جمعه ۲۲ مرداد ۱۳۸۹ - ۱۸:۰۸

بررسی سینمای جهان/4

نگاهی به فیلم "22 گلوله" ساخته ریچارد بری

22 گلوله-1

مهدی علیپور

22BULLETS-L'Immortel
22 گلوله
محصول سال 2010
فرانسه
هنرپیشگان: ژان رنو ، کاد مراد ، ریچارد بری
کارگردان: ریچارد بری

ماجرای فیلم از آنجا آغاز می شود که "چارلی ماتی" (ژان رنو) بانام مستعار " L'Immortel جاویدان" پدرخوانده ی یکی از بزرگترین دسته های تبهکاری فرانسه پس از سالها جرم وجنایت، خود را بازنشست کرده و در مکانی خارج از شهر مارسی در کنار خانواده اش زندگی آرامی را شروع کرده است . یک روز آفتابی زمانیکه با پسر خردسال خود برای گردش به شهرمی آید هنگام پارک کردن اتومبیل در پارکینگ افراد مسلحی به وی حمله می کنند و پس از شلیک 22 گلوله به سمت او، می گریزند.
"ماتی" که باخوش شانسی بسیار از آن ماجرا جان سالم بدر برده است شروع به جستجوی عاملان ترور کرده و بعد از یافتن ، آنها را یکی پس از دیگری به قتل می رساند .رفته رفته در طول فیلم برای "ماتی" مشخص می شود که دستور ترور را "تونی زاکیا" (کاد مراد) شریک قدیمی او صادر کرده است ....

" 22 گلوله" فیلمی است باریتم بسیار بالا و ضرب آهنگی تند که فرصت فکر کردن وتحلیل اتفاقات را از بیننده می گیرد. "ریچارد بری" با این روش با هنرمندی توانسته است ضعف فیلمنامه در شخصیت پردازی کارکترهای فیلم را به خوبی جبران کند

چیزی که دراین فیلم کاملاً مشهود است خشونت بالای فیلم می باشد و کارکترهای فیلم به راحتی کشته می شوند . بجز دوشخصیت اصلی فیلم بیننده هیچ احتمالی برای زنده ماندن بقیه کارکترها نمی تواند درنظر بگیرد که این موضوع توانسته کمک بسیار زیادی به فضای تعلیق و دلهره ی فیلم بکند

می توان بجرأت گفت که "بری" این فیلم را تحت تأثیر فیلمهایی چون پدرخوانده ، 36 و سگدونی و کارگردانانی همچون ژان پیرملوین ، لوک بسون و تارانتینو ساخته است. بخصوص سکانس آغازین فیلم که با ترور "ماتی" به پایان می رسد کپی برداری بسیار واضحی از سکانس ترور "سانی کرلئونه" در فیلم پدرخوانده 1 می باشد .

بسیاری از خصوصیت های فیلم های نوآر ونئونوآر همچون فضایی بارانی ، تسلط شب در لحظات انتقام گیری و ترور افراد توسط قهرمان داستان ، دیالوگهای جذاب و داستانی پیچیده را می توان در سراسر فیلم مشاهده کرد ولی برخلاف بسیاری از شاهکارهای این دو ژانر سینمایی متأسفانه همان طور که گفته شد شخصیت پردازی در این فیلم بسیار ضعیف بوده و همین مطلب باعث افت کفیت فیلم شده است

یکی از نکات جالب توجه فیلم این است که برخلاف فیلمهای گانگستری فرانسوی که کارگردان، پلیس و دستگاه قضایی را فاسد نشان داده تا بتواند به جذابیتهای قهرمان داستان بیفزاید در "22گلوله" پلیس نه تنها فاسد نبوده بلکه در لحظاتی به کمک قهرمان داستان نیز می آید(البته این مطلب خود نشان دهنده فساد پلیس می باشد ولی کارگردان آن را به گونه ای نشان می دهد که تماشاگراز آن تلقی فساد نکند)

بزرگترین نقطه قوت فیلم را می توان حضور "ژان رنو" و بازی بسیار عالی وی دانست که یاد آور شخصیت "لئون" در فیلم "حرفه ای" است. سایه اسم او چنان بر فیلم سنگینی می کند که مطمئناً اگر در فیلم بازی نمی کرد هیچ استقبالی از فیلم نمی شد و بدون شک هیچ بیننده ای وجود ندارد که "22گلوله" را بدون نام "ژان رنو" بیاد بیاورد

تأثیر گذارترین قسمت فیلم را می توان سکانس نجات دادن پسر "ماتی" از دست افراد "زاکیا" دانست که در آن "ماتی" بعداز گذر از موانع بسیار زیاد موفق به نجات پسرش می شود ولی متأسفانه این سکانس نیز مانند بسیاری از قسمتهای فیلم بی عیب ونقص نبوده و "بری" در لحظه پریدن "ماتی" بر روی ماشین یکی از آدمرباها بقدری ابتدایی عمل کرده که از ارزش آن بشدت کاسته شده است

ونکته آخر که مطمئناً از چشمان تیزبین بیننده پنهان نمی ماند علاقه بسیار زیاد "ریچارد بری" به "نیکلا سارکوزی" می باشد. درلحظات پایانی فیلم بعد از دستگیری "تونی زاکیا" رئیس پلیس شهر مارسی پس از قرار دادن عکس "سارکوزی" با خوشحالی بسیار می گوید "شهر ما بالاخره صورت جدیدی از آرامش را به خود دید" که گویی با آمدن "سارکوزی" تمام جرم وجنایتها درفرانسه از بین رفته وفرانسه صورت جدیدی از آرامش را به خود دیده است.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.