آذین در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: اگر هنوز هم سینما مشتری دارد به دلیل همان چند فیلم با محتوا و خوش ساختی است که به همت سینماگران ارزشمند، بدون حمایت متولیان اشتباهی سینما تولید می شوند. از عوارض بی در و پیکر بودن سینما، ساخته شدن فیلمک هایی است که در قامت سینما نمی گنجند و سازندگان آن ها تا رسیدن به مرز کارگردانی و ساختن آثارسینمایی، فاصله بسیار دارند و باید برای کسب تجربه بیشتر و تسلط بر دانش و ابزار سینما، به ساختن محصولات ویدیویی برای شبکه خانگی و تلویزیون یا برای خودبپردازند.
وی ادامه داد: یکی ازتولیدات این گونه درحال اکران، فیلمکی است به نام «هشتک» که شاید حد و جایگاهش میان محصولات معمولی شبکه خانگی باشد چرا که فاقد فیلمنامه ای دارای ساختار درست دراماتیک، داستان پرداخت شده، پردازش لازم کاراکترها، روایت گویی جذاب سینمایی و کارگردانی در حد نیاز حداقلی سینما است و معلوم نیست از چه مسیری راهی اکران سینماها شده است!
آذین خاطرنشان کرد: فیلمک «هشتگ» یک شبه فانتزی اجتماعی با چاشنی طنز و ملغمه ای از سلیقه های سازندگان و به زعم آن ها سلیقه سطحی قشرهایی از مخاطبان سینما است. «هشتگ» شاید در حد تجربه برای کارگردان آن در عرصه طنز و فانتزی بد نباشد اما حتی تماشاگران عادی سینما را هم راضی نمی کند. «هشتگ» در هیچ زمینه هنری، بازی، مضمون، کارگردانی ومحتوا، حرف تازه ومناسبی برای تماشاگر ندارد!
وی سپس به نقد فیلم «لس آنجلس تهران» پرداخت و اظهار داشت: تیناپاکروان سینماگری مستعد است و ساخته های سینمایی اش از آشنایی نسبی او با ابزار، زبان و بیان سینمایی حکایت دارند. توجه به مضامین اجتماعی با تمرکز بر اخلاق مداری و لحاظ نگاه زنانه به آدم ها و رویدادها و پرهیز از کلیشه ها در آثار اجتماعی این بازیگر، تهیه کننده و فیلمساز، نشانگر دوری نگرش و دغدغه های او از نازل اندیشی و نازل سازی و سینمای گیشه است.
آذین افزود: ساخته جدید پاکروان یک فیلم کمدی اجتماعی با اندکی تفاوت در پرداخت اما در ردیف برخی آثار رایج این گونه سینمایی بازار پسند است. این فیلم افزون بر آزمون طنز و کمدی سازی و کسب تجربه بیشتر در فیلمسازی برای او، حاصل کوشش این کارگردان درهمسویی با جامعه و پاسخ نیاز مخاطب به شادی و سرگرمی و بخت آزمایی خود در کورس فروش فیلم ها است. داستان و قالبی که برای ساخت «لس آنجلس تهران» گزینش شده با آنکه تازه نیستند ولی از تلاش فیلمساز برای متفاوت گویی و متفاوت سازی مضامین و موقعیت های تکراری خنده ساز نشان دارند. فیلم پاکروان با محوریت یک شخصیت اصلی و ماجراهای مرتبط با او و گویا اساساً با توجه به خصوصیات و ویژگی های فیزیکی و شخصیتی و توانایی های پرستویی، برای این بازیگر نوشته و ساخته شده است.
آذین تأکید کرد: از همین رو نقش و بازی او در موفقیت و یا ناموفق بودن فیلم پاکروان نقش کلیدی دارد. پرویز پرستویی بازیگر توانمندی است و بازی های خوبی از او در فیلم های کمدی هم دیده ایم ولی او در «لس آنجلس تهران» به رغم ابعاد مختلف و چندگانگی نقش هایش به دلیل ضعف در شخصیت پردازی وتیپ نمایی و بازی های متوسط در استحکام بخشی و جذابیت فیلم توانا ظاهر نشده است.
وی متذکر شد: با آنکه موضوع های اجتماعی در «لس آنجلس تهران» دارای جایگاه مهم هستند، امانگاه سطحی کارگردان به آنها، سوژه های فیلم را در سطح نگه داشته و ماجراها و رخدادها، کمتر از منطق روایی و سینمایی برخوردارند. نوع طنازی های فیلم نیز اغلب در محدوده تکرار برخی شوخی ها، موقعیت ها، دیالوگ ها، حوادث و بازی ها درجا می زند و از نوآوری در این عرصه چندان بهره ندارد. «لس آنجلس تهران» تجربه زیاد موفقی برای این کارگردان و یادآور توانایی های پرستویی در ایفای نقش های کمدی نیست. البته این فیلم، امتیازهایی نیز در گریم، ویژوآل و تمرکز بر اخلاق گرایی، ارائه برخی لحظه های خنده دار و دوری از قلقک تماشاگر برای خندیدن بی معنا دارد که قابل توجه است. با این همه سومین فیلم پاکروان، عمدتاً تجربه ای دیگر در فیلمسازی و توان سنجی در کمدی سازی درکارنامه سینمایی او است.
ارسال نظر