یکشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۶ - ۱۲:۵۹

مهران احمدی: من از بهبود فریبا ناراحتم!

مهران احمدی در نشست خبری فیلم سینمایی «کارگر ساده نیازمندیم»

خبرآنلاین: مهران احمدی می گوید انتخاب‌های متفاوتی داشته و اگر می‌خواسته تن به بازی در هر نقشی بدهد او هم جزو بازیگرانی می‌شد که به تکرار می‌افتند.

 آهسته و پیوسته جلو آمد تا پله پله به موفقیت حرفه ای برسد. از «بیست» شروع شد و در «هیچ» به اوج رسید و در این میان البته یکی از متفاوت ترین نقش هایش را باز هم در «اسب حیوان نجیبی است» کاهانی ایفا کرد. اما آنچه بیشتر موجب شهرت مهران احمدی شد حضور قدرتمندش در تلویزیون با نقش های سخت بود چه در نقش شکیب در سریال «آوای باران» و چه در نقش بهبود در سریال «پایتخت» که این دومی اگرچه رضایت بالای مخاطب را همراه داشت اما برای او چندان راضی کننده نبود. گاهی آنقدر نقش را خوب بازی می کنی و باورمند می شود که مردم کوچه و خیابان تو را نه به نام خودت که به نام نقشت می شناسند. نقش شیرین بهبود برای احمدی تلخ بود چرا که دوست نداشت با کاراکتری به مختصات بهبود شناخته شود. مهران احمدی این روزها یکی دیگر از متفاوت ترین بازی هایش را در فیلم سینمایی «ماحی» ایفا کرده و همین بهانه ای شد تا با او به گفتگو بنشینیم.


در کارنامه شما نقش‌های متفاوتی به چشم می‌خورد و از این حیث می‌توان گفت بازیگر خوش‌ شانسی هستید که نقش‌های مختلفی را بازی کردید. خودتان را خوش شانس می‌دانید؟

من مجبورم این کار را انجام دهم چون هنر دیگری به جز بازیگری ندارم. جز اینکه بتوانم نقش‌های متفاوت بازی کنم. خیلی‌ها هنرهای دیگری دارند ولی من اگر این هنر را نداشته باشم به قول معروف ظرف سه سوت حذفم می‌کنند. نقش فیلم «هیچ»، یا «اسب حیوان نجیبی است»، نقش فیلم «بیست» یا فیلم «نفس»، «شیار 143» هیچ کدام از اینها آسان یا حتی کمی شبیه بهم نبودند. اما نقشی که در فیلم «ماحی» بازی کردم یکی از کاراکترهای متفاوتی بود که بازی کردنش برایم سخت بود و به همین دلیل هم پذیرفتم. ضمن اینکه من معتقدم انتخاب‌های من متفاوت بوده‌اند تا اینکه خودم را خوش شانس بدانم.

به هر حال پیشنهادهای متفاوتی داشتید که توانستید از بین‌شان نقش‌هایی که دوست دارید را انتخاب کنید؟

نه همیشه هم اینطور نبوده و بسیاری از پیشنهادها هم بوده‌اند که شبیه نقش‌های قبلی‌ام بوده‌اند و من قبول نکردم. من اگر می‌خواستم همان روند را پیش بگیرم قاعدتا یکسری نقش داشتم که همه‌شان شبیه هم بود. بنابراین همه نقش‌هایی که از من می‌بینید انتخاب‌های من بوده و حتی برخی از این انتخاب‌ها گاهی اوقات منجر به از دست دادن فرصت‌هایی چه از لحاظ مالی و چه روابطم با افراد شده ولی با این این حال ترجیح دادم باز هم روی انتخاب‌هایم سختگیری کنم و نقش متفاوت را بپذیرم.

در تلویزیون هم که با «پایتخت» اتفاق خوبی برایتان افتاد و بهبود محبوب شد...

اتفاقا یکی از مصیبت‌هایی که برای من بعد از بازی در «پایتخت» به وجود آمد این بود که خیلی‌ها من را فقط با آن نقش می‌شناختند و عده‌ای هم فکر می‌کردند چون بهبود شمالی بود من خودم هم شمالی هستم. من در «شیار 143» نقش یک آدم کرمانی را بازی کردم، در «بیست» آقای کاهانی همدانی بازی کردم، در «نفس» نقش یک قمی را بازی کردم اما نمی‌دانم چرا تصورات همه به سمت شمالی بودن من می‌رود. یکی از دلایلی که من دیگر نمی‌خواهم در این سریال بازی کنم همین است، با بازی در این سریال روی پیشانی من یک برچسبی خورده که من از آن ناراحتم.

بخشی از این قضیه که می‌گویید به خاطر فراگیر بودن رسانه تلویزیون است، مگر ایرادی دارد؟

من از بهبود فریبا ناراحتم و حالم خوب نیست، چون من کمدین نیستم. من بازیگری‌ام که دوست دارم نقش‌های متفاوت بازی کنم اما این سریال روی پیشانی من برچسب زد. مردم ما اصولا دوست دارند بخندند و شاید به همین خاطر باشد که نقش بهبود چون در یک سریال طنز بود بیشتر در ذهن‌شان باقی مانده است.

