سه‌شنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۶ - ۱۰:۴۲

گفتگو با ۲ سینماگر به بهانه زادروز فیلمساز شهیر روسیه؛

ثقفی: سینمای آندری تارکوفسکی سینمایی با مفاهیمی عمیق است/ بهنام: تارکوفسکی دنیای مدرنیته زده دوران خود را به سمت معنویت زمینی تبلیغ می کرد

آندری تارکوفسکی-ثقفی-بهنام

سینماپرس: علی ناصری/ آندری تارکوفسکی فیلمساز برجسته روسی که در سال ۱۹۳۲ به دنیا آمد یکی از فیلمسازان مطرح تاریخ سینما است که با سبک منحصر به فرد خود سینمایی را به جهان معرفی کرد که پس از آن سینماگران بسیاری تأثیرگرفته از او ظهور کردند.

به بهانه زادروز این سینماگر، ضمن نگاهی گذرا که به زندگینامه، فعالیت های هنری و افتخارات این فیلمساز ارزشمند داشتیم با ۲ تن از سینماگران برجسته کشور آقایان علی اکبر ثقفی (تهیه کننده و کارگردان) و علیرضا بهنام (منتقد و مترجم) گفتگویی راجع به این فیلمساز انجام دادیم.

تارکوفسکی فرزند آرسنی تارکوفسکی شاعر برجسته روسی است. او با ساخت اولین فیلم سینمایی بلندش با عنوان «کودکی ایوان» موفق به کسب جایزه شیر طلایی جشنواره ونیز شد و خود را به عنوان فیلمسازی با استعداد که دنیایی منحصر به فرد دارد معرفی کرد.

این کارگردان بیشتر آثارش را در کشورش ساخت و به دلیل خفقانی که در کشورش حاکم بود دیگر به او اجازه ساخت فیلم داده نشد و وی مجبور به ساخت دو فیلم آخرش در ایتالیا و سوئد شد و به دلیل اینکه سیاست های شوروی به او اجازه ساخت فیلم نمی داد تارکوفسکی سال های پایانی عمر خود را با گرفتن پناهندگی سیاسی در اروپا زندگی کرد و در سال ۱۹۸۶ در سن ۵۴ سالگی به دلیل ابتلا به سرطان ریه در پاریس از دنیا رفت و در همین شهر به خاک سپرده شد.

مجموعه آثار سینمایی آندری تارکوفسکی عبارتند از: (۱۹۵۸) «قاتلان»، (۱۹۵۹) «امروز کسی خارج نمی شود»، (۱۹۶۱) «غلتک و ویولن»، (۱۹۶۲) «کودکی ایوان»، (۱۹۶۶) «آندری روبلف»، (۱۹۷۲) «سولاریس»، (۱۹۷۴) «آینه»، (۱۹۷۹) «استاکر»، (۱۹۸۳) «نوستالژیا» و (۱۹۸۶) «ایثار».

از جمله جوایزی که این کارگردان موفق به کسب آن شده است عبارتند از: جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره فیلم کن (دو مرتبه)، شیر طلایی جشنواره فیلم ونیز، جایزه بهترین فیلم جشنواره بفتا.

اینک به بهانه زادرز  این هنرمند شهیر روسیه علی اکبر ثقفی و علیرضا بهنام از تارکوفسکی برای مان گفتند.

علی اکبر ثقفی تهیه کننده و کارگردان سینما در گفتگو با سینماپرس اظهار داشت: سینمای آندری تارکوفسکی سینمایی عارفانه با مفاهیمی عمیق است که در پس آن مفاهیم فلسفی و پر از معنا وجود دارد. سینمای تارکوفسکی سرشار از زیبایی شناسی است که فیلم های او سینمایی ناب را نشان می دهد که در پشت تصاویر زیبا و هنری فیلم هایش می توان مفاهیمی عرفانی را جستجو کرد.

ثقفی خاطرنشان کرد: سینمای تارکوفسکی سینمایی غریب و مظلوم است اما مثل خورشید می ماند که نمی شود به آن سنگ زد. تارکوفسکی نگرشی دارد که روی آن کار کرده و جانش را برای ارائه جهان بینی اش گذاشته و سینمای او برای همین است که قابل احترام و مرجعی برای سینماگران و هنرمندان است.

وی افزود: فیلم هایی چون «کودکی ایوان»، «استاکر»، «سولاریس» و «ایثار» آثاری بسیار زیبا هستند که فقط سینماگری مثل تارکوفسکی از پس ساخت آن ها بر می آید. دنیای این فیلمساز بزرگ دنیایی است که خیلی ها آن را در سینما بدون شناخت رد می کنند و آن را سینمای مورد علاقه خود خطاب نمی کنند اما باید پذیرفت که در سینما سبک های متفاوتی وجود دارد و کسانی مثل تارکوفسکی به گستردگی زبان سینما کمک کرده اند همانطور که در هنرهای دیگر مثل شعر نیز سبک های بسیاری وجود دارد و جالب است که سینمای تارکوفسکی به دنیای شعر نیز بسیار نزدیک است. من همه آثار این کارگردان را دوست دارم اما فیلمی که بیش از دیگر فیلم هایش مورد علاقه ام است فیلم «ایثار» است.

