آیین نکوداشت بزرگان سینمای ایران جمعه شب دوم شهریور ماه در تالار ایوان شمس ساعت ۲۰:۲۶ با پخش قرآن و سرود جمهوری اسلامی آغاز و نکوداشت داریوش اسدزاده، داریوش مهرجویی، ابوالحسن تهامی از جامعه سینمایی و سید مهدی شجاعی از جامعه ادبی برگزار شد.
پس از پخش تصاویری از زنده یاد عزت الله انتظامی، علی نصیریان دبیر جشن بزرگ سینمای ایران روی صحنه آمد و گفت: برای من باورکردنی نیست و نمی توانم رفتن او را فراموش کنم چون از اواخر دهه سی با او آشنا شدم و زندگی کردم. من هیچوقت نمی توانم باور کنم که او نیست، آن شوخ طبعی فراموش شدنی نیست. هیچوقت فکر نمی کنم چنین استعداد و شر و شوری خاموش شده باشد. این خصوصیات یک استعداد بازیگری است که شور و حاضر جوابی داشته باشد.
وی افزود: امیدوارم بیستمین جشن بزرگ سینمای ایران مبارک باشد گرچه ما الان آمادگی جشن را نداریم اما زندگی جریان دارد. وقتی شنیدم قرار است از داریوش مهرجویی تجلیل شود به قدری هیجان زده شدم که باور کردنی نیست. او نیاز به توصیف و تجلیل ندارد و لزومی ندارد که کسی بیاید و درباره او توضیحی دهد.
نصیریان با اشاره به روند ساخته شدن فیلم «گاو» توضیح داد: اواخر سال چهل و هشت بود که در تئاتری دکتر ساعدی، مهرجویی را به ما معرفی کرد و گفت در حال نوشتن سناریوی «گاو» هستیم و ما بسیار به هیجان آمدیم. ما با مهرجویی با سینما آشنا شدیم و متوجه شدیم که سینما چگونه است و چه تفاوتی با تئاتر دارد بنابراین او استاد اولیه من در سینما است البته نه تنها من بلکه همه آن گروهی که با وی کار کردیم سینما را از وی آموختیم.
این بازیگر تئاتر و سینما افزود: در دهه چهل که آقایان گلستان و غفاری حرکت هایی را در سینمای مدرن انجام دادند و سپس مهرجویی و کیمیایی پایه های جدید سینمای ایران را گذاشتند و می توان گفت مولف سینمای جدید ایران داریوش مهرجویی است به طوری که می بینیم در فیلم «گاو» بازنگری جدیدی در عوامل و ساختار سینما شد. به خاطر دارم قبل از ساخت این فیلم یک نفر به من گفت تو «گاو» را کارگردانی کن که من گفتم نه! کارگردانی کار من نیست.
بازیگر «شکارچی شنبه» گفت: ما می دانیم که وی به ما این امتیاز را داد که در چهار فیلم او قبل از انقلاب حضور داشته باشیم و من به چهار فیلم او مانند گاو، هالو، دایره مینا و پستچی افتخار می کنم چون یک شخصیت فرهیخته و کاربلد آن فیلم ها را ساخت. من مدت ها است که مهرجویی را ندیده ام اما دوست داشتم اعتراف کنم که او فرد حرفه ای است. احساس می کنم انتظامی هم همین فکر را داشت.
وی اظهار کرد: به یاد دارم در زمان فیلمبرداری هر هفته به تهران می آمدیم و به خانواده خود سر می زدیم اما مهرجویی نمی آمد و میگفت می خواهم در این جا بمانم و از این فضا دور نشوم. روح و جان انتظامی هم شاد که در شخصیت های که بازی کرد دمید و به آنها روح و جان داد.
نصیریان عنوان کرد: من از مهرجویی تشکر می کنم چراکه او استاد من است می دانم که این صحبت های من را همکاران من هم تایید می کنند.
وی در ادامه با اشاره به فعالیت های داریوش اسدزاده گفت: او استاد و پیشکسوت است و جلوتر از ما برای تئاتر بسیار زحمت کشیده است.
