آهنگ «سپیده» ساخته مرحوم «محمدرضا لطفی» روی شعری از «هوشنگ ابتهاج» و با صدای «محمدرضا شجریان» در بحبوحه انقلاب و برای نهضت اسلامی مردم ایران خلق شد. این اثر در روزهای شهادت و ایثار و برآمده از شوری انقلابی بود که در تمام کانونهای فرهنگی هنری آن زمان و در قالب تشکلهایی از جنس مقاومت آفریده شد. گروه «چاووش» برآمده از همان روزها و حال و هوا بود و این آهنگ در آلبومی با همان نام «چاووش۶» بهبازار آمد. خودِ مرحوم لطفی از سرِ شوق برای اولین بار آهنگ را پس از ضبط برای پخش به رادیو برد.
لطفی در مورد خلق این اثر میگوید: «من ابتدا ملودی «سپیده» را ساخته بودم و قرار بود در آیندهای نزدیک کنسرتی برگزار کنیم و من به خانه ابتهاج رفتم و از او خواستم برای این ملودی شعری بسراید که او نیز پذیرفت و شعر اثر را خلق کرد و بعد به شجریان دادم و گوش دادن و تمرین کرد و خواند.»
سالهای سال این آهنگ و دیگر آهنگهای این آلبوم در کنار بیشمار آثاری که برای انقلاب آفریده شده بودند در رسانه ملی، رادیو و تلویزیون پخش میشد و هرچه پیشتر میرفت حس نوستالژیک نیز بر جنبههای زیباییشناختی این آثار افزوده میشد. از مردم کوچه و بازار گرفته تا اندیشمندان و متفکران همه با آثاری ازین دست همکلام شده و عواطف و شور درونی خود را چه در بحبوحه انقلاب و چه در دوران جنگ تحمیلی اقناع میکردند.
بسیاری از آثار نه در کشور ما که در بسیاری کشورهای جهان به دلیل اقبال عمومی بارها و بارها توسط خوانندهها و با آنسامبلها و ارکستراسیونها و تنظیمهای متنوع و متفاوت ضبط و اجرا و بازخوانی شده و میشوند که این یکی از برجستهترین مشخصههای آثار موفق است؛ چرا که بسیاری خوانندگان اثری موفق را که پیش از آنان خوانده و موفق از آب درآمده را دوست دارند بخوانند. «سپیده» هم یکی ازین آثار است که بسیار موفق شد. لیکن خودِ مرحوم لطفی در دهه ۸۰ شمسی این اثر را در کنسرتی به خوانندگی «محمد معتمدی» خواننده جوان و توانمند موسیقی اصیل ایرانی روی صحنه برد که پس از آن، آلبوم تصویری این کنسرت روانه بازار شد و این اجرا به عنوان دومین خوانش از این اثر با اقبال عمومی مواجه شد.
از آنجا که محمد معتمدی دورهای نزد شجریان شاگردی کرده و سبک خوانندگی وی نیز همسان شجریان است، از جنبه تحریر گرفته تا غَلت و نمودارهای صوتی و ویبرهها و نوآنس و فورته پیانوهای خاص شجریان را در صدای خود پیادهسازی کرده و به ویژه در این اثر که با صدای شجریان بسیار مشهور و شناخته شده است، دقیقا تکنیکهای آوازی او را به اجرا درآورده و البته با همه این احوالات تنها شاید شنوندههای بسیار سطحینگر و به اصطلاح عام، این خوانش را با خوانش شجریان اشتباه بگیرند و این نکته ما را به این سوال رهنمون میسازد که چطور میشود روزنامهای کثیرالانتشار آنچنان شتابزده عمل کند که امروز مطلبی با عنوان پخش صدای شجریان از رسانه ملی را در صفحه اصلی و تیتر یک خود چاپ و منتشