قهرمانسازی یکی از خصوصیات سینمای غرب به ویژه هالیوود به شمار میرود، خصوصیتی که به ژانری مستقل در سینما هم تبدیل شدهاست. سینمای ایران اما طی دورههای مختلف به خصوص سال های بعد از انقلاب، از این دست قهرمانان نداشته یا اگر به قهرمان پروری روی آورده، بسیار محدود بوده است. مستند سینمایی «قهرمان من کو؟» روایتی است کارشناسانه، صریح و شفاف درباره این مسئله، اینکه چرا سینمای ایران قهرمان شاخصی ندارد و چرا سینماگران این موضوع را به عنوان یک دغدغه مهم تلقی نمیکنند. در بخشهای مختلف این مستند شاهد گفتگو با برخی از فیلمسازان، اساتید دانشگاه و منتقدان سینما همچون رضا میرکریمی، اردشیرصالحپور و جبار آذین درباره همین موضوع هستیم، همچنین به این مسئله پرداخته میشود که نبود شخصیتپردازی کامل و جامع در آثار سینمایی کشورمان در مورد قهرمانان به عنوان عامل اساسی و تعیین کننده داستان فیلمها، یکی از معضلات فیلمهای ایرانی به شمار میرود.
نبود قهرمان در میان خیل عظیم فیلمهای ایرانی، سبب شده جذابیت سینمای کشورمان در مقایسه با فیلمهای خارجی کاهش یابد و این مسئله ای است که مستند «قهرمان من کو؟» به دنبال یافتن پاسخی برای علت آن است. محمد دیندار تهیه کنندگی و کارگردانی این مستند سینمایی را برعهده داشته است. این مستند روز پنجشنبه چهارم بهمنماه ساعت ۱۸ و ۲۳ از شبکه افق روی آنتن میرود. به بهانه پخش این مستند با محمد دیندار گفتگو کردیم؛ او گفت: واقعاً به عنوان یک مستندساز، پژوهشگر و روزنامهنگار همیشه دغدغهام این بوده که واقعاً یک کشور با تمدنی چون ایران که فرهنگ دینی و ایرانیاش در جایگاه اصیلی از قدمت تاریخی قرار دارد و قهرمانان بسیاری هم چه در ایام انقلاب و چه در دوران جنگ تحمیلی به جای گذاشته جا دارد به بهترین شکل ممکن، جامعه آنها را بشناسد.
وی خاطرنشان کرد: در مرور آثار جهانی، نشان میدهد که سینمای آمریکا مدام هر سال قهرمانانی را معرفی میکند که وجود خارجی ندارند و فانتزی هستند. به مردم خصوصاً جوانان دنیا معرفی و الگوسازی میکنند و کشور ما قهرمانان بسیاری دارد که هنوز معرفی نشدهاند یا منفعلاند. در عرصه ورزش، ادبیات، علم و رشادتهایی که داشتیم در سالهای مختلف قهرمانان زیادی داریم که نتوانستیم معرفی کنیم. «قهرمان من کو؟» الان ۷۵ دقیقهای روی آنتن میرود اما بعدها دنبال ساخت یک مستند چند قسمتی از این غفلت مهم در سینمای ایران هستم. سعی کردم از کسانی در این مستند استفاده کنم که آنها همدرد با من و دیگر منتقدین و مستندسازان سینمایی هستند. سیدرضا میرکریمی، منوچهر شاهسواری، عطا سلمانیان، محمود اربابی و قاسم زارع را به میدان آوردیم تا درباره قهرمانپروریهای گذشته و بیقهرمانیهای امروز سینمای ایران بگویند.
دیندار تأکید کرد: بحث جشنوارهها بسیار مهم است که ما کمتر جدی گرفتهایم اما خارجیها در همان اسکار از قهرمانانشان تجلیل میکنند. یادم میآید این اتفاق در اسکار ۲۰۱۴ پررنگ انجام شد اما ما در جشنواره فجرمان نگاهمان هر روز به قهرمان در سینمای ایران کمرنگتر میشود. کسانی که عمدتاً سیمرغ میگیرند قهرمان نیستند و به شدت سینما را به ورطه نگاه اجتماعی سوق دادهاند و از بحث قهرمانی دور شدهاند. این اتفاق سینمای ایران را باید جدی بگیریم که جشنوارهها بسیار تعیینکنندهاند.
