بعد از پیروزی عمران خان در انتخابات پاکستان و آغاز نخستوزیری او با وجود رویکردها و نقطهنظرات منطقهای که در حمایت علنی از انقلاب اسلامی ایران دارد باید منتظر اتفاقات تازهای در زمینه روابط دو کشور به خصوص حوزه فرهنگ و هنر باشیم. عمران خان در تبلیغات انتخاباتی، مصاحبهها و دیدارهایش با شخصیتهای مختلف، صراحتاً امام خمینی (ره) را الگوی خود دانسته و بارها اعلام کرده از افرادی، چون اقبال لاهوری شاعر آزادیخواه پاکستانی الهام گرفته است و به آنها ارادت زیادی دارد.
اما سؤال این است چگونه میتوان در عرصه فرهنگی از اتفاقاتی که در کشور همسایه یعنی پاکستان رخ داده است استفاده کنیم!؟ این سؤالی است که باید مسئولان امر به آن پاسخ دهند و در عملیاتی کردن آن همت بگمارند، زیرا غیر از زبان فارسی که در پاکستان اقبال لاهوری نماد آن محسوب میشود و در ایران هم کما بیش با وی آشنایی داریم در زمینههای هنری مثل سینما و تلویزیون هم باید ورود داشت، چراکه میتوان اقدامات مشترکی را انجام داد تا مردم هر دو کشور بیش از پیش با یکدیگر آشنا و نزدیک شوند و برخی بدبینیها و عدم شناختها به دلیل تبلیغات منفی دشمنان از بین برود.
افسوس که پروژه مهم جهانی «حضرت موسی» با کارشکنیهای برخی معلق ماند و شنیده میشود قرار است جمال شورجه کارگردان سریال به ناچار با درخواست الجزایریها آن را ادامه دهد. اما آیا نمیشود در پروژههای بزرگ دیگری همچون «سلمانفارسی» نگاه جدیتری در جهانیسازی داشت و فرصت سوزی نکرد؟ مثلاً از بازیگران پاکستانی در مجموعه استفاده کرد تا غیر از معرفی این شخصیت برجسته مسلمان، زمینه نزدیکی دو ملت همسایه به واسطه هنر سینما و تلویزیون بیشتر شود!؟
شاید یکی از بزرگترین اشتباهات مجید مجیدی یا مرحوم سلحشور آن بود که تمام بازیگران خود را ایرانی انتخاب کردند؛ البته به مرحوم سلحشور حرجی نیست چه آنکه در آن دوران اصلاً گمان نمیرفت این اثر در دنیا با استقبال زیادی مواجه شود، اما مجید مجیدی چنین تجربهای را داشت، اما فیلم «محمد رسولالله» را فقط با بازیگران ایرانی ساخت؛ درحالی که میتوانست از بازیگران بینالمللی بهره ببرد تا تأثیرگذاری بیشتری بین اقوام مختلف اسلامی و غیراسلامی داشته باشد.
در هر صورت استفاده از بازیگران پاکستانی، افغانستانی و در کل کشورهای همسایه در پروژههای بزرگ مذهبی میتواند به نزدیکی آنها منجر شود و برخی تعصبات و پیشداوریهای منفی که به دلیل جنگ روانی دشمنان ایجاد شده از طریق هنر سینما و تلویزیون از بین برود آن هم در زمانی که سیاست تفرقه بینداز انگلیسیها و مهاجمانه امریکاییها در منطقه به شدت فعال است چرا نباید از شرایط ایجاد شده استفاده مطلوب برد و آثار مشترک سینمایی و تلویزیونی بین این کشورهای مسلمان و همسایه تولید کرد!؟ مثلاً ساخت فیلم یا سریالی از زندگی «اقبال لاهوری» شاعر، فیلسوف، سیاستمدار و متفکر مسلمان پاکستانی که اشعار زیادی هم به زبانهای فارسی و اردو سروده به صورت مشترک با پاکستان میتواند بسیار جالب و اثرگذار در اعتلای زبان فارسی باشد.
به طور قطع در دو کشور توانایی و ظرفیتهای زیادی در زمینه هنر سینما و تلویزیون وجود دارد که در کنار هم میتوانند نقاط ضعف همدیگر را بپوشانند و رخدادهای فرهنگی و هنری بزرگی رقم بزنند؛ چیزی که تا حد زیادی باعث میشود برخی تنبلیها و ضعف مدیران فرهنگی را جبران کند و به اتفاقات درخشانی در جهان اسلام بینجامد.
ارسال نظر