سیدضیاء هاشمی تهیه کننده با سابقه سینما و رئیس کمیته انضباطی اکران در برنامه رادیویی سینما معیار گفت: ما در دهه ۶۰، چون فاقد سازمانها و نهادهای صنفی بودیم وجود نهادی مانند فارابی ضروری بود و عملکرد خوبی هم داشت، اما با فعالیت نهادهای صنفی در اواخر دهه ۶۰ دیگر نیازی به فعالیت و حضور فارابی نبود و فعالیت آن در دهه ۷۰ باید خاتمه مییافت.
بنیاد سینمایی فارابی در نیمه دوم دهه ۹۰ اهداف تازهای را ترسیم کرده است از جمله گسترش نهضت تولید محتوا در سینمای ایران با استفاده از ظرفیتهای موجود ملی در راستای حمایت از خدمات و تولیداتی با محتوایی بومی در فضای مجازی و شفافیت در صنعت سینما و استانداردسازی فعالیتها در محیط کسب و کارهای سینمایی به منظور ترغیب اشخاص حقیقی و حقوقی در چارچوب استانداردها به سرمایهگذاری در تولید فیلم و زیرساختهای سینمایی و تسهیل در معرفی و فروش داخلی و خارجی محصولات سینمایی، اما به نظر میرسد که این اهداف تنها به روی کاغذ خلاصه شده است و حتی به نظر میرسد این بنیاد در حیطه اهداف پیشین نیز اثرگذاری لازم را ندارد و این اثرگذاری هر قدر جلو میرویم با کاهش بیشتری روبهرو میشود.
در این باره رئیس کمیته انضباطی اکران درباره نحوه انتخاب نماینده ایران در اسکار با انتقاد شدید از عملکرد بنیاد سینمایی فارابی به این نکته اشاره میکند که: انتخاب فیلم برای اسکار باید توسط نهادهای صنفی صورت گیرد، اما متأسفانه به خاطر منافع برخی از افراد، همچنان شاهد حضور نهادهای دولتی در سینما هستیم. در انتخاب نماینده برای اسکار هم چیزی جز سیاسی کاری و اعمال نظر دولت وجود ندارد و این کار بسیار غلطی ست. من معتقدم نه تنها در این مورد (انتخاب نماینده برای اسکار) که از اساس و ریشه باید فارابی را از بین برد و نابود کرد! امروز هیچ نیازی به وجود چنین نهادی نداریم که بودجههای کلان بگیرد تا برای اسکار نماینده انتخاب کند یا اینکه مدیرانش مرتب به سفرهای عجیب و غریب بروند! مدیران فارابی تا حالا همگی بلااستثنا مارکوپولو شدهاند! این قدر که به بهانههای مختلف به سفر رفتهاند! به زبان عامیانه باید بگویم فیلم را کس دیگری میسازد و آقایان حال و هولش را میبرند! ما گرفتار بوروکراسی وحشتناکی شدهایم، بیش از ۲۰۰ نفر بیکار آنجا نشستهاند که حتی مثل آرایشگرها هم نمیتوانند سر هم را اصلاح کنند و نمیتوانند برای خودشان کار درست کنند و در تمام این سالها هر مدیری که آمده سراغش رفتهایم و از او خواستهایم این نهاد را از بین ببرد، اما افرادی که سالهای سال است در این نهاد حضور ثابت دارند، راه و چاه را بلدند و با مدیر لابی میکنند و اجازه این کار را نمیدهند.
هاشمی در بخش دیگری از سخنانش عنوان میکند: به نظر من هر انتخابی که توسط این بنیاد صورت میگیرد اشتباه است، چون ترکیب افرادی که انتخاب میشوند در تمام دولتها با اهداف سیاسی صورت میگیرد. هاشمی در ادامه با اعلام اینکه خانه سینما متولی خوبی برای این انتخاب نیست، بهترین گزینه موجود را تشکیل کمیتهای از اعضای شورای مرکزی کانون کارگردانان و تهیه کنندگان دانست. وی همچنین در خصوص انتخاب فیلم «بدون تاریخ، بدون امضا» گفت: «به رغم اینکه شخصاً این فیلم را دوست دارم، اما این انتخاب را برای اسکار مناسب نمیدانم، فیلمهای اینچنینی فیلمهای پیش پا افتادهای برای اسکار هستند، برای اسکار فیلمی میخواهیم که تصویر درستی از ایران ارائه دهد، امسال گزینههای بهتری از این فیلم برای ارائه به اسکار داشتیم.»
این سینماگر فعال در امور صنفی در خصوص تجربه دو دوره حضور خود در هیئت انتخاب در سالهای ۸۳ و ۸۴ نیز اینگونه اظهار نظر میکند: «اعضای هیئت انتخاب متأسفانه معمولاً به فرد و جایگاه او در سینمای خودمان نگاه دارند و فکر میکنند به خاطر جایگاه افراد باید فیلم انتخاب کنند!» وی در خصوص نقش معاون بینالملل فارابی که معمولاً عضو ثابت هیئت انتخاب در ادوار مختلف است، گفت: آقای امیر اسفندیاری یک مدیر مادام العمر است و ما همچنان در انتظار گزارشات شفاف از عملکرد ایشان هستیم که بدانیم خروجی عملکرد تمام این سالهای ایشان در دستگاه عریض و طویل بینالملل فارابی چیست؟!
ارسال نظر