دوشنبه ۱۶ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۹:۰۸

نگاهی به فیلم "امیر"؛

سادیسم و یا مازوخیسم،مسئله این است!/ هیات انتخاب با چه معیاری چنین فیلمی را انتخاب کرده اند؟!

پوستر فیلم سینمایی «امیر»

سینماپرس: سلمان اسلامی/ نیما اقلیما سینمای«آوانگارد» را اشتباه فهمیده است، کارگردان انگار قصد دارد مخاطب ویا خودش را اذیت کند، زیرا آسان نیست ۹۰ دقیقه فیلم ساختن و حتی یک پلانِ خوب ارائه ندادن!

نیما اقلیما سینمای «آوانگارد» را اشتباه فهمیده است، کارگردان انگار قصد دارد مخاطب ویا خودش را اذیت کند، زیرا آسان نیست ۹۰ دقیقه فیلم ساختن و حتی یک پلانِ خوب ارائه ندادن، اثری ملال آور که حتی یک خطِ داستان و یا مضمونی را دنبال نمی کند، انتخاب این فیلم دو حال بیشتر ندارد، یا اوضاع ۴۶ فیلم دیگر خیلی  خراب بوده است و یا کارگردان ها کار انتخاب فیلم ها را با قرعه جلو برده اند، وگرنه چنین فیلمی حتی در گروه هنر و تجربه هم باید با اغماض اکران شود

اصلا به نظر می رسد کارگردان عزیز بیشتر از شخصیت ها، آسمان  و اکسسوار های صحنه را دوست داشته است، و از او باید پرسید، با چنین نماهای ناقصی چرا بازیگران را خسته کرده است، خوب آن یک سوم دیگر کادر را هم حذف می کردند وحالا اینبار عنوان فیلم را به جای «امیر»، «آسمان» می گذاشتند، به نظر قشنگ تر وپر محتوا تر می شد، البته درگیشه هم فروش بیشتری خواهد داشت، مطمئناچنین هیات انتخابی، «آسمان» را هم انتخاب می کرد.

اما سینما تجربی حداقل باید یک حرف بکر و جدیدی ویا برداشت خاصِ ذهنی از جهانِ حقیقی برای گفتن داشته باشد، اما نگارنده فکر می کند جهانِ عینی اقلیما  پر از دود و  یا سادیسمی است، زیرا خلقِ چنین جهانی آسان نمی باشد.

البته کارگردان، قصدی که ندارد، اما سعی می کند که بگوید همه آدم بزرگ ها زشت هستند، اما این تفکر از زیستن نیما اقلیما سرچشمه می گیرد، تماشاگر احساس می کند زندگی پر از درد کارگردان باعث ساخت چنین اثری شده است، وگرنه با کدام منطق روایی مخاطب باید صدای استفراغ، دود سیگار، ویا وحشی گری را تماشا کند.

فرم فیلم هم جدید نیست، زیرا هدف کارگردان نشان دادن فضا و ساختمان های تهران است که البته در ارائه آلودگی تهران به زیبایی دکوپاژ کرده است وگاهی دوستانِ بازیگرِکارگردان هر چند دقیقه ای سرشان را از گوشه تصویر بیرون می آورند.

«امیر» با بازی میلاد کی مرام کاراکترِ اصلی، منزوی، عقده سیگار، بی دلیل کم حرف، خشن و البته احساس می شود تمام زن ها شیفته او هستند، حالا نمی دانیم به خاطر اخلاقِ خوبِ او است و یا آن ماه گرفتگی صورت، در هر حال همه او را مغز متفکرخود  واز آن مشورت می گیرند، اما تنها واکنش شخصیت اصلی گوش دادن و نگاه های بی معنا است، اما کاراکتر های دیگر آشفته تر هستند، تنبل هایی که کمی خوی دیوانه گری دارند و هر چند دقیقه باید بغض و یا دعوایی انجام دهند، البته کارگردان حتی زحمت نداده است تاشخصیت جبرائیل با بازی هادی کاظمی را کمی تغییر دهد، و تنها کپی درجه دومی از کار های قبلی خودش است.

در هر حال باید پرسید با کدام معیار ها هیات انتخاب چنین فیلمی را برای جشنواره فجر انتخاب کرده اند.

نظرات

  • ۱۳۹۶/۱۱/۱۷ - ۱۵:۴۱
    0 0
    هیات انتخاب هپروتی

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.