دوشنبه ۳۰ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۴:۰۷

دغدغه سینما؛ از دیروز تا امروز

حال سینمای ایران خوب است یا بد؟

فیلم مادر

سینماپرس: کسانی که خوشبین و دل بسته به این سینما هستند با شور و اشتیاقی وصف ناشدنی و لبخندی بر لب حال سینما را خوب و فراتر از خوب توصیف و جلوه میدهند؛ اما با یک رویکردی رئالیستی باید به این سوال توجه کرد آیا ملاک و میزان خوب یا بد بودن شرایط و وضعیت سینما تنها میزان فروش فیلم هاست؟

در حال سپری کردن روزهای آخر سال ۹۵ هستیم. سالی که گذشت سال پر فراز و نشیبی برای سینمای ایران بود. در اوایل سال ۹۵ انتظار و امید میرفت که سالی باشد که فیلم های پر محتوا و فاخری در سینما ساخته شود اما در چند مورد محدود این انتظار برآورده نشد. در این چند روز اخیر خبر ها و آمار هایی از فروش گیشه های سینمای ایران به خصوص در فضای مجازی منتشر شده و هدف از انتشار آن در توصیف و وصف حال سینمای ایران بوده است. طبق این آمار ها، فروش امسال فیلم ها در سینمای ایران تا قبل از بهمن ماه امسال ۱۵۰ میلیارد برآورد شده و این در حالی است که فروش فیلم های سینمایی در سال قبل تنها ۷۳ میلیارد تومان بوده و پیش بینی میشود که این آمار در روزهای انتهایی اسفند به ۱۸۰ میلیارد تومان برسد.

کسانی که خوشبین و دل بسته به این سینما هستند با شور و اشتیاقی وصف ناشدنی و لبخندی بر لب حال سینما را خوب و فراتر از خوب توصیف و جلوه میدهند؛ اما با یک رویکردی رئالیستی باید به این سوال توجه کرد آیا ملاک و میزان خوب یا بد بودن شرایط و وضعیت سینما تنها میزان فروش فیلم هاست؟

آیا میزان مقبولیت و فروش یک فیلم نزد مردم وضعیت یک فیلم را مشخص میکند یا عوامل دیگری نیز در خوب یا بد بودن شرایط سینما دخیل هستند.

در اینکه میزان فروش فیلم ها و آثار سینمایی به طور چشمگیری از اوایل سال ۹۵ افزایش پیدا کرده تردیدی وجود ندارد و باعث خوشحالیست؛ اما زمانی این خوشحالی جای خود را به تردید و شک میدهد که فیلم هایی که فروش بالایی داشتند را از نظر محتوای کلی کمی مورد بررسی قرار دهیم.

به قول سعید قطبی زاده ژانری در سینمای ایران به وجود آمده به نام ژانر نکبت. ژانری که بسیار ملموس و محسوس است؛ اما به صورت لغوی و رسمی در ادبیات سینمایی ایران وارد نشده است.

این ژانر فیلم های زیادی را در بر میگیرد، فیلم هایی که محتوا و مضمون آن خانواده هایی در حال فروپاشی، روابط انسانی بسیار سرد و قراردادی، همیشه صحبت از ترک کردن وطن مطرح هست و ثروت اموالی که در پاکیزه و مطهر بودن آنها تردید وجود دارد.

اگر آمار فروش این نوع فیلم ها بالا باشد که متاسفانه اینگونه هست باید کمی نگران و مضطرب بود چرا که باید از خود پرسید که این نوع آثار چه پیام و خوراک فکری به مخاطبان خود میدهد.

فیلم هایی که زندگی در وطن را ابلهانه و احمقانه جلوه میدهند و زندگی در خارج از ایران حتی کشوری مانند افغانستان را مایه سعادت میداند و حتی در صورت ماندن باید با یک لودر آن را خراب کرد و دوباره از نو ساخت. علی القاعده این فیلمها نمی توانند نوید بخش سینمایی پر بار و پر محتوا را بدهند.

اما در این بین هستند فیلم هایی هستند که جورکش این ژانر نکبت هستند و گاهی مانند ستاره ای در آسمان تیره سینمای کشور میدرخشند؛ اما موفقیت این فیلم ها موقتی است و به فیلم های بعد از خود تعمیم پیدا نمی کنند.

در بحث سینمای کمدی وضع بسیار بدتر است. یکبار دیگر باید اعتراف کنیم که متاسفانه بعضی از کارگردانان  و فیلمسازان کشورمان کمدی را با ابتذال و لودگی و هرزگی اشتباه گرفته اند. واقعا برای سینمای کشوری که داعیه دار سینمای ملی و اسلامی است زشت و شرم آور است که هنوز که هنوزه یک فیلم در ژانر کمدی با رعایت موازین اخلاقی و شرعی در کشور ساخته نشده است.

واقعا باید به حال این سینما تاسف خورد که فیلمی محصول مشترک که از نظر ساخت و محتوا نسخه دست چندم فیلم فارسی های قبل از انقلاب به حساب می آید بیشتر از ۱۵ میلیارد تومان فروش داشته باشد.

اگر بازهم بخواهیم واقع گرایانه و رئالیستی به موضوع بنگریم باید یک رجوع به گذشته داشته باشیم. روزگاری در این سینما به مفاهیم اعتقادی، دینی و اجتماعی کم و بیش و حداقل بیش از حال حاضر توجه میشد؛ اما امروزه در بعضی آثار سینمایی نه تنها هیچ احترام و ارزشی برای این اعتقادات و مفاهیم دیده نمی شود، بلکه به طور کاملا واضح و مستقیم برخی از المان های مذهبی و حتی ملی مورد بی حرمتی واقع می شوند و هیچ کس هم متعرض نمی شود.

باید به این سوال پاسخ داد که چرا در این سالهای اخیر فیلمی مانند مادر که سراسر احترام به جایگاه رفیع مادر و والدین است، ساخته نمی شود.

آیا مردم ما ظرفیت و پذیرش این نوع فیلم ها را ندارند یا فیلمسازان و مدیران سینمایی ما چندان رغبتی به این نوع نگاه ها نشان نمی دهند؟

سخن آخر و نتیجه آخر این است که نباید موفقیت سینما را به فروش گیشه ها پیوند زد.

نگارنده به شخصه معتقد است که سینما مشروعیت و مقبولیت خود را از مخاطب و فروش گیشه ها نمیگیرد، بلکه مخاطبان و فروش بالای گیشه های یک اثر سینمایی به آن فیلم و در مجموع سینما رونق میدهند و نه بیشتر.

* سینما انقلاب

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.