیچیده تر می کند، پزشک به همسرش ماجرایی را می گوید که خود را در قضیه مرگ کودک دخیل می داند، او چند شب پیش از مرگ پسرک با او تصادف کرده است و به دلیل نداشتن بیمه شخص ثالث ماشین مانع از اطلاع به پلیس شده و با دادن پولی به پدر خانواده خواستار این می شود که همان شب کودک را برای درمان به بیمارستان ببرند، اما پدر که حال عمومی فرزندش را خوب تشخیص می دهد از رفتن به بیمارستان سر باز زده و ترجیح می دهد مبلغ دریافتی را به زخم زندگی اش بزند.

او که هنوز در جریان تصادف و امکان شکستگی مهره گردن فرزندش در آن جریان قرار نگرفته خودش را به خاطر خرید گوشت مرغ مرده مسئول و گناهکار می داند، به خصوص با شنیدن زخم زبان های همسرش بیش از پیش عاصی شده و تصمیم می گیرد برای گرفتن انتقام و اعتراض نزد شخص فروشنده ای در کشتارگاه برود که گوشت مرده به او می فروخته است.

اما کمی بعد در جریان درگیری آن ها داستان بازهم به پیچیدگی اش افزوده شده و فرد دیگری به ماجرا اضافه می شود، با درگیری آن دو و به کما رفتن فرد فروشنده دکتر تصمیم می گیرد برای اطمینان از علت مرگ پسر دستور قضایی مبنی بر نبش قبر گرفته و علت مرگ را دقیقا مشخص کند.

فیلم در پایان قضاوت را به نهایت نمی رساند و تصمیم نهایی را به بیننده واگذار می کند، ‌چراکه مشخص نیست دکتر علت مرگ فرزند را به دروغ یا حقیقت در گزارش خود آورده باشد و این شکی است که همسر او در وجود بیننده ایجاد می کند.

چیزی که بیشتر از همه در فیلم بدون تاریخ بدون امضا نمود پیدا می کند شباهت های غیر قابل کتمان فیلمنامه با اثر اسکار گرفته اصغر فرهادی به نام «جدایی نادر از سیمین» است، در برخی از سکانش ها و نیز صحنه ها و حتی به طور مشخص دیالوگ ها به شدت فیلم فرهادی به ذهن متبادر می شود و اگر دقیق تر بنگریم بازی بازیگران نیز تحت تأثیر بازی های بازیگران آن فیلم است، اتفاقی که آگاهانه یا ناآگاهانه برای فیلم آخر جلیلوند افتاده است.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.