شنبه ۲۲ دی ۱۳۹۷ - ۱۹:۲۸

جلوگیری از اکران خصوصی مستند «شورش علیه سازندگی»

مصطفی شوقی

جوان آنلاین: «شورش علیه سازندگی» در روزهای اخیر مانند سایر مستندهای ساخته شده درباره مرحوم هاشمی، دچار حواشی‌ای، چون ممانعت از اکران‌های خصوصی شده است. مصطفی شوقی، کارگردان این اثر در گفت‌وگویی درباره این مستند و حواشی آن توضیحاتی داده است.

مشروح گفت‌وگو با مصطفی شوقی  را در ادامه می‌خوانید:

بگذارید با این سؤال شروع کنیم که چه چیزی باعث می‌شود پس از ۳۰ سال ناگهان تعداد زیادی مستند تاریخی به منظور بررسی مسائل مرتبط با تاریخ انقلاب تولید شود؟
به نظرم پیش از اینکه این پرسش را مطرح کنیم، باید این سؤال را پرسید که چرا نتوانسته‌ایم بزرگ‌ترین انقلاب قرن را که در ایران به وقوع پیوست و هژمونی حاکم بر منطقه را تغییر داد و اثرات بسیاری برای دنیا داشت به خوبی معرفی کنیم و چرا نتوانسته‌ایم درباره عظمت انقلاب اسلامی به خوبی صحبت کنیم؟ در سال‌های اخیر شبکه‌های ماهواره‌ای روایت‌هایی از انقلاب ارائه داده‌اند که باعث ایجاد سؤال‌های جدی در ذهن مخاطب جوان امروزی شده است. این روایت‌ها تشکیک‌هایی را به همراه داشته است. به نظر می‌رسد روند روایت تاریخی انقلاب از مقطعی قطع شد و انگار گفته شد «همینه که هست و لازم نیست درباره‌اش حرف بزنیم»، همین رفتار باعث شده سؤال‌های زیادی در ذهن جوانان درباره تاریخ ایران به وجود بیاید.

پیش از «شورش علیه سازندگی» دو مستند پرتره درباره «هویدا» و «علم» را ساخته‌اید، چه شد که به جای اینکه همان روند پرتره‌سازی را ادامه دهید سراغ کار تاریخی درباره دولت سازندگی رفتید و شخصیت آقای هاشمی رفسنجانی را در پیرنگ قرار دادید؟
قرار بود «شورش علیه سازندگی» اولین مستندم باشد، اما سومین کارم شد. در مستندهای «علم» و «هویدا» بر اساس ضرورت‌های تاریخی احساس کردم باید به دو ساحت «قدرت و دولت» در عصر پهلوی بپردازم. امیر عباس هویدا به عنوان دولتمرد پهلوی و اسدالله علم به عنوان مرد در سایه و قدرت پنهان عصر پهلوی را مورد بررسی قرار دادم. رویکردم این بود که حرکت‌های این دو جایگاه چه اثراتی بر جامعه ایرانی و اجزای دولت پهلوی داشته و چه عملکردی در آن دوران از خود به جا گذاشته است، اما در «شورش علیه سازندگی» سؤالم این بود که چه شد جامعه ایرانی در سال‌های پس از جنگ دچار تغییرات شگرفی شد و در نهایت بخشی از جامعه که لزوماً مخالف نبودند، علیه دولت اعتراض کردند. کسانی که در ۹ خرداد ۷۱ در مشهد و ۱۴ فروردین ۷۴ در اسلامشهر به خیابان آمدند، اتفاقاً کسانی بودند که در دهه ۶۰ بار دفاع از انقلاب و دفاع مقدس بر دوش آن‌ها بوده است. روش‌های اقتصادی دهه ۷۰ فشارهای زیادی به این گروه‌های اجتماعی وارد می‌کند چه آنکه تز اصلی اقتصادی دولت هم آزادسازی قیمت‌ها و تعادل‌سازی اقتصاد ایران بوده است. من سعی کردم بدون روتوش و اینکه بخواهم حکم خاصی صادر کنم، در بستری صادقانه با موافقان و مخالفان دولت سازندگی به گفت و گو بنشینم.

