چهارشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۲:۳۸

انتقاد فهیم از سوء مدیریت سینما و جشنواره فجر؛

خانه از پای بست ویران است/ آقایان! استعفا هم جسارت می خواهد؛ اینجا صنف کوره پزخانه نیست!

حجت اله ایوبی در امضای تفاهم‌نامه vod و تهیه کنندگان سینمای ایران

سینماپرس: محمدتقی فهیم منتقد سینما در یادداشتی اختصاصی که در اختیار سینماپرس قرار داده، عنوان کرد: از همان روزی که برخی فیلم ها کنار گذاشته شدند باید می نوشتیم و می گفتیم، اما صبر کردیم که مبادا بگویند : «مگر شما همه ی فیلم ها را دیده اید که معترضید»، چه اشتباهی! این ۲۸ امین دوره جشنواره است که در آن حضور دارم، بیشتر از ۲۰ دوره آن فعال و قلم بدست حاضر شده ام، بی غرض، بدترین دوره را پشت سر گذاشتیم.

متن کامل یادداشت به شرح ذیل است:

رویا: «دبیر جشنواره فیلم فجر، ضمن عذرخواهی و پذیرش برگزاری جشنواره ای ضعیف، استعفای خود را تقدیم رییس سازمان سینمایی کرد و...» واقعا هم در کشور ما چنین اتفاقی یک رویا به شمار می رود. مگر می شود؟ یعنی اگر که دبیر محترم جشنواره هم می خواست چنین کاری بکند ما رسانه ای ها نمی گذاشتیم چرا که ایشان مقصر نیست، آب از سر چشمه گل آلود است. شاید هر کس دیگری هم بود با اندک تفاوتی همین وضعیت و اجرا را پشت سر می گذاشت. دبیر جشنواره وقتی ببیند که مدیریت کلان سینما چهار سال زمان را به راحتی می سوزاند و آب از آب تکان نمی خورد. وقتی ببیند که اغلب آنهایی که با گل و صلوات و پیام امید و تدبیر از مدیر جدید سازمان استقبال کردند حالا دپرس و مایوس و ناراضی اند ولی کسی کک اش هم نمی گزد، طبیعی است که نباید عذرخواهی کند یا استعفا بدهد. به همین سیاق هیات انتخاب هم وقتی شاهد عزل و نصب های بی مورد باشد و ببیند که انتصاب بی تجربه ها، بی توجهی به پیش کسوتان، بیکاری انبوه، خانه نشینی با تجربه ها و ... رواج دارد و دهان ها بسته است، گزینش هایی را سرلوحه خود قرار می دهد که بیش از همه فقط بیلان شود، بالا سری ها راضی باشند و خاطر جمع از نارضایتی ها به خانه هایشان بروند. چون مطمئن هستند که جایی بازخواست نخواهند شد. رسانه ای پویا و پرسشگر هم نیست که به صورت جدی آقایان را مورد سوال قرار دهد که این چه ترکیب هیات انتخاب است و آثار گزینش شده برچه مبنایی بوده اند؟ حالا چرا باید انتظاری غیر از خروجی اعلام شده تحت عنوان نامزدهای جشنواره باشد. هیات داوری خاطر جمع است که هر خروجی ای داشته باشد، بالاسری خواهد گفت که «امپراطور جهنم» هم باور نمی کند.
از همان روزی که برخی فیلم ها کنار گذاشته شدند باید می نوشتیم و می گفتیم، اما صبر کردیم که مبادا بگویند : «مگر شما همه ی فیلم ها را دیده اید که معترضید»، چه اشتباهی!. واقعا یک فصل فیلم «امپراطورجهنم» می ارزید به نصفی از فیلم های پذیرفته شده فعلی و بازی علی نصیریان در سکانس کانال این فیلم پذیرفته تر از خیلی ها بود، ولی فیلم حذف شد و صدای خیلی ها در نیامد. (روش مستبدانه و رویه حذفی حاکم، ترسانده بودشان تا جرات نکنند به موقع اعلام موضع کنند. دوستان ناراحت نشوند واقعا ترسیده بودند که یا از مسیر حذف شوند یا از فعالیت در چارت تشکیلاتی برکنار شوند و یا پروژه های محوله کنسل شود). و ایضا فیلم های دیگری که لیاقتشان بیشتر بود و به دلیل محافظه کاری مفرط آقایان حتی از نمایش در جشنواره محل تجمع کارشناسان هم محروم شدند. این یک اصل اساسی و تجربه شده است که اعمال مدیریت های مبتنی بر حذف، نتیجه ای به شدت محافظه کارانه خواهد داشت چرا که دهان ها را می بندد و قلم ها را کند می کند. طی چهار سال گذشته این رویه که پخته ها منزوی و ناشی ها حمایت می شدند همه متوجه بودند که چه اتفاقی دارد می افتد. جوان گرایی بهانه بود تا منتقدان به حاشیه رانده شوند. کار بلد ها بیکار بمانند و آقایان یکه تازی کنند حالا چرا باید از نتیجه نامزدهای اعلام شده ناراحت باشیم؟ مگر انتظاری غیر از این داشته اید؟ فکر می کنید نتیجه جشنواره سال گذشته تصادفی و سلیقه ای بود؟ بادیگارد را ندیدند و سیانور را ماست مالی کردن اتفاقی بود؟ ای کاش سلیقه ای بود. نخیر آقایان «از کوزه همان برون تراود که در اوست». 
