یکشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۱۳:۰۹

سینمای مهدوی برای تجاری‌سازها سودآور نیست!

امام زمان-صاحب الزمان

جوان: جشن نیمه شعبان تبلور باور مهدویت و نشانه‌ای از باور به صلح و عدالت آخرالزمانی است که در تفکر اسلامی وجود دارد. در روز عید ولادت حضرت منجی(عج)، تلویزیون باز هم سراغ تنها فیلم مهدوی قابل اعتنا در سینمای ایران یعنی «قدمگاه» رفت.

جشن نیمه شعبان تبلور باور مهدویت و نشانه‌ای از باور به صلح و عدالت آخرالزمانی است که در تفکر اسلامی وجود دارد. در روز عید ولادت حضرت منجی(عج)، تلویزیون باز هم سراغ تنها فیلم مهدوی قابل اعتنا در سینمای ایران یعنی «قدمگاه» رفت. پخش چندین و چندباره این فیلم سینمایی از تلویزیون، یادآور دست‌های خالی سینمای ایران در پرداختن به موضوع مهدویت است. سینمای تجاری ایران به دلیل اینکه باور مهدوی را ژانری پول‌ساز نمی‌داند خیلی کم سراغ این سینما می‌رود.

    نگاه هالیوود به آخرالزمان

 در نقطه مقابل سینمای ایران که به موضوع آخرالزمان و مهدویت بی‌توجه است، سینمای جهان و به خصوص سینمای هالیوود نگاه جدی به آخرالزمان دارد.
نمونه‌ای از نگاه جدی هالیوود به مسئله آخر دنیا، ساخت فیلم «2012» بود که بر اساس فرضیه‌ای درباره پایان جهان در این سال شکل گرفته بود. اگرچه اکنون نزدیک به پنج سال از آن روز می‌گذرد و ایده آخر الزمانی این فیلم و ایده‌های شرک آمیزی که در باور پایان دنیا در سال 2012 بود کاملاً رنگ باخته، ولی طرفداران سینمای هالیوود هنوز هم منتظرند تا بار دیگر غول‌های فیلمسازی فیلم جدیدی را با محوریت آخرالزمان تولید کنند.
اما چرا سینمای ایران استراتژی مشخصی در برابر تفکر مهدوی و سینمای آخر الزمانی ندارد؟ سعید مستغاثی، منتقد سینما، در یادداشتی با عنوان «مهدویت کامل‌ترین تفکر برای سینمای آخرالزمانی» می‌نویسد: در هالیوود نیز اکثر تولیدات به صورتی غیرمستقیم به موضوع آخرالزمانی توجه دارند، بدین معنا که در ژانرهای مختلف از انیمیشن گرفته تا فیلم‌های فانتزی، سعی می‌شود معنا و هدف‌شان را متناسب با سیاست‌هایشان برنامه‌ریزی کنند، بنابراین ما نیز می‌توانیم به صورت غیرمستقیم به مهدویت در فیلم‌هایمان بپردازیم.
حتی در پرداخت‌های غیرمستقیم دست ما خیلی بازتر از غربیان است، چون برخی از مراکز مهدوی بیش از هزار و 200 موضوع مرتبط با مهدویت را شناسایی کرده‌اند که هنر هفتم می‌تواند از آن سود برد. در ضمن موعود ما حقیقی است، اما موعودی که آنان روی آن تأکید دارند بر پایه‌های عقلانی و منطقی استوار نیست.
این منتقد اما درباره اینکه چرا سینمای ایران نمی‌تواند برنامه مشخصی درباره مهدویت داشته باشد، تأکید می‌کند: سینمای قبل از انقلاب که تکلیفش روشن بود، سینمایی که توسط ماسون‌ها اداره می‌شد و یک سال قبل از انقلاب هم رسماً نابود شده بود، البته بعد از انقلاب نیز همان تفکرات ماسونی و اومانیستی در سینما باقی ماند، هر چند برخی از هنرمندان و مسئولان تلاش‌هایی کردند که سینما به سمت تولیدات ارزشی حرکت کند، اما متأسفانه این اتفاق روی نداد.