وی در پاسخ به این سوال که چرا سینمای ما آنقدر اجتماعی و خالی از قهرمان شده، گفت: یک مقداری از سیاستگذاریهایمان در سینما بعد از دهه ۷۰ و ۸۰ به سمت سینمایی خارجپسند سوق پیدا کرد. به همینخاطر است که سینمای دفاعمقدس روز به روز فقیرتر میشود. چرا که راهبران به میدان آمدند تا فیلمسازان با تفکر و سبک و سیاق غربی، فیلم بسازند. البته ناگفته نماند که سینمای اروپا هم بدون قهرمان است. در این مستند هم به این مسئله پرداختهایم که صاحبنظران هم اعتقاد دارند سینمای ما تحت تأثیر اروپا پایهگذاری شده است.
این مستندساز و منتقد سینما، افزود: هندیها و ژاپنیها فیلمسازی با نگاه ویژه به قهرمانمحوری را به طور جدی دنبال کردند و توانستند با مخاطب جهانی همزادپنداری خوبی داشته باشند. اما ما، تحت تأثیر فضاهای جهانی که دوستدار ساخت آثار سیاهنمایی از فیلمسازان ما هستند آثارمان روز به روز خنثیتر شدند. خنثی از این نظر که قهرمانی نداریم مخاطب با هیجان تعقیبش کند. چهرهای که از کشور در دنیا نشان داده میشود دچار مشکلات مختلفی است که مخاطب را از دیدن یک جامعه اصیل دور میکند. ایران را خسته تصویر میکنیم ولی سینمای ژاپن و هند مردم خودشان را شاد و فعال در حال مبارزه با مشکلات نشان میدهند.
وی با اشاره به درخواست رهبر معظم انقلاب برای ارسال فیلم «به وقت شام» ابراهیم حاتمیکیا به خارج از مرزها، گفت: آنقدر جشنوارهها اهمیت دارد و توجه به آثار سینمای اجتماعی صرف زیاد شده که رهبر انقلاب در جمعی اعلام میکنند چرا فیلم «به وقت شام» ابراهیم حاتمیکیا به آن سوی مرزها نمیرود؟ چون جشنوارههای خارجی هدفگذاری کردند که سینمای ایران چهره قهرمان به دنیا معرفی نکند. برخی از فیلمسازان هم تحت تأثیر این رفتار اجتماعی و سطحی باشند. آنها به دنبال ساخت سیاهنمایی از ما هستند و دوستدار سینمایی در ایران هستند که خنثی باشد. در زمانی هم که فیلمهایمان قهرمان هم داشتند نتوانستند جریانساز باشند. برخلاف سینمای آمریکا، هند، ژاپن و آمریکا که قطب فیلمسازی دنیا هستند و مدام جریانسازی میکنند.
دیندار تأکید کرد: شخصیت های اصلی فیلمهای آمریکایی، هندی و ژاپنی عمدتاً قهرمان دارند و تک و توک تبدیل به جریان نمیشوند. در یک دوره "شیر سنگی" درخشید و "آژانس شیشهای" هم خوب بود ولی جریان نشده است. فیلمساز ما باید هر سال قهرمان معرفی کند؛ آنقدر شخصیتهای علمی و نخبه داریم که میتوانیم معرفی کنیم. چرا که آمریکاییها ریاضیدان هم ندارند یک شخصیت تخیلی میسازند. مثلاً امسال در جشنواره فیلمی به نام «غلامرضا تختی» به جشنواره فیلم فجر آمده ولی همچون کار بهروز افخمی که قبلاً یک چنین پرداختی داشته، احتمالاً باز هم جریان نشود. باید روی شخصیتسازی و قهرمانسازی تأثیرگذار و جریانساز در سینمایمان کار کنیم.
وی در خاتمه افزود: سینمای ما به گونهای باید قهرمان معرفی کند که آمریکاییها «مرد عنکبوتی» را هنوز با بازسازی هم نمایش میدهند. جریانسازی معرفی یک «مرد عنکبوتی» به جایی میرسد که لوازم تحریر، اسباببازی و کارهای تجاری دیگر به واسطه این معرفی شکل میگیرند. اما به این سمت توسعه تاکنون حرکت نکردهایم و فقط یک فیلم و داستانی را روایت کردهایم و گاهی هم قهرمان داشتهایم. اکران و تولید صرف کارساز نیست ما باید به سینمای جریانسازِ قهرمانپرور نزدیک شویم.
گفتنی است، به گفته محمد دیندار کارگردان مستند سینمایی «قهرمان من کو؟» قرار است علاوه بر شبکه افق، شبکههای سراسری هم این مستند را پخش کنند.
ارسال نظر