به گزارش سینماپرس، دوره «مبانی نشانه شناسی» و «ژانر شناسی» از سلسله کلاس های دوره عالی «مطالعات فیلم: نظریه، نقد و تحلیل» در مدرسه ملی سینما برگزار شد.
در ادامه دوره عالی «مطالعات فیلم: نظریه، نقد و تحلیل» که به همت مدرسه ملی سینما برگزار میشود مبحث «مبانی نشانه شناسی» توسط حمیدرضا شعیری و صادق رشیدی تدریس شد. همچنین «مفهوم ژانر در سینما: نگره ها، رویکردها» توسط شهاب الدین عادل در قالب سه جلسه آموزش داده شد.
در دوره «مبانی نشانه شناسی» درباره انواع نشانه، رابطه بین دال و مدلول، تاثیر ریشه داشتن نشانه ها در اسطوره ها و قدرت یابی از این ریشه ها، دیدگاه های امبرتو اکو در حوزه نشانه شناسی عام و خاص توضیحاتی ارایه شد.
همچنین بخشی از دوره «مبانی نشانه شناسی» به تعریف متن و معنای آن نزد پساساختارگرایان اختصاص داشت.
تعریف جانشینی و همنشینی، نگاهی به روایت شناسی، نگاهی به مدل کنش گران، تعریف زمان در سینما، نقبی به نظریه تقابل، تعریف مربع معنا برمبنای دیدگاه گرمس، مدل های همگرا و واگرا و در نهایت تعریف، اهمیت و جایگاه خط، رنگ و نور در سینما از دیگر سرفصل های این بخش بود.
نظریه بینامتنیت هم مبحث دیگری بود که دوره «نشانه شناسی» با آن به پایان رسید و در کنار آن درباره دوره پسامدرن و تاثیر آن بر تئوری های روز و جریان های هنری صحبت شد.
شهاب الدین عادل بحث خود را با مطالعات فرهنگی شروع کرد و آن را شروع مهم برای قرائتی از ژانر دانست. وی تاکید کرد که مسایل فرهنگی یکپارچه نیستند بلکه امور چند وجهی محسوب می شوند لذا در مطالعه مبحث ژانر این نگاه چند وجهی باید لحاظ شود.
وی طبقه بندی ژانر را بر سه پایه استوار دانست: تکنولوژی، روایت و شمایل نگاری.
جایگاه و نقش مخاطبان، جایگاه سینماگران و نسبت فیلمسازان با دولت از سرفصل های تدریس عادل در زمینه ژانر در سینما بود. مروری بر تاریخ شکل گیری ژانرها در سینمای جهان از دهه ۳۰ تا امروز، انواع ژانرها و تعریف و نمونه های آنها، کارکرد ژانرها در جامعه و نسبت آنها با مردم جوامع از دیگر سرفصل های این کلاس بود.
ژانر در سینمای ایران بحث پایانی کلاس «ژانرشناسی» بود که مباحثی چون شکل نگرفتن نظام اقتصادی در حوزه فرهنگ و سینمای ایران، نداشتن نظام استودیویی، تاثیر وقوع انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی بر کلیت سینمای ایران و به دنبال شکل گیری ژانرها در سینمای ایران، ضعف هستی و تعامل جمعی در جامعه، نداشتن حافظه بلند مدت که به تکرار و درجا زدن می انجامد، ژانرسازی نشدن در نسبت با مخاطب در این بخش مطرح شد.
ارسال نظر