سه‌شنبه ۳ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۱:۲۶

ریشه‌های ولنگاری کلامی در سینما

شیخ طادی: حتی خانواده‌های برخی فیلمسازان هم فیلم‌های آنها را نگاه نمی‌کنند!

پرویز شیخ طادی

سینماپرس: به‌نظر می‌رسد به‌تدریج برخی خانواده‌ها ترجیح می‌دهند برای تماشای فیلم‌ها به سینما نروند، هرچند هنوز هم در مقایسه با جمعیت کشور درصد بسیار اندکی در سینما فیلم می‌بینند، اما حالا حتی همین جمعیت اندک سینمارو هم که مدتی است با سینما آشتی کرده‌اند، به دلیل برخی دیالوگ‌های نامناسب و سخیف و صحنه‌های مبتذل از فیلم و سینما دلزده می‌شوند و دوست ندارند مواجهه بویژه بچه‌های درحال رشد خود را با چنین کلام و رفتارهای ناپسند و زننده‌ای ببینند.

انگار در این زمینه داریم به دوره مبتذل فیلمفارسی و سینمای پیش از انقلاب رجعت می‌کنیم و دیگر از دیالوگ‌های پاکیزه خبری نیست. آن هم در شرایطی که فیلم‌های بسیاری را حتی الان و از جمله در سینمای کمدی می‌توان مثال زد که برای جلب نظر و خوشایند مخاطب دست به هر کاری نمی‌زنند و موفق و ماندگار هم هستند. این البته فعلا شامل برخی فیلم‌ها و اتفاقا بعضی لحظات آنها می‌شود، اما به‌نظر می‌رسد تعداد آن روز به روز بیشتر و به یک جریان تثبیت شده در سینمای تجاری ایران تبدیل می‌شود.

این موضوع بویژه در سینمای موسوم به کمدی در همین یکی دو سال اخیر و در این نوبت‌های اکران قابل ردیابی است و نویسندگان و سازندگان برخی فیلم‌ها برای جذب تماشاگر به هر طریق و ترفندی از جمله استفاده از دیالوگ‌های اروتیک و بی ادبانه متوسل می‌شوند. متاسفانه فروش بالای بعضی از این فیلم‌ها هم به بقیه چراغ سبز نشان می‌دهد تا خود را مجاز به این ولنگاری فرهنگی در سینما بدانند.

بجز این رعایت نکردن درجه‌بندی فیلم‌ها هم باعث می‌شود بخش مهمی از تماشاگران این فیلم‌ها بچه‌ها باشند که خیلی زود تحت تاثیر دیالوگ‌ها و تکیه کلام‌های نامناسب آثار قرار می‌گیرند و طوطی‌وار آنها را تکرار می‌کنند که این روند، در کوتاه مدت و درازمدت تاثیرات مخرب خود را در جامعه خواهد داشت. در این میان نباید از سستی و کاهلی نهادهای نظارتی در تولید و نمایش این فیلم‌ها گذشت که خواسته یا ناخواسته به یک جریان مخرب، اجازه جولان می‌دهند. بله، در انفعال و گوش و چشم بسته مدیران فرهنگی، دیالوگ‌های گوش‌ات را بگیر و صحنه‌های چشمت‌ را ببند سینما در حال افزایش است.

پرویز شیخ طادی، نویسنده و کارگردان سینما که ساخت فیلم کمدی «دایناسور» با بازی خسرو شکیبایی را در کارنامه دارد، درباره ابتذال برخی دیالوگ‌ها و صحنه‌ها در سینما به جام جم گفت: یک نگرش کلان و نگاه به جامعه و اقتصاد جامعه وجود دارد که سینما هم زیرمجموعه همین نگرش و نگاه است. این نگاه متعلق به ما نیست. این یک نگاه سودمحور است که می‌گوید جذب سود و سرمایه به هر قیمت. قیمت این موضوع تعیین نشده و این‌که به چه قیمتی و با چه اندازه خسارت می‌توان به آن دست یافت. این فقط مربوط به سینما نیست، بلکه می‌تواند همه حوزه‌ها را درگیر کند که خیلی خطرناک است. اگر خودمان را مدام با جهان سرمایه‌داری تنظیم کنیم و بخواهیم شکل و شمایل اقتصاد، فرهنگ و فضای اجتماعی خود را براساس نظام سرمایه‌داری مصرف‌گرای سودمحور ببینیم، آسیب‌ها و ترکش‌های آن تمام حوزه‌ها را دربرمی‌گیرد ازجمله سینما.