کارگردان فیلم سینمایی «هلن» در ادامه اظهار داشت: از نظر من اراده و پایمردی این کارگردان نکته ای است که برای هر فیلمسازی می تواند آموزنده باشد. او با اراده و اعتقاد به کارش فیلم ساخت و هر چند که فیلم های اولش در اکران بسیار مهجور بودند به راهش ادامه داد و حرفش را به جهانیان زد. سینمای این کارگردان به قدری غنی و سرشار از ارزش های هنری بود که سینماگران بسیاری چون آنجلوپولوس، سوخوروف، بلا تار و... پس از تارکوفسکی تأثیرگرفته از او فیلم ساختند.

این کارگردان در پایان گفت: در رابطه با تارکوفسکی همیشه این شعر به ذهنم می رسد، وقت آن است که خون موج زند در دل لعل / زین تغابن که خزف می‌شکند بازارش.

علیرضا بهنام منتقد و مترجم سینما در گفتگو با سینماپرس اظهار داشت: آندری تارکوفسکی در واقع جریانی مفهوم گرا را در سینمای اواخر جنگ سرد نمایندگی کرد. او دنیای مدرنیته زده آن دوران را به سمت معنویت زمینی تبلیغ می کرد و به همین جهت در کشورهای بلوک شرق به سردی استقبال شد اما به عنوان رخنه ای در بلوک شرق در غرب جدی گرفته شد و توانست جریانی را در سینمای جهان از جمله سینمای ایران خلق کند.

بهنام خاطرنشان کرد: سینمای تارکوفسکی بیشتر از نمودهای بیرونی عمل انسان بر تأثیرات درونی عمل پایدار است. از همان اول تأثیر جنگ و بخش زندگی پس از جنگ در آثار تارکوفسکی دیده می شد و با وجود اینکه ژانرهای مختلفی را آزمود این نکته را حفظ کرد. او حتی با وجود امکانات کم شوروی سابق دست به ساخت فیلمی علمی تخیلی با عنوان «سولاریس» زد و در جهان با توجه به این مسأله مخاطبان فیلمش به دنبال جاذبه های تکنولوژیک نبوند و برای مکاشفه مفهوم فیلم تلاش کردند.

وی افزود: وقتی که سینمای نوین ایران در دهه ۶۰ شکل گرفت با توجه به سیاستگذاری های پس از انقلاب سینمای ایران از تکیه کردن بر دو عنصر شهوانی و خشونت منع شد و با این منع بخش مهمی از فرمول ها و کلیشه ها به کنار رفت و ناگزیر همزمان با نمایش گسترده آثار تارکوفسکی و حتی پاراجانف سینمای ایران به جذابیت های دیگر در سینما تکیه کرد. پاراجانف نگاهی مستقیم به مذهب داشت و تارکوفسکی همیشه درون را مکاشفه می کرد و ترکیب این دو سینماگر الگوی مناسبی برای جاذبه های جدید سینمای ایران محسوب می شد و از این طریق سینمای جدیدی در ایران شکل گرفت که به جهانیان معرفی شد و سینمای ایران با دوری از کلیشه ها به جایگاه فعلی خود رسید و از طرفی دنیای تارکوفسکی با نوع نگاه ایرانی به جهان همسویی داشت و خیلی راحت کسانی که می خواستند نوعی از سینمای اسلامی را شکل دهند از نوع سینمای این کارگردان استفاده کردند.

این منتقد سینما در ادامه اظهار داشت: جسارت برای خلق اثر هنری محیط خاص خود را می خواهد و ما برای کشف این جسارت باید پس زمینه آن را نگاه کنیم. گرایشات سرکوب شده در شوروی با تارکوفسکی نماینده پیدا کرد و تارکوفسکی زمانی ظهور کرد که این نگاه سرکوب گر تضعیف شده بود چرا که لنین و جمع حکومتی او اینگونه آرمان ها را مخالف خود می دانستند و به همین دلیل حدود ۴۰ تا ۴۵ سال هر نوع صدایی که می خواست علیه سیاست ها باشد نابود و مخالفان به سیبری تبعید می شدند و در زمان نیکیتا خروشچف و بعد لئونید برژنف تا حدودی سرکوب ها کنار رفت و فضا برای تنفس نگاه مخالف باز شد. در آن دوران بود که با زنده بودن و فیلم ساختن تارکوفسکی مخالفتی نمی شود و یا مخالفت ها ضعیف تر است و این پس زمینه ای است که باعث ظهور فیلمسازی چون تارکوفسکی می شود.

بهنام در پایان گفت: در بین آثار تارکوفسکی فیلم سینمایی «استاکر» را کامل ترین اثر او می دانم و این فیلم جادویی را هر بار که می بینم برایم تازگی دارد اما دیگر آثار او را نیز می پسندم و آثاری مثل «نوستالژیا» و «سولاریس» نیز از فیلم های مورد علاقه من هستند.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.