سال گذشته و بعد از اتمام جشنوارههای فجر درحالیکه تنها نزدیک به یک ماه از انتصاب سید محمد مجتبی حسینی معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میگذشت دستور تدوین آییننامهی جشنوارههای هنری فجر از معاونت هنری به مدیران کل حوزههای تخصصی صادر شد مطلبی که چندی پیش حسینی طی گفتگویی با تأکید برآن یکی از چالشهای اولیه علیرغم برگزاری حداقل ۳۰ دوره از جشنوارههای فجر که دولت جمهوری اسلامی ایران در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی برگزاری میکند از نبود آییننامه مدون و کارآمد سخن به میان آورده و به دلیل فقدان چنین ریلگذاری شفافی، سلایق و علایق دبیران را رکن اصلی برگزار جشنوارهها برشمرده و از همین روی لزوم تدوین شیوهنامههای ثابت و قاعدهمند برای جشنوارهها را امری مهم قلمداد میکند و تنها چند روز پسازاین گفتگو از سوی اداره کل هنرهای نمایشی، آییننامه جشنواره تئاتر فجر تصویب و به پیوست در دسترس رسانهها قرار میگیرد.
بیتردید از تصمیمگیری و سیاستگذاریهای کلان تا رسیدن به اقدامات اجرایی، مراحل و موانع مختلف و متعددی وجود دارد اما در گام نخست آنچه بسیار مهم و ضروری بود تدوین چنین شیوهنامهی ست که متأسفانه سالیان سال است مهمترین و با ظرفیتترین پتانسیل حوزه فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی را زمینگیر مناسبات سلیقهی دبیران و مسئولینش کرده و در خوشبینانهترین حالت ممکن بدل به دوره همیهای بیخاصیت چندروزه شدهاند.
بهعنوان نمونه جشنواره سال گذشته تئاتر فجر که مصداق اکمل و اتم بیبرنامگی و برخوردهای سلیقهی و منفعتطلبان برخی مدیران ارشد وقت اداره کل هنرهای نمایشی بهخصوص شخص مدیرکل و دبیر سابق بوده باید عنوان کرد جشنوارهی که از پی و بن اش مقرر بود در خدمت کشور و نظام باشد بدل به فستیوالی از آثار ضد امنیتی، ضد اسلامی و حتی ضد اخلاقی شده و عملاً حوزه فرهنگ و هنر کشور را از داشتن ظرفیت مهم و بیهمتا نهتنها محروم ساخت که امکانی را برای برخی سفارتخانههای اروپایی و جریانهای معاند فراهم ساخت تا در بطن و متن جشنواره انقلاب، ضد سیاستهای کلی و اساسی کشور اقدام کنند.
این برخورد سلیقهی تا بدان جا پیش رفت که با چراغ سبز مدیرکل وقت، دبیر سی و ششم گستاخانه در پی تغییر نام جشنواره فجر انقلاب اسلامی برآمد و ما به ازای عملکردهای مشابه و تأملبرانگیزش حتی عنوان دبیری دورههای بعدی نیز به ایشان حبه میشود.
اما اوضاع نهتنها در جشنواره تئاتر که در سایر حوزهها ازجمله هنرهای تجسمی نیز چندان چنگی به دل نمیزند و رسماً فستیوالهای هنری فجر بهمثابه سفرهی شده اندکه مسئولین مربوطه از آن در حد یک یا دو دوره ارتزاق کنند. از زد و بندهای پشت پرده در مراودات بینالمللی گرفته تا قراردادهای داخلی و اسپانسرینگ همگی نه رنگی از انقلاب دارند و نه بوی از افقهای بلند نظام.
اوضاع تا آنجایی در برگزاری این جشنوارهها مضحک است که در ذیل یک معاونت در برگزاری جشنوارههای فجر انقلاب یکی سمت دبیری دارد و دیگری ریاست و آن دیگری دبیرکل و همین هزار یک فرقه بودن کافی ست تا یکی به شرق بزند و دیگری به غرب و درنهایت بشود حکایت کوزه و تراویدنهایش.
اما تصویب و ابلاغ آییننامه و شیوهنامههای مصوب در معاونت هنری برای ساماندهی این جشنوارهها بیتردید یکی از مؤثرترین راهکارها برای جلوگیری از بیسروسامانی موجود است تا دیگر سلایق مسئولین رکن اصلی اداره جشنوارهها نشود و بهعنوان کمک راه دوشادوش قوانین وضعشده و برمدار قاعدهمندی حرکت کرده و متر و معیاری برای سنجش عملکردشان گذاشته شود.
بیتردید یکی از نتایج مفید و مؤثرثمر تدوین و ابلاغ آییننامهی فستیوالهای هنری، شفافیتهای حاصل از آنان است کلیدواژهی که بارها وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی بدان تأکید داشتند و دارند و این دقیقاً نمونه بارز عملکرد شفاف اما بهدوراز حربههای تبلیغی و سیاسی است.
بهراستی کدام شفافیت بالاتر از اینکه معاونت هنری و اداره کل هنرهای نمایشی سیاستهای کلی و اساسی جشنواره تئاتر فجر را منتشر میکنند تا در روزشمارِ این فستیوال باسابقه، اصحاب رسانه، منتقدین و هنرمندان در هر مقطعی با رجوع به آن عملکرد دبیر و هسته اصلی برگزارکننده را رصد و مورد ارزیابی قرار دهند؟
نگارنده امیدوار است آییننامهها و شیوهنامههای سایر جشنوارههای فجر نیز از سوی معاونت هنری و مدیران ارشد و زیرمجموعههایشان بهزودی تصویب و منتشر شود تا بهدوراز شعارزدگی و بازیهای سیاسی در راستای تحقق حقیقی و واقعی شعار شفافسازی در ذیل وزارت فرهنگ و ارشاد سلامی باشیم.
ارسال نظر