این ۲۸ امین دوره جشنواره است که در آن حضور دارم. به جز چند دوره اولی که تماشاگر بودم، بیشتر از ۲۰ دوره آن فعال و قلم بدست حاضر شده ام، بی غرض، بدترین دوره را پشت سر گذاشتیم. نگویید که هر سال اعتراض بوده و اختلاف سلیقه وجود داشته است، بله بوده، ولی به این شوری واقعا نوبر است. نامزد های معرفی شده این دوره و نادیده انگاشتن برخی فیلم ها و عبور از بعضی رشته ها، دقیقا به این می ماند که خورشید را نبینیم یا عمدا وجودش را کتمان کنیم. این اتفاق اصلا تصادفی نیست. گرافیک فردی هم نیست. برنامه جمعی هم نبوده است. یک بلبشوی فاقد تخصص و تعهد است که حاصل مدیریتی کارنابلد است. بدیهی است که هر کدام از این جمع (هیات انتخاب و حالا داوران) در مقام خود قابل ستایش و تکریم هستند ولی در اینجا همین بزرگان، تحت تاثیر شرایط و جو و روش های مدیریتی چند سال گذشته، قادر به اعمال توانایی خود نبوده و نیستند چرا که در درجه اول با محصولی طرف اند که در مدیریتی «خام» به نتیجه رسیده اند. در درجه بعدی، به استخدام تشکیلاتی درآمده اند که در مجموع، از خودشان کوتاه ترند. بی تخصص ترند. پایین تر واقع هستند. در مجموع ضعیف ترند و بالاخره در ترکیبی چیدمان شده اند که اساسا فاقد هارمونی فکری – فنی هستند. اگر نتیجه ای غیراین بود باید متعجب می شدیم. داوران حق دارند. رییس که (دیپلمات و آدم خوبی هست) سینمایی نیست، همکاری را نصب می کند که یک فیلم ۵ دقیقه ای نساخته و حتی در تولید یک فیلم مشارکت نداشته است حالا می خواهد تشکیلات مهمی را برای جوانان اداره کند. دیگری در حالی به اداره ی مرکزی گماشته شده که (با تمام حسن ظن هایش) در میانه چارت رسانه ملی مدیریت آموخته است. مهم ترین بخش تشکیلات را به فردی می سپارد (علیرغم مبادی آداب و دوست داشتنی بودن) که بهترین مدیر روابط عمومی بوده است و موارد بسیار دیگر. آیا می شد کسانی به استخدام جشنواره در آیند که از آنها قوی تر و مدیرتر باشند؟ طبیعی است که باید پایین تر می بودند. و به همین سیاق هیات انتخاب و داوری و ...
آقایان! اینجا صنف کوره پزخانه نیست (با پوزش از این زحمت کشان). اینجا همه، سال ها هنر ساخته اند، کتاب منتشر کرده اند، روزنامه انتشار داده اند، سیاست آموخته و آموزش داده اند. اینجا همه خودشان با آثارشان دارند وجدان می آموزند و زیبایی شناسی ایثار درس می دهند، نمی شود این جماعت را دست کم گرفت و به شعورشان توهین کرد. برای همین است که خود این نامزدها از این بی عدالتی و فقدان کارشناسی، دل شان بدرد آمده و فریادشان بلند است. توجه بفرمایید! تا الان چند نفر از نامزدها انصرافشان را اعلام کرده اند و بقیه هم در خلوت شان برای این وضعیت رنج می برند چرا که باور دارند با این سنجش و ارزیابی، نامزد شدن و سیمرغ گرفتن افتخار ندارد. همه دوست دارند که در میدانی مردانه و با رقابتی اصولی برنده شوند نه با نتیجه ای که همه اش زیر سئوال است.
آقایان! فقط کمی فکر کنید. خود فیلمساز می گوید فیلم من موسیقی نداشته است. دیگری اعتراف می کند که فیلمم جلوه های ویژه اش حداقلی بوده است. کارگردان بعدی از فیلمنامه ضعیف اش حرف می زند. بنده خدایی که در چند رشته نامزد شده جشنواره را عزاواره می خواند. یکی دیگر از «کشته شدن امید» سخن به میان می آورد و ... چه خوب می شد اگررسانه ها، از همان شروع که دیدند افراد کارمند جشنواره دارند به اعوان و انصار و خانواده خود جایزه و سیمرغ می دهند به وظیفه خود عمل می کردند تا شاید غافله به این تراژدی ختم نمی شد. و بالاخره حرف و مطلب درباره این جشنواره فراوان است چرا که واقعا به شعور سینماگران توهین شده است. بماند برای فرصتی دیگر. عجالتا برای دلجویی از مهجورین، رساترین پایان بندی این مطلب، حرف مهدویان به نقل از مرحوم جلال آل احمد است : «برید خدا رو شکر کنید که حرف شما از روی دیوار این طویله رفت تا همون جایی که باید بره».

نظرات

  • ۱۳۹۵/۱۱/۲۰ - ۱۳:۳۹
    2 0
    سینمای ایران در بحران عظیم گرفتار شده مدیریت یکی از آنهاست سینمای ایران در بحران عظیم گرفتار شده مدیریت یکی از آنهاست سینمای ایران در بحران عظیم گرفتار شده مدیریت یکی از آنهاست
  • ۱۳۹۵/۱۱/۲۱ - ۰۳:۵۷
    2 1
    ایشون در 2 3 ماه اخیر با تصمیمات بد و تغیرات مشکوک در سطوح مدیریتی به خصوص در انجمن سینمای جوانان و در همین آخر هم میبینیم چه اتفاقاتی در جشنواره افتاد. آقای ایوبی کارنامه سیاه خود را سیاه تر نکنید. آقای ایوبی این بیت شعر رو یادتون باشه : چنین است رسم سرای درشت گهی پشت بر زین گهی زین به پشت
    • ۱۳۹۵/۱۱/۲۱ - ۱۴:۳۲
      2 0
      انجمن سینمای جوانان کاملا تعطیل شد فقط حقوق پرداخت می کنند

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.