پس پرونده این سریال برایتان بسته شد؟

بله، قطعا بسته شده.

شما در فیلم «ماحی» نقش منفی بازی کردید، چقدر این نقش و ویژگی‌های منفی‌اش برایتان چالش برانگیز بود؟

ما در اصول بازیگری و شخصیت پردازی داریم که وقتی قرار است من نقش منفی بازی کنم، خودم نباید فکر کنم که کارم منفی است. این موارد را در دانشگاه به ما یاد دادند. من هم این اصول را در بازی شخصیت فرزین نامی به کار بردم و از بازی این شخصیت لذت بردم. از نظر من لحظه مواجهه با نقش نه برای من بلکه برای همه بازیگرها ترسناک‌ترین لحظه جهان است، در تئاتر که چون هر شب این مواجهه اتفاق می‌افتد خیلی سخت‌تر است. اما وقتی من با این نقش ارتباط برقرار کردم آن اتفاقی که باید بین‌مان می‌افتاد افتاد و از بازی کردنش خوشحال و راضی‌ام. ما برای این فیلم بیش از یک ماه روی نقش کار کردیم چون شاید من از آن دسته بازیگرانی هستم که باید برای نقش عرق بریزم. اینقدر روی جزئیات و ویژگی‌های فرزین با داود خیام صحبت کردیم که حس کردم از این آدم پر شدم و وقتی این اتفاق می‌افتد ناخودآگاه تو همان شخصیت را جلوی دوربین می‌بری و با سه دو یک کارگردان است که آن شخصیت زنده می‌شود و راه می‌رود.

«ماحی» فیلم اول کارگردانش داود خیام بود. مشکلی با کار کردن با کارگردان‌های فیلم اولی ندارید؟

من با خیلی از کارگردان‌های فیلم اولی کار کردم، از رضا کاهانی که اولین فیلمش را با هم شروع کردیم تا آقای درمیشیان که من در اولین فیلمشان «بغض» بازی کردم. حتی خانم آبیار هم «شیار 143» اولین فیلم سی و پنج‌شان بود، «اشیا از آنچه در آیینه می‌بینید...» فیلم ویدئویی بود که وارد سینما شد. داود خیام کارگردان فیلم «ماحی» هم از کارگردان‌های فیلم اولی بودند که من افتخار داشتم با ایشان همکاری کنم. به نظر من این نسل فیلمسازی جدید و جوان با دید بازتر و جدیدتری به سینما نگاه می کنند. از طرف دیگر وقتی من به عنوان یک بازیگر می‌خواهم سر کاری بروم و متنش را می‌خوانم که کارگردان نوشته و خودش هم می‌خواهد آن را بسازد، می‌توانم از اندیشه آن آدم متوجه موارد زیادی بشوم. ضمن اینکه من از آن دسته بازیگرانی هستم که همه کار در این سینما انجام دادم، تدارکات و تولید بودم، دستیار کارگردان و برنامه‌ریز هم بودم و حتی کارگردانی فیلم کوتاه هم کردم. البته این که می‌گویم جزو افتخارات من نیست واز بد حادثه مجبور شدم این کارها را هم انجام دهم. من بازیگرم و لیسانسم هم بازیگری است. اما چون در زمینه بازیگری دوست نداشتم هرجایی باشم تجربه‌های اینچنینی هم در کارنامه‌ام دیده می‌شود که البته ناگفته نماند همه‌شان هم به دردم خورده و در آینده هم برایم مفید خواهد بود.

از همه فیلم‌هایی که تا به حال بازی کرده‌اید دفاع می‌کنید؟

هر بازیگری در زندگی کاری‌اش فیلم‌های عالی دارد، فیلم‌های متوسط  و حتی ضعیف دارد. من هم از این دسته بندی جدا نیستم ولی فیلم‌های خوبی که بازی کردم از فیلم‌های بدم تعدادش خیلی بیشتر است و با جرات این قضیه را می‌گویم. فیلم‌های بد هم دارم که آنها را یشتر حاصل یک رکب خوردن می‌دانم. در واقع یک جایی محاسبه من درست از آب در نیامده و نتیجه‌اش هم مطلوب من نبوده است.

از فیلم «من دیوانه نیستم» علیرضا امینی هم برایمان بگویید که به تازگی در آن بازی کردید...

البته اسم فیلم به «آکاردئون» تغییر پیدا کرده و فیلمبرداری‌اش هم پیش از عید به پایان رسید. داستان این فیلم در یک آسایشگاه روانی می‌گذرد که عده‌ای که بیشتر با مسائل اجتماعی سر و کار داشتند بستری هستند. این فیلم ریشه‌های کمدی دارد. من هم نقش که بیمار پارانوئیدی را بازی می‌کنم که ماجراهای جالبی دارد. به نظرم این فیلم کار عجیب و غریبی می‌شود. البته من درباره اینکه چه اتفاقی می افتد نمی‌توانم خیلی حرف بزنم اما معتقدم این کار فیلم عجیبی خواهد شد.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.