این بازیگر پیشکسوت درباره سید مهدی شجاعی و ابوالحسن تهامی عنوان کرد: این دو نفر هم بسیار حرفه ای هستند. هرچند من مخالف این هستم که کسی به جای من صحبت کند اما تهامی این کار را به طرز زیبایی انجام می داد. تهامی در «هزاردستان» سر صحنه می آمد و می خواست بداند که چه اتفاقی می افتد و بر اساس آنچه که می دید دوبله می کرد.
نصیریان اظهار کرد: هدف من از آمدن به اینجا در اواخر عمرم این بود که بیایم و ادای دینی به مهرجویی کنم چرا که او سهم زیادی در فرهنگ ما دارد و ما نباید این مسایل را فراموش کنیم.
وی در پایان گفت: بیستمین جشن سینمای ایران بر اهل فرهنگ و هنر مبارک باشد.
پس از پخش تصاویری از سینماگران ایرانی، منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما پشت تریبون قرار گرفت و گفت: یکی از سخت ترین لحظات زندگی ما دیدن تصاویر افرادی است که دیگر در بین ما نیستند اما این قدرت سینما است که یادآوری می کند کسی در سینما باقی نمی ماند مگر با داشتن عزمی قوی.
وی با اشاره به اینکه امروز از چهار نفر تجلیل می شود که در حد توان خود به سینمای ایران ارج دادند، بیان کرد: سینمای ایران مثل فرش ایران است و بالا و پایین، کمرنگ و پررنگ و ریز و درشت ندارد.
مدیرعامل خانه سینما افزود: تاریخ برای اهل تاریخ تقسیم می شود اما در یک نگاه جامعه شناسانه این تقسیم بندی ها چندان کاری نمی کند اما انکار تاریخ می تواند ما را دچار گرفتاری کند و باعث شود ما فراموش کنیم چه بودیم و چه شدیم. پیشرفت سینما در این چهل ساله غیرقابل انکار است. ما دردهای گفته و نگفته و مشکل بسیار داریم اما با انکار پیروزی ها و تاریخ پر از سرفرازی مان چیزی به دست نمی آوریم.
در ادامه این مراسم و در بخش بزرگداشت داریوش اسدزاده کلیپی از این بازیگر پیشکسوت پخش شد و سپس سیروس ابراهیمزاده، همایون ارشادی و علی دهکردی برای تجلیل از این هنرمند روی صحنه آمدند.
ابراهیمزاده عنوان کرد: آقای نصیریان به قدری خوب صحبت کردند که جای صحبت دیگری باقی نمی ماند.
وی افزود: نباید فکر کنیم کسانی که برایشان بزرگداشت گرفته می شود برای گذشته هستند. درباره اسدزاده هم باید بگویم پنجاه سالی است افتخار دوستی با او را دارم. وی یکی از شاخص ترین بازیگران ما است. اسدزاده مطالعات بی نظیری دارد و خوشبختانه تجربیات خود را در برخی کتاب ها نوشته است.
این بازیگر اظهار کرد: در این مدت دوستی همیشه دیده ام که او در حال مطالعه و تحقیق بوده و این عادت را از دست نداده است. او چند وقت پیش نکته ای به من گفت که قابل تامل است. هنگامی که من به او گفتم در حال حاضر جوان های باسواد بسیاری در حال فعالیت در حوزه تئاتر هستند اسدزاده به من گفت خیلی خوب است که نسبت به جوان ها حسن نیت داری اما فراموش نکن که این اعتلا و جهانی شدن سینمای ما از بذری است که پیشکسوتان پاشیده اند از همین رو از حضور داریوش اسدزاده در این جشن بسیار خوشحال هستیم.
ارشادی هم عنوان کرد: قدیم ها به لاله زار «شانزلیزه ایران» می گفتند و امروز که در اینجا هستم به یاد دوران طلایی لاله زار افتادم چراکه او قدیمیترین بازیگر تئاتر ایران است.