دلیل به وجود آمدن این حالت نیز این است که سینمای ما هدف و استراتژی خاصی ندارد و همین مسئله سبب شده که به یک سینمای خنثی مبدل شود، آن هم در وضعیتی با وقوع اتفاقات کوچک و بزرگ در 30 سال گذشته سینما می‌توانست روایتگر و آینه تاریخ انقلابمان باشد.
   حمله هالیوودی به باور مهدویت

سکوت سینمای ایران در قبال باور منجی بشریت باعث شده است در سینمای غرب نگاه تخریبی نسبت به این باور اسلامی شکل گیرد. اقدامی که در راستای تفکرات غالب صهیونیستی در کمپانی‌های فیلمسازی امریکایی است.
حجت‌الاسلام علی قهرمانی، کارشناس دین و رسانه معتقد است: یکی از تفکرهای سینمای هالیوود، پست و از طبقه پایین نشان دادن منجی مورد نظر اسلام است که در مقابل، به القای منجی بودن کشورهای پیشرفته می‌پردازد.
حجت‌الاسلام نصرت‌الله پژمانفر، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی نیز با اشاره به تولیدات سینمای هالیوود با محوریت آخرالزمان می‌گوید: موضوع آخرالزمان یکی از مسائلی است که همه انسان‌ها را در طول تاریخ به خود درگیر کرده و اساساً این روالی که انسان در کره خاکی به کجا ختم می‌شود و چه اتفاقاتی در مورد انسان می‌افتد، مهم بوده است.

پژمانفر بیان می‌کند: بهترین راه برای تبیین اصل این موضوع در حوزه سینما و فیلم است و هالیوود در ارتباط با اینکه انگیزه بسیار پر نشاط را بین انسان‌ها از بین ببرد، تلاش کرده که این موضوع را به نفع خود مصادره کند و تلاش آنها در این راستاست که القا کنند اگرچه بشر در مسیر باورهای خود این اعتقاد را دارد که در آخرالزمان منجی ظهور می‌کند و منجیانی برای نجات بشر پیدا می‌شوند، اما نهایتاً این منجیان اولاً در مسیر سعادت بشر نیستند و ثانیاً همه در مقابل جریان ابرقدرت امریکا، زائل شده و از بین می‌روند.
در برابر عقاید کفرآمیز نسبت به آخرالزمان در سینمای غرب و تخریب باورهای دینی و اسلامی نسبت به پایان جهان، سینمای ایران چطور می‌تواند نقش نقطه اتکای باور سینمای مهدوی را ایفا کند؟ پژمانفر اظهار می‌دارد: باید بخش سرمایه‌گذاری، حاکمیتی، دولتی و حتی حوزه‌های علمیه در استفاده کردن از ابزار سینما در جهت انتقال مفاهیم، تلاش کنند.
   نهادهای فرهنگی حامی سینمای مهدوی

سرمایه‌گذاری بخش خصوصی در زمینه تولید فیلم مهدوی با توجه به رویکرد صرفاً اقتصادی این بخش تا حدی بعید به نظر می‌رسد. یادداشت‌نویس سایت سینماپرس، درباره چرایی سرمایه‌گذاری نکردن در سینمای مهدوی متذکر می‌شود: تهیه‌کنندگان و سرمایه‌گذاران دولتی و خصوصی نیز با توجه به گرایش و رویکرد اقتصادی حاکم بر جامعه و سرمایه‌محوری و پول‌سالاری آن و دغدغه کسب منافع و سود بیشتر به‌سوی سوژه‌ها و موضوعات سطحی در قالب‌های کلیشه‌ای و طنزها و ایده‌های تکراری اجتماعی رفته‌اند و اگرچه بعضاً رگه‌هایی از سینمای معناگرا به صورت جسته و گریخته به ویژه در فیلم‌های دفاع مقدس را شاهد بوده‌ایم اما به صورت جدی و جریان‌ساز در این حوزه حرکتی پایدار شکل نگرفته است.
به نظر می‌رسد دستگاه‌های فرهنگی که در زمینه باور مهدویت فعالیت دارند، چه از طریق بودجه‌های مستقیمی که در اختیار دارند و چه از طریق تشویق دولت برای سرمایه‌گذاری در سینمای مهدوی باعث تحرک سینما در زمینه ساخت فیلم‌هایی با موضوع نگاه به آخرالزمان از دریچه نگاه مهدویت باشند.
از طرف دیگر نیز با مشاوره دقیق به سینماگرانی که علاقه‌مند به ساخت فیلم با موضوع مهدویت هستند، زمینه تولید فیلم‌هایی با گفتمان قوی مهدوی را به وجود آورند.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.