گرچه آقای ایوبی واصحاب او کوشیدند که جهت موج اعتراض به عملکردهای غلط خود،سازمان سینمایی وجشن پاره فیلم فجر رابه سمت دیگر و از جمله کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی برگردانند وتوپ را داخل زمین منتقدان و معترضان خود بیندازند، ولی این بارهم به دلیل هشیاری اهالی رسانه، سینما و منتقدان ومجلسیان، مسیراعتراض ها به جایگاه خود بازگشت وتوپی که جناب ایوبی شوت زده بود، باشوت قوی تر اجتماعی داخل زمین برهوت او سقوط کرد.
جدا ازاین نکته، مساله مهم تر در ارتباط با رییس اشتباهی سازمان سینمایی، این است که اغلب اعتراض های مخالفان به غلط های سینما، متوجه آقای ایوبی شده واین هم درست است وهم غلط.
درست است چون به هرصورت راهبر کنونی سینما اوست و بایدپاسخگو باشد. غلط است چراکه فقط آقای ایوبی در بروز واویلای سینما مقصر نیست و تنها نباید او مورد استیضاح قرارگیرد.
آقای ایوبی، سیاست پیشه ای است که جماعتی او را به ناچار پشت فرمان اتومبیل مستعمل سینما نشانده اند.اویی راکه حتی دوچرخه سواری فرهنگی هم بلدنیست، چه رسد به مهارت وتخصص در رانندگی سینما!
در واقع آقای ایوبی مقصر است زیرا علی رغم آنکه می دانست و می داند که رانندگی نمی داند، گواهینامه ندارد و این کاره نیست، با سماجت پشت اتومبیل سینما نشسته است وچون فاقد دانش قوانین راهنمایی و رانندگی سینما است، پیوسته تصادف کرده واتومبیل سینما رابه در و دیوارمی کوبد و خرابی به بارمی اورد.
مقصرنیست چراکه او را کسانی و سیاستی پشت اتومبیل نشانده که خود نیز از دانش فرهنگ و هنر و سینما بی بهره اند و سیاست اعمال شده هم فرهنگی وهنری نبوده است. ازهمین رو اگر قرار است به دلیل خرابی های سینما و آبروریزی های جشن پاره فیلم فجر، مقصران در دادگاه اجتماعی باز خواست شوند، آقای ایوبی یکی ازآن مقصران است و باید تمام آن هایی که در گزینش و سپردن کرسی سینما به او و یارانش نقش داشته و باعث تخریب و ویرانی سینما شده اند مورد بازخواست قرارگیرند.
بنابراین منتقدان و معترضان بحق خرابی های سینما، باید خواهان استیضاح تمام کسانی که در انتخاب یک راننده اشتباهی برای سینما و تصادم ها و تخریب های اوسهم داشته اند و همچنین جماعتی که به آشفتگی های سینما دامن زده اند، باشند.
نظرات