دهکردی هم با بیان اینکه هرچند که آثار باستانی در ایران مخدوش می شود اما باید به انسان های هنرمند و میراث فرهنگی خود توجه کنیم، عنوان کرد: یکی از میراث های فرهنگی زنده ما داریوش اسدزاده است. هرچند شاهد اتفاقات تلخی مثل فوت انتظامی و دری بودیم اما خداراشکر می کنیم که شاهد حضور دیگر افراد هستیم. برای آقایان شجریان و مشایخی آرزوی سلامتی داریم. حضور پر جسارت من بیش از همه به این دلیل است که پیام بازیگران را در قالب پیام انجمن بازیگران قرائت کنم و به چهار ستاره امشب از طرف خودم و بازیگران تبریک عرض کنم و ادای احترام داشته باشم.
وی در ادامه پیام انجمن بازیگران را خواند.
در ادامه داریوش اسدزاده روی صحنه آمد و اظهار کرد: من به شما مخاطبان احترام می گذارم و کوچک همه شما هستم. بیستمین جشن سینمای ایران را به همه به ویژه به مردمم تبریک می گویم. من سینما را از سال ۱۳۱۲ و هنگامی که ۱۰ سالم بود شناختم. در آن زمان فیلم «دختر لر» را برای اولین بار دیدم وقتی به خانه رفتم از پدرم که ارتشی بود سوال های زیادی می پرسیدم.
وی افزود: من در سال ۱۳۲۰ که سینما رونق چندانی نداشت وارد حوزه تئاتر شدم. به یاد دارم در فیلمی با انتظامی همکاری داشتم. در این سال ها در حدود ۱۳۰ فیلم قبل از انقلاب بازی کردم و سپس به خارج رفتم و مدتی فیلم بازی نکردم.
اسدزاده تاکید کررد: تمام آنهایی که وارد هنر می شوند همه عاشق هستند ولی خودشان نمی دانند. من زبانم قاصر است که برای شما درباره ادبیات، تئاتر و سینما توضیحی بدهم. به هر حال تمام آنهایی که وارد کار هنر می شوند باید بدانند عاشق هستند. همه این ها گرفتار عشق می شوند و چنان آلوده می شوند که تا آخر عمر گرفتار آن می مانند.
وی در پایان گفت: این جشن را به همه تبریک می گویم و امیدوارم هر سال این جشن برگزار شود.
در ادامه تندیس خانه سینما به این بازیگر پیشکسوت اهدا شد.
در بخش بزرگداشت ابوالحسن تهامی هنرمند عرصه دوبله ابتدا کلیپی از این هنرمند پخش شد و سپس از چنگیز جلیلوند، ناصر ممدوح، محمد تهامی نژاد و مرتضی رزاق کریمی دعوت شد تا برای سخنرانی روی صحنه بیایند.
جلیلوند اظهار کرد: تهامی یکی از مدیران دوبله صاحب سبک است و هنگام دوبله باید هرآنچه را که او می خواهد انجام دهیم. آخرین فیلمی که با او کار کردم «هملت» بود که به من گفت باید خیلی برای این اثر وقت بگذاری چون با همه کارها فرق دارد و همین باعث شد که ما صد ساعت برای دوبله این فیلم وقت گذاشتیم.
تهامی نژاد هم عنوان کرد: باعث افتخار من است که در بزرگداشت برادرم حضور دارم و به یاد گذشته ها افتادم که او کتاب های بسیاری می خواند. من از آن زمان با سینما آشنا شدم و برادرم همواره حامی من بود. برادر من از دهه چهل تشخصی به صدا بخشید و هر فیلمی که دوبله می کرد سعی می کرد به اندیشه و زبان فیلم نزدیک شود.
وی عنوان کرد: امروزه بخش بزرگی از تاریخ سینما مربوط به صدا است و این امر رشد بزرگی در اندیشه اجتماعی به وجود آورد.
رزاق کریمی هم بیان کرد: ما از تهامی نژاد ها خاطرات بسیار داریم اما ویژگی ای که او دارد این است که دنیاهای دور را به هم نزدیک کرده و از ایران هم توشه های ارزشمند برای جهانیان به همراه برده است. او توانست ادبیات شنیداری و دیداری را برای ما به شکل قابل استفاده عرضه کند. امیدوارم جوامع بشری که دچار واگرایی شده اند بتوانند از حضور امثال تهامی نژاد بهره ببرند.
