به گزارش سینماپرس، تفسیر نقش عمدهای در بسط و گسترش گفتمانها ایفا میکند و هر میزان یک گفتمان توانمند بیشتر در معرض توجه و نظر قرار بگیرد، دامنه آن گستردهتر میشود. در تعریف گفتمان برخی آن را پدیدهای زبانی دانستهاند و عدهای نیز از حیث نشانهها به آن پرداختهاند اما در واقع گفتمان محصول رفت و برگشت پدیدهها و تفاسیر آنها است و هر میزان این تکرار بیشتر و عمیقتر شود گفتمان نیز بسیطتر میشود. گفتمانها در عرصه بینالملل متأثر از عوامل متعددی هستند که مختصات آنها را مشخص میکنند. برآیند این عوامل در واقع نتیجه مواجهه گفتمانها را تعیین میکند. یکی از مهمترین عوامل اثرگذار، رسانههای بینالمللی هستند. آنطور که لاسول، محقق آمریکایی ارتباطات اشاره میکند، رسانههای بینالمللی با انتشار مستمر آرای مختلف در خصوص پدیدهها، به تعمیق و تکثیر تفاسیر کمک میکنند و هر میزان یک گفتمان رسانهایتر شود، بسته به پتانسیلهای آن، عمیقتر و ماناتر میشود.
تبیین گفتمانها از مهمترین عوامل بسط آنها به شمار میرود؛ اصلاً یک گفتمان زمانی موفق است که پرسشهای مخاطبانش را بشنود و پاسخی قانعکننده برای آنها داشته باشد و بتواند این پاسخها را به آنها برساند. افراد به میزان پاسخی که برای سوالاتشان مییابند یک گفتمان را میشناسند و آن را میپذیرند. در جریان این پروسه، گفتمانها شنیده میشوند، مورد پرسش قرار میگیرند، نظرات در کنار هم قرار میگیرند، آرای جدید شکل میگیرد و گفتمان گسترش مییابد. هرچه مخاطبان بیشتر در جریان یک گفتمان قرار گیرند و هر میزان که فهم عمیقتری پیدا کنند، تضارب بیشتری در ایدهها و نظرات شکل میگیرد و گفتمان وسیعتر میشود. در زمان ما هیچ عرصه و ابزاری بهتر از رسانهها این کار را نمیتوانند انجام دهند.
کشورهای غربی که طی دهههای گذشته گفتمان غالب جهان را داشتند، به خوبی از تحولات بینالمللی و توان رسانهها استفاده کردند و توانستند با ایجاد یک تصویر روشن و گاها غیرواقعی، دایره گفتمانی خود را توسعه دهند. هر چند طی سالیان اخیر با شکلگیری رسانههای مستقل و تحولات نظام بینالملل از میزان هژمونی آنها کاسته شده اما هنوز به واسطه تسلط بر جریان غالب رسانهای جهان، نبض افکار عمومی را در اختیار دارند و در راستای تحقق اهداف و منافعشان از آن بهره میبرند.
انقلاب اسلامی ایران از زمان پیروزی در عرصه بینالملل همواره آرمان کمک به مستضعفین و مقابله با ظلم را داشته و نماینده گفتمان استکبار ستیزی و اسلام سیاسی در سطح جهان شده است. در جهانی که گفتمان غالب و پارادایم، گفتمان امپریالیستی تحت لوای لیبرالیسم بود، اسلام سیاسی و استکبار ستیزی هزینه زیادی برای آنها محسوب میشد. طبیعی است که برای نابودی این صدای تازه با تمام توان اقدام کنند.
همان طور که اشاره شد در این مواجهه یکی از مهمترین اهرمها، رسانههای بینالمللی هستند که بخش بزرگی از افکار عمومی جهان و سرنوشت گفتمانها را میسازند. آمریکا با رسانههای بزرگ جهانی و سینمای هالیود امروز بیشترین اثرگذاری را دارد اما با روندی رو به نزول. در مقابل صداهای مستقل بیشتر شنیده میشوند. رسانههای برون مرزی صدا و سیما با وجود هزینههای ناچیز در برابر رسانههای غربی توانستهاند سهم قابل توجهی در افکار عمومی جهان پیدا کنند و خود را به عنوان رسانه جایگزین و گفتمان اسلام سیاسی و استکبار ستیزی را به عنوان یک گفتمان آلترناتیو مطرح کنند.
در شرایطی که هزاران رسانه انگلیسی و عربی زبان همگی یک تفسیر واحد و هماهنگ از تحولات منطقه و جهان ارائه میکنند، پرس تی وی و العالم و سایر شبکههای برون مرزی جمهوری اسلامی ایران توانستهاند نگاه جدیدی از واقعیات جهان ارائه کنند و اخباری که از دید مخاطبان سانسور میشوند را به اطلاع برسانند. در واقع این جدال رسانهای بر سر انتشار رویدادهایی است که بر سرنوشت گفتمانها و تفاسیر مخاطبان تاثیر میگذارد. هر چند در نهایت تاریخ کار خودش را انجام خواهد داد و واقعیت گفتمانها عیان خواهند شد اما رسانهها در زمان آن اثرگذارند.
شبکههای برون مرزی صدا و سیما باید تلاش کنند با شناسایی دقیق مسائل ملتهای مختلف و اتهامات رسانههای مخالف، به درستی به پرسشها پاسخ گویند و ضمن اجازه طرح نظرات و مواضع گوناگون، در تقویت دیدگاه جمهوری اسلامی بکوشند. در بلند مدت همه توانمندیها اعم از اقتصادی و نظامی، مکمل توان فرهنگی گفتمان خواهند بود و سرنوشت گفتمانها را کارآمدی فرهنگی آنها مشخص میکند.
*تسنیم
ارسال نظر