به عنوان یک مستندساز، موفقیت جشنواره مقاومت در بخش مستندهای خارجی و حضور چهرههای بینالمللی مستندساز را چطور ارزیابی کردید؟
با توجه به تجربیات جشنوارههای مختلف و همچنین فعالیتهای سالهای گذشته در جشنواره مقاومت، میتوانم بگویم امسال بخش مستند عملکرد راضی کنندهای داشت، ولی بخش داستانی چندان مرا راضی نکرد، اما آن چیزی که از یک جشنواره گفتمانی انقلابی در بخش مستند وجود داشت بسیار خوب بود.
چرا از بخش داستانی جشنواره مقاومت رضایت ندارید؟
در سینمای داستانی آن چیزی که حرف اول را میزند، تأمین پول و سرمایه است و وقتی از مشکلات این بخش صحبت میکنیم بیشتر منظور همین پول است. شرکتهای توزیع کننده فیلم دنبال کسب درآمد هستند و کاری ندارند که فیلم و جشنواره چه موضوعی دارند، آنها حتی وابستگیهایشان را برابر جشنواره در نظر میگیرند.
یعنی چه کار میکنند؟
ما در جشنواره دو فیلم سینمایی خیلی خوب داشتیم که از بخش مسابقه خارج شدند، به این دلیل که فکر میکردند نباید در جشنواره مقاومت شرکت کنند، البته این موضوع را با لحنی محترمانه بیان کردند که نسبت به تحریمها و از اینکه حضور و ارتباطشان با جشنواره مقاومت و ایران میتواند برای آنها مسئله ساز شود، ترس دارند. آقای خزاعی به من گفت: این مسئلهای است که هر ساله در بخش سینمای داستانی با آن روبهرو هستیم. در سینمای مستقل هزینه ساخت فیلم خیلی بالاست و برای یک فیلم عادی در بیرون کشور نزدیک به ۵ میلیون دلار هزینه میشود که پول کمی نیست.
در بخش مستند هم چنین موضوعی پیش آمد؟
نه، در بخش مستند، مستندساز معمولاً خودش هزینه میکند و فیلم میسازد و حتی اگر سفارش هم بگیرد مستند خودش را میسازد. میشود گفت که سطح جشنواره مقاومت در بخش مستند در سطح جشنوارههای A++ است و این اتفاق خیلی خوبی است که در جشنواره رخ داده است.
خب میشود در بخش داستانی سراغ فیلمسازانی غیر از جریان مستقل فیلمسازی در غرب رفت. مثل حضور کارگردان سوری نجدت انزور در ایران که امسال هم در جشنواره فیلم حضور دارد و سالی که «پادشاه شنها» را به ایران آورد، در سطح بینالملل خیلی جنجال شد!
بدون اینکه بخواهم از فیلمساز خاصی نام ببرم، به طور کلی در کشورهای عربی، فیلمها از نظر کیفیت ساخت، کارگردانی و بازیگری، سطح مطلوبی ندارد. این مسئله بازگو کننده حد و اندازه سینمای عرب است. به غیر از چند استثنا، به طور کلی سینمای عرب، سینمای قدرتمندی نیست.
با این وضع، جشنواره مقاومت چطور میتواند جریانسازی بینالمللی داشته باشد و فیلمسازان مستقل حامی جریان مقاومت به این جشنواره به چشم محلی برای دیده شدن آثارشان نگاه کنند؟!
ما باید به دنبال نهادسازی برای جریان سینمای مقاومت باشیم و فیلمسازانی که در حوزه سینمای مقاومت فعالیت دارند تحت عنوان یک نهاد دور هم جمع شوند. جشنواره مقاومت اگر میخواهد به دنبال زدن حرف انقلابی و ضداستعماری باشد، باید به دنبال این باشد که به عنوان یک نهاد از فیلمسازان حمایت کند تا باعث تکثیرشان شود، در غیر این صورت شاهد ریزش آنها خواهیم بود ولی تا دو هفته پیش از برگزاری جشنواره مقاومت میبینیم که نهادی که مسئول حمایت از جشنواره و پرداخت هزینههای آن است، به دنبال این است که صرفاً در اختتامیه جشنواره به فیلمسازان خارجی جایزه بدهد و سطح جشنواره را در همین حد نگه دارد، در حالی که الان جشنواره مقاومت توانسته به عنوان نهادی قدمت دار و موضوعیتدار خود را بشناساند. یکی از تهیه کنندگان حاضر در جشنواره، در پاسخ به اینکه چطور میتوانیم جشنوارهای در سطح بینالملل داشته باشیم، گفت: شما باید فیلمهایی در سطح جهانی را نمایش دهید تا خودتان را به دیگران بیشتر بشناسانید و دیگران هم شما را بشناسند. یکی از راههای این کار همین دعوت از چهرههای خارجی است.
امسال مستند «فقط خاشقجی تنها نیست» در جشنواره حضور داشت که موضوع روز دنیا را دنبال میکرد و حضور این جنس مستندها باعث بالا رفتن استقبال از جشنواره شد!
امسال چه مخاطب حرفهای مستند و چه کسانی که مخاطب محتوای مناسب در مستندها هستند، از جشنواره راضی بودند. مستند «فقط خاشقجی...» یک استثناست؛ مستندی بینام و نشان که حتی کارگردان آن حاضر نشد نامش را بیان کند و فقط عنوان یک کمپانی انگلیسی آمده است و ما از طریق ارتباط با آن کمپانی، مستند را به جشنواره آوردیم. مستند دیگری هم بود به نام «برروی لبهچاقو» که چند سال زمان صرف ساختن آن شده یا مستند «کشتن غزه» که «دن کوهن» و «مکس بلومنتال» که هر دو یهودی- امریکایی هستند درباره غزه ساختهاند و به دلیل محتوای مستند از جشنواره آتلانتا، کنار گذاشته شد.
به حضور چهرههای خارجی در جشنواره و تاثیر آن اشاره کردید، مصداق این تاثیرگذاری چیست؟
دیروز با چند تن از کارگردانان خارجی در جشنواره از خیابان ولیعصر (عج) عبور میکردیم، یکی از آنها گفت: «من انتظار ضرب و شتم افراد بدحجاب را داشتم، اما چنین چیزی در خیابان دیده نمیشود»، به او گفتم آن چیزی که رسانههای خارجی از ایران نمایش میدهند، با واقعیتهای ایران متفاوت است و کوهن (مستندساز یهودی- امریکایی) گفت: «شما مسیح علینژاد و چهارشنبههای سفید را میشناسید؟» گفتم بله، گفت: «ما میدانیم که علینژاد حقوقش را از voa و دولت امریکا میگیرد»، او از من پرسید، «تا به حال این سؤال برایت پیش نیامده که چرا با وجود سختگیریها و محدودیتهای بیشتر عربستان درباره زنان، voa درباره زنان عربستانی برنامه درست نمیکند؟!» نگاه کنید این موضوع را شخصی یهودی- امریکایی میگوید که شاید هیچ علاقهای به اسلام نداشته باشد، اما بصیرت دارد، ولی در مقابل در ایران فیلمسازانی داریم که سالهاست به آنها درباره همین موضوعات میگویم، اما بصیرت درک آن را ندارند. جشنواره مقاومت باید محلی برای جمع شدن این آدمهای اهل بصیرت باشد.
* روزنامه جوان
ارسال نظر