سپس ابوالحسن تهامی نژاد روی صحنه آمد و بیان کرد: در سده های گذشته در جهان، ایران را با نگاره های کوچک و یا فرش هایش می شناختند ولی در سده بیست و یکم جهان ما را با سینمای به کمال رسیده مان می شناسند؛ سینمایی که بالیده و به صورت یک موزاییک بزرگ و پر جلال جلوه می کند. من افتخار می کنم که سنگ ریزه ای در این موزاییک بزرگ هستم.
سپس تندیس خانه سینما به این هنرمند عرصه دوبله اهدا شد.
در بخش بزرگداشت داریوش مهرجویی هم پس از پخش کلیپی از این کارگردان، رسول صدرعاملی، فریدون جیرانی، رضا درمیشیان، محسن امیریوسفی و همایون اسعدیان روی صحنه آمدند.
صدرعاملی نویسنده و کارگردان سینما بیان کرد: مهرجویی ضمن اینکه آغازگر سینمای نوین بود مستمر هم به این تلاش ادامه داد و سعی کرد به ما یاد بدهد که چقدر ادبیات برای سینما مهم است. شرمنده ام که فیلم من بعد از «سنتوری» اکران شد ولی سنتوری توقیف شد و خجالت آور است برای مسئولان آن زمان که باعث شدند این فیلم توقیف شود و شاید اگر توقیف نمی شد یک بازیگر ما الان در ایران بود.
جیرانی هم اظهار کرد: با همه احترامی که برای کیمیایی قائلم باید بگویم تفکر را مهرجویی وارد سینما کرد. تفکر با فیلم «گاو» به میان مردم و میان طبقه متوسط رفت.
سپس درمیشیان بیان کرد: مفتخرم که خیلی مسایل را از مهرجویی یاد گرفتم. محسن امیریوسفی هم متنی را که به همراه داشت، درباره مهرجویی خواند. وی در این نامه به توقیف «سنتوری» اشاره کرد و درباره خروج برخی از هنرمندان از ایران و سکوت سینماگران در این باره سخن گفت.
در ادامه مراسم اسعدیان عنوان کرد: آنقدر «دایره مینا» را دوست داشتم که یکی از شعرهای آن را هنوز حفظم. بارها خواستم یکی از صحنه های این فیلم را تکرار کنم اما نتوانستم چون شاید «آن» شما را نداشتم.
وی سپس خطاب به مهرجویی گفت: سینمای ایران به حضور شما افتخار می کند.
سپس مهرجویی روی صحنه آمد و بیان کرد: از همه دوستان ممنونم که حرف های خوبی درباره من زدند. بازگشت به سینمای گذشته و بازنگری کردن آن کار شریف و درستی است به ویژه در این بلوای فقر کیفیتی که در آن به سر می بریم. خوشحالم که این برنامه را به دلیل فوت انتظامی عقب انداختید چراکه ما گوهر گرانبهایی را از دست دادیم.
برای بزرگداشت سیدمهدی شجاعی، ابتدا کلیپی از این هنرمند پخش و از مجید مجیدی، کمال تبریزی، علیرضا رضاداد و احمد مسجدجامعی دعوت شد تا برای تجلیل از این هنرمند روی صحنه بیایند.
مسجدجامعی در سخنانی بیان کرد: از اخلاق اهل سینما که همدلی دارند تشکر می کنم. مجید انتظامی می گفت پدرش در حالت نیمه هشیاری مکرر نام داریوش مهرجویی را تکرار می کرده که این نشان از همدلی اهالی سینما دارد.
وی اظهار کرد: به یاد دارم که بیست سال پیش این نگرانی وجود داشت که آیا این جشن رقیب جشنواره فیلم فجر می شود که با گذر زمان متوجه شدیم هر کدام جایگاه خود را دارند.
این عضو شورای شهر تهران درباره سیدمهدی شجاعی نویسنده پیشکسوت گفت: او نویسنده خوبی است و امیدوارم با ایجاد فضای باز شاهد فیلم های بیشتری از دوستان باشیم.
رضاداد هم ضمن تبریک جشن سینمای ایران بیان کرد: برای من صحبت کردن درباره مهدی که از دوستان من است بسیار سخت است. مهدی را می شود در درد و دین معنی کرد و امیدوارم سایه او بر سر سینمای ایران باشد.