کارگردان پشت پرده مه و امپراتور جهنم افزود: جذب سرمایه و سودآوری این‌قدر ارزش شد که تعریف‌ها را هم عوض کرد. درواقع این تاکیدها و این ارزشگذاری بر سود و گیشه، یکسری مسیرهای دور از شأن اجتماع و اخلاق جامعه را شکل داد؛ با این تعاریف که ما برای گیشه می‌سازیم و اقتصاد سینما باید خودمحور و خودچرخش باشد. درواقع تبصره‌های این موضوع دیده نشد. ما در مسیری افتادیم که آسیب‌های اجتماعی خیلی زیادی به همراه دارد، اولین آسیب‌ها هم نصیب خود سینماگران می‌شود و فرزندان و خانواده اینها با این فیلم‌ها بزرگ و تربیت می‌شوند و تبعات آن وارد ادبیات اجتماعی، احترام، اخلاقیات و ارزش‌های جامعه می‌شود. وقتی هر کدام از اینها توسط سینما ضربه می‌خورد، هم گریبان اجتماع را می‌گیرد و هم گریبان فیلمساز و خانواده و اطرافیان او را. درنهایت و خدای ناکرده شاهد عاقبت شومی در این زمینه خواهیم بود.

شیخ طادی ادامه داد: فیلمسازانی که بچه مسلمان هستند و آنها که خود را مقید و انقلابی و متعهد به دین و خدا می‌دانند، باید بدانند که درآمد فیلم هم حلال و حرام دارد و اگر ما بی‌ادبی را ترویج کنیم، به لحاظ شرعی حرام است. مردم ما که این‌طوری نیستند، اما اگر همه جهان هم بی‌ادبی بخواهند، یک فیلمساز نباید برای پول و سرمایه به هر کاری دست بزند. لذا خود فیلمساز باید یک منش و ارزش و استقلال شخصیتی و اخلاقی داشته باشد. فیلمساز یک نقاش خصوصی نیست که یک نقاشی را داخل خانه‌اش بکشد و بگذارد و بگوید من هستم و گناه شخصی و خدای خودم. فیلمساز دارد یک محصول اجتماعی تحویل می‌دهد و یک محصول اجتماعی، مسئولیت اجتماعی به همراه دارد. اگر فیلمساز مسئولیت اجتماعی را نادیده بگیرد و فقط به فکر سودآوری خودش باشد، این پول، یک لقمه شبهه‌دار می‌شود و به لحاظ فقهی و شرعی باید به آن فکر کند. اگر فیلمسازان ملی هم که وطن و اصالت خود را دوست دارند، بخواهند فقط دنیایی نگاه کنند، راه به جایی نخواهند برد. درواقع تخریب جهان اجتماعی اتفاق می‌افتد که این هم خطرناک است. نسلی که با سینما تربیت و با آن بزرگ می‌شود و اخلاق و فرهنگ خود را با سینما تنظیم می‌کند و تاثیرپذیری آن زیاد است، در مواجهه با دیالوگ‌ها، صحنه‌ها و فیلم‌های نامناسب که فقط به‌دنبال سودآوری بیشتر هستند، در معرض آسیب‌های جدی قرار دارد. اگر قرار است این بچه‌ها پای پرده سینمای نامناسب فیلمسازان بزرگ شوند، این یک خیانت و جفای ملی است. هیچ کس با ملت و خانواده‌اش این کار را نمی‌کند. برخی فیلمسازان را سراغ دارم که حتی خانواده‌هایشان هم فیلم‌های آنها را نگاه نمی‌کنند.

کارگردان دفتری از آسمان و سینه سرخ افزود: در یک جامعه برخی مسئولیت‌پذیر هستند و برخی نیستند. اینجا باید قانون به میدان بیاید؛ قانونی که حافظ منافع اخلاقی جامعه باشد. وقتی اسم نظارت می‌آید، همه موضع می‌گیرند، اما به نظرم حافظ منافع اخلاقی و اجتماعی مردم و کشور است. به همین دلیل وقتی مسئولیت‌پذیری توسط نظام سرمایه‌داری در سینما کمرنگ می‌شود، این دستگاه‌های نظارتی و شخصیت‌های فرهیخته و متعهد نسبت به جامعه که در آنها کار می‌کنند، وظیفه اعمال قانون را به عهده دارند. آنها باید با قانون کاملا واضح، شفاف و تصویب شده کشور، جلوی بی تعهدی و خسارت‌ها را در سینما بگیرند.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.