این سال‌ها بیشتر مستندهای تاریخی درباره دهه ۶۰ است ولی شما در «شورش علیه سازندگی» یک دهه به جلوتر آمده و به دهه ۷۰ پرداخته‌اید؛ دهه‌ای چالش‌برانگیز، اما از نظر ساخت مستند هنوز بکر و دست نخورده، اینکه خط شکن بوده‌اید می‌تواند امتیاز مثبتی برای مستند باشد؟
علتش این است که ما وقت زیادی نداریم. دوستان در ژانرهای مختلف زحمت کشیده‌اند و کار می‌کنند ولی من معتقدم جامعه در حال تغییرات است و اتفاقاتی زیر پوست جامعه ایجاد شده است که به عنوان یک شهروند آن‌ها را درک می‌کنم. در «شورش علیه سازندگی» تلاش زیادی کردم که مستند از سال ۷۵ که آخرین سال دولت آقای هاشمی رفسنجانی است جلوتر نرود، اما نمی‌توانم جلوی این فکر را بگیرم که اتفاقاتی که در حال رخ دادن است، تکرار همان اتفاقات دهه ۷۰ است، گرچه واقعاً نظر من این نیست.

یعنی آنچه به خاطر سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی دولت در دهه ۷۰ رخ داد در دهه ۹۰ تکرار می‌شود؟
من پرونده‌ای را باز و به اندازه خودم سعی کرده‌ام درباره آن حرف بزنم. الان نوبت کسانی است که دسترسی‌های بیشتری به اسناد دارند و می‌توانند این مبحث را در مستندهای بعدی گسترش دهند. تلاشم این بوده که در حد بضاعتم مستندی بسازم که در آن نظرات مختلف درباره دولت آقای هاشمی رفسنجانی و تاثیرات اقتصادی تصمیمات آن دولت را بیان کنم. من تنها راوی این دهه هستم. اتفاقاً وسواس بسیاری دارم از سال ۷۵ جلوتر نیایم. فیلم من محدود به دوران سازندگی است و بس.

اخیراً خانواده مرحوم هاشمی‌رفسنجانی انتقادهای تندی علیه یک مستند که به زندگی آقای هاشمی می‌پرداخت داشته‌اند، در ساخت مستند به انتقادهای بعدی هم فکر کرده بودید؟
در «شورش علیه سازندگی» من با هر دو طیف موافق و مخالف دولت سازندگی گفت و گو کرده‌ام. از طیف موافقان افرادی مانند محسن هاشمی فرزند، محمد هاشمی برادر و مرتضی الویری مشاور مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی و از طیف مخالفان چهره‌هایی، چون فرشاد مومنی، احمد توکلی، حمیدرضا ترقی و محمدحسین جعفریان حضور داشته‌اند. کسانی که فیلم را دیده‌اند از جمله آقای محسن هاشمی رفسنجانی، فرزند ایشان می‌گویند روایت فیلم منصفانه است، اما نمی‌دانم چه اتفاقی افتاده که حتی جلوی اکران‌های خصوصی فیلم را گرفته‌اند.
 

«شورش علیه سازندگی» در جشنواره عمار جایزه گرفت، اما پیش از آن از حضور در «جشنواره سینما حقیقت» محروم شد و الان هم با مشکلاتی در اکران خصوصی روبه‌رو شده است، چرا بخش دولتی نمی‌خواهد این فیلم دیده شود؟
فکر می‌کنم علت رد شدن مستند در جشنواره سینما حقیقت سوءتفاهمی بود که قبل از مرحله انتخاب به وجود آمده بود. من از سه سال پیش شروع به ساخت این مستندم کردم، زمانی که آقای هاشمی در قید حیات بودند و آنقدر صبوری کردم که کار منصفانه‌ای شود. همچنان هم سؤالم این است که چرا جلوی «شورش علیه سازندگی» را گرفته‌اند، حتی نمی‌گذارند اکران خصوصی داشته باشیم. برای این سؤال پاسخ‌های زیادی به ذهنم می‌رسد از جمله اینکه ابتدا یک سوءتفاهم رخ داده و نکته دوم اینکه در یک فضای سیاست‌زده و کلی‌نگر پیرامون مستندسازی درباره آقای هاشمی رفسنجانی به سر می‌بریم. فکر می‌کنم برای خروج از این حالت ابتدا باید کلی‌نگری‌های سیاسی را کنار بگذاریم و بعد مستندها را نه با یک دید که با نگاهی جزئی‌تر درست نگاه کنند.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.