مجیدی نویسنده و کارگردان سینمای ایران هم گفت: خوشحالم برای کسی در اینجا حضور دارم که در تکوین فیلمسازی من نقش زیادی داشته است. شجاعی جدای از آثار ارزشمندی که در حوزه ادبیات داستانی داشته، سهم زیادی در حوزه شعر و ادبیات دارد. او مانند خورشیدی می درخشد به طوری که دیگران از شهرهای مختلف به منظور دریافت حمایت از او به اینجا می آیند. او بیش از نیمی از عمر خود را وقف دیگران کرده است.
این کارگردان اظهار کرد: یکی از دلایلی که از حوزه هنری جدا شدم فیلم «بچه های آسمان» بود که حاضر نشدند ساخته شود، اما درایت سیدمهدی باعث شد این فیلم تولید شود. شاید اگر بچه های آسمان ساخته نمی شد مسیر فیلمسازی من تغییر می کرد ولی امروز با افتخار اینجا هستم.
تبریزی هم در این مراسم گفت: کسانی که با نوشته های شجاعی آشنا هستند می دانند که چقدر نوشته های او تأثیرگذار است. وی در ادامه متنی را درباره سیدمهدی شجاعی خواند.
در ادامه مراسم سیدمهدی شجاعی پشت تریبون قرار گرفت و اظهار کرد: برای من حضور در این جمع باعث افتخار است و دوست دارم از تک تک عزیزان تشکر کنم؛ از جناب نصیریان تا آقای زنجان پور و مجیدی که باعث و بانی حضور من در اینجا مجید مجیدی است.
وی افزود: کسی را که مال باخته و ورشکسته است می شود از زمین بلند کرد چراکه رسم بوده برای او گلریزان می گرفتند و او را از زمین بلند می کردند، می شود مشکل مالی مردم را حل کرد و اگر حل نشد می شود پای دشمن را پیش کشید و گفت تقصیر آنها است اما جامعه آمال باخته را نمی شود از زمین بلند کرد. نسخه ای که همیشه تجویز می شود این است که می گویند بسازید البته این بسازید هم معناهای مختلفی دارد برای مثال به معنی ساختن و سوختن یا به معنای دست داشتن در چپاول مردم و ... است. یک مدل دیگر آن هم این است که بسازید و بفروشید چراکه ما خریدار هستیم. همه این ها به معنای ساختن است.
وی با اشاره به اینکه در این میان مردم هستند که باید ساخته شوند، گفت: ممکن است هر کدام از ما خودمان را بسازیم اما این همه ماجرا نیست می ترسم آنچه که باقی می ماند یک ایران مخروبه و یک نسل منقرض شده باشد. حتما به یاد دارید که وقتی جامعه ای دچار از دست دادن آرمان های خود می شدند چند سالی طول می کشید تا دوباره بلند شود.
این نویسنده پیشکسوت عنوان کرد: نظر من این است که همه این موارد از جهل و بی فرهنگی است و وظیفه اهل و فرهنگ، اعتلای فرهنگ جامعه است. اگر عوام فریبی وجود دارد به این دلیل است که عوام در جامعه حضور دارند. بهتر است همه نخبگان را فرابخوانیم تا دانش مردم را بالا ببرند چون تنها از این طریق است که می شود جامعه را ساخت.
سپس تندیس خانه سینما به این هنرمند اهدا شد.
در پایان این مراسم تصاویری از زنده یاد عزتالله انتظامی پخش شد. در جشن های خانه سینما آنچه جایش خالی بود یادی از زنده یاد سیدضیاالدین دری نویسنده و کارگردان بود که همزمان با عزت الله انتظامی درگذشته بود.
این مراسم قرار بود پیش از این یکشنبه شب ۲۸ مرداد ماه برگزار شود که خانه سینما به دلیل سوگواری جامعه سینمایی کشور برای درگذشت عزت الله انتظامی و سید ضیاء الدین دری برگزاری این مراسم را به تاخیر انداخت.
*خبرگزاری مهر
ارسال نظر