این روزها که فشار اقتصادی بر مردم زیاد شده متأسفانه تلویزیون عملاً در مقابل عملکرد مسئولان روزه سکوت گرفته است. به غیر از بخشهای خبری که بیشتر به انعکاس گرانیها و احتکارها و فضاهای سیاسی میپردازد، انتقاد و مناظره از مدیران به صورتی فرمالیته و ملایم، آن هم در برنامههای خاصی مثل «حالا خورشید» که مواضع روشن سیاسی دارد به صورت نمایشی صورت میگیرد تا جایی که حتی رشیدپور مجری این برنامه خبر از پیامکهایی میدهد که میگویند نقدهای تو سوپاپ اطمینان دولتیهاست و خاصیتی ندارد، اما این همه ماجرای تأسفبار جبهه از دست رفته صداوسیما نیست. رسانه ملی که چشم خود را بر وقایع و مطالبات مردمی تقریباً بسته است گاهی حتی در مقابل جریانهای مردمی و انقلابی هم موضعگیری میکند به طوریکه در دو برنامه مذهبی آن، کارشناسان به مقابله با جریان اینستاگرامی مبارزه با اشرافیگری برخی آقازادهها میپردازند و آن را دخالت در زندگی خصوصی تعبیر میکنند؟! جریانی که براساس نقدهای انقلابی امام خمینی و مقام معظم رهبری و ارزشهای اسلامی ایجاد شده و بستر نقد درون گفتمانی برخی آقازادههای چپ و راست را ایجاد کرده است، اما صداوسیما به جای اینکه با حرفهای مردم و آرمانهای انقلاب به جذب مخاطب بپردازد، عمدتاً تلاش میکند با استفاده از ظرفیت ایجاد شده برنامه «خندوانه» دچار ریزش مخاطبان نشود.
در واقع رسانه ملی که روزگاری به عنوان دانشگاه عمومی مرجع فکری و اندیشهای کشور بود حالا بیشتر به یک مجله تصویری زرد تبدیل شده است. اخیراً هم در بحث محتوایی راهی جدا از ارزشهای مردم را میپیماید؛ چنانکه در جامعهای که سیاستگذاریهای غلط مسئولان تشکیل خانواده و ازدواج جوانان را به مخاطره انداخته است سیاست تلویزیون تمسخر جوانان شده است؛ تمسخری که در سریالهای بهاصطلاح طنز و برخی تکیهکلامها بهوضوح دیده میشود و نشان از تحجر فکری در رسانه ملی است. در آخرین نمونه برنامه «ایرانیوم» است که کمدین نورسیدهای از خنداننده شو اجرای آن را به عهده گرفته است؛ جوانی که هیچ شناخت و سواد مجریگری ندارد و تنها با تکهاندازی و شوخیهای جنسی بیادبانه در خنداننده شو رأی بالا گرفت، به مهمان برنامه که مثل لیلای سریال پدر عاشق شد و این عشق او را مذهبی و چادری کرده است با خنده میگوید شوهر کم است؟! هرچند خانم مهمان خود تحصیلکرده روانشناسی همچنین بازیگر و مجری هم بوده است در پاسخی پخته به او گفت: شوهر کم نیست، شوهر خوب و مذهبی کم است. اما این نوع برخورد مجری در برنامه زنده تلویزیونی از شبکه ۳ بسیار سخیف و بد بود. متأسفانه تکهپرانی مجری زرد «ایرانیوم» چیزی نیست که به همین راحتی بتوان از کنار آن گذشت؛ چراکه از قرار هدف این برنامه تولید محتوا برای یک جامعه دینی نیست تا در کنار سرگرمی، آموزش هم داشته باشد.
هرچند آن روز «ایرانیوم» مهمان متحول شده مذهبیای را به برنامه دعوت کرده بود و موضوع خوبی داشت، اما ایرانیومیها نیز همان راهی را میروند که مدیران صداوسیما مدتی است در پیش گرفتهاند؛ یعنی استفاده از همه توان برای حضور زرد در فضای مجازی و بهرهگیری از یک مجری بیسواد و لمپن که همه هنرش تکهاندازی در برنامه خنداونه بود و هست که خود مؤید این موضوع است که رسانه ملی توجهی به جایگاه خود و مخاطبانش در این عصر شدید رقابت رسانهای ندارد.
سؤال اینجاست صدا وسیما برچه اساسی مجریان تلویزیونی را انتخاب میکند؟! آیا به سابقه و رفتارهای آنها هیچ توجهی ندارد؟ آیا برای مجریگری تنها تسلط و خونسردی مقابل دوربین کافی است و سواد و شناخت فرد اهمیتی ندارد؟! چرا بعد از ۴۰ سال رسانه ملی هنوز نتوانسته مجریانی در تراز انقلاب و در شأن مردم ایران را به کار گیرد؟! شرمآور است وقتی کلیپ دیگری از همین کمدین نابالغ خنداننده شو را در فضای مجازی میبینیم که درباره پرستاران و پزشکان سخنان بسیار مبتذلی را عنوان و تکرار میکند و با تشویق برخی از حاضرین هم روبهرو میشود؟! گویا با چنین اوضاعی دیگر نباید نگران هجمه ماهوارهها بود زیرا جبهه صداوسیما کم کم توسط مدیرانی فتح شده است که محصول کارهای آنها چنین شومنهایی هستند و هدفشان تنها دیده شدن در اینستاگرام و شبکههای مجازی است؛ خطری که از عمق محتوا میکاهد و بیشتر به سطح توجه دارد.
*روزنامه جوان
ارسال نظر