پیش از پرداختن به جزئیات و رویکرد اصلی گزارش لازم است یکی دو جمله به عنوان مقدمه جهت ورود به مطلب نوشته شود.
واقعیت این است که چه در دوران کنونی که سالهای ابتدایی هزاره سوم یا قرن بیستویکم را زیست میکنیم و چه در اعصار گذشته، فرهنگ و هنر جزو ابزارهای جریانساز در مسیر تمدنآفرینی آن هم با گستره تاثیرگذاری بسیار وسیع در جوامع بشری مطرح بوده و است. حال بهرهمندی و استفاده از ابزار در دسترس، برای مرتفع نمودن نیازهای فعلی یا پیشبینی و برنامهریزی جهت زدودن موانع احتمالی در مسیر بلندمدت یک جامعه، به احساس نیاز یا دوراندیشی مسئولان آن اقلیم و ملت جهت سعادتمندی و پیشرفت میهنشان بستگی دارد. ذکر این نکته هم ضروری است که داشتن یک دشمن قوی و حسابگر برای هر ملت و کشوری را میتوان نعمت به حساب آورد، چه اینکه وجود و داشتن یک چنین دشمنی باعث پیشرفت و صلابت آن ملت و کشور میگردد.
با ذکر این مقدمه واجب است به اصل موضوع برگردیم. خبر جالبی توسط یک رسانه امریکایی به اسم «هالیوود ریپورتر» در مورد فعالیت فرهنگی- هنری هیلاری کلینتون، وزیر سابق خارجه امریکا مبنی بر تهیهکنندگی یک سریال تلویزیونی منتشر شد.
«هالیوود ریپورتر» مدعی شد یک شبکه تلویزیونی به نام «امبلین تیوی» حقوق نمایش کتاب الین وایس با عنوان «ساعت زن: نبرد بزرگ برای بردن حق رأی» را با همکاری وزیر امور خارجه و هیلاری کلینتون در مقام تهیهکننده به دست آورده است. وزیر امور خارجه سابق امریکا با همکاری کمپانی فیلم و سریالسازی «استیون اسپیلبرگ» فیلمساز برجسته و شناختهشده امریکایی یعنی امبلین تیوی کتاب تحسین شده الین وایس را به تلویزیون میآورد. این درام نخستین کار کلینتون در مقام یک تهیهکننده اجرایی است.
نکته دیگر اینکه «بیل کلینتون» رئیسجمهور اسبق امریکا و همسر هیلاری کلینتون نیز به تازگی یک رمان مشترک با همکاری جیمز پترسون منتشر کرده که یک شبکه تلویزیونی امتیاز نمایش آن را خریداری کرده است.
اما کلینتونها اولین خانواده سیاسی در امریکا نیستند که در حوزه فیلم و سریالسازی ورود پیدا کردهاند، چه اینکه خبر تاسیس یک شرکت فیلمسازی توسط اوباما و همسرش از سوی «آسوشیتدپرس» تأییدکننده این مدعاست. رئیسجمهور سابق امریکا و همسرش برای شبکه آنلاین نتفلیکس برنامههای تلویزیونی و فیلم میسازند. اوباماها که با قراردادی چند ساله به مجموعه نتفلیکس پیوستهاند یک کمپانی تولید فیلم با عنوان «Higher Ground Productions» تاسیس کردهاند تا از طریق آن بتوانند به تولید محتوا برای سرویس آنلاین نتفلیکس مشغول شوند. نتفلیکس با اعلام منعقد شدن این قرارداد اعلام کرد این همکاری شامل سریالهای تلویزیونی، برنامههای دنبالهدار، سریالهای مستند و فیلم مستند و داستانی میشود. اوباما نیز با صدور اعلامیهای در این باره گفته است: «یکی از لذتهای ما در دوران ریاست جمهوری دیدار با افراد مختلف از همه قشر بود و کمک به آنها برای به اشتراک گذاشتن تجربیاتشان با مخاطبان وسیعتر، به همین دلیل هم میشل و من بسیار هیجان زده هستیم که با نتقلیکس همکاری میکنیم تا استعدادها و صداهای خلاق را که میتواند موجب همدلی و درک بزرگتری بین مردم شوند به همه دنیا معرفی کنیم. » میشله اوباما هم در بیانیه خودش از «قدرت قصهگویی برای الهامبخشی به دیگران» یاد کرده و گفته است این کار کمک میکند تا دیگران را بهتر درک کنیم.
نمونه دیگری از تغییر چهره در میان سیاسیون غربی از یک سیاستمدار صرف به یک مباشر فرهنگی، جک استراو وزیر سابق خارجه انگلیس است که بعد از واسپاری مسئولیتش، به عنوان گردشگر! به کشورمان سفر کرده و هر آنچه را که کشورش جهت استحاله و توطئه فرهنگی و تمدنی علیه ما نیاز دارد به بهانه گلگشت فرهنگی، یادداشتبرداری میکند!
این رویکرد کاملاً فرهنگی و هنری در حالی از سوی سیاسیترین چهرههای غربی و مشخصاً امریکایی جهت ارائه الگوی زندگی اجتماعی، سیاسی و... مورد نظر خود برای نفوذ هر چه بیشتر در افکار و اعمال مردم شکل گرفته است که در میان مسئولان اجرایی ما فرهنگ و هنر تنها در ایام انتخابات و جهت بالا بردن آرای انتخاباتی خود مورد مصرف دارد. چه اینکه فقط در ایام انتخابات سیاسی است که کاندیداها سراغ اصحاب و چهرههای فرهنگی و هنری میروند و بعد از کامیابی و موفقیت اولین مسئلهای که از حیّز انتفاع ساقط میشود همین مباحث فرهنگی و هنری است! بسیاری از همین دلسوختگان فصلی و دورهای فرهنگ و هنر بعد از فراغت از سیاست و مسئولیت یا در کشور مشغول لابیگری سیاسی و فعالیتهای اقتصادی میشوند یا به یک اپوزیسیون داخلی تغییر چهره و موضع میدهند! البته شرط وجودی این موضوعات زمانی است که همین افراد فکر مهاجرت به اروپا یا امریکانشین شدن را در سر نداشته باشند.
از سوی دیگر صدا و سیما به عنوان مسئول و متولی تولید محتوا در جایگاه یک دستگاه حاکمیتی که قرار بوده در قامت یک دانشگاه ظاهر گردد، مسئله کمبود بودجه را بهانه کمکاری و شانه خالی کردن از مسئولیتهای قانونیاش اعلام میکند. در واقع استفاده ابزاری از فرهنگ و هنر توسط برخی سیاسیون در کنار اولویت داشتن تبلیغ روغن سرخکردنی و پوشک بچه برای تلویزیون، جملگی نشاندهنده تغافل و گاه تجاهل مسئولان اجرایی کشورمان در مورد اثرگذاری این دو مؤلفه مهم است؛ موضوعی که با ورود سیاستمداران غربی به حوزه تولید فیلم و سریال در دوران پسامسئولیتشان همچنان ما را به تأسف خوردن به دلیل نادیده انگاشتن مهمترین ابزار فرهنگ و تمدنساز از سوی کسانی که در پیشگاه خداوند، ملت و تاریخ باید پاسخگو باشند، وا داشته است.
* روزنامه جوان
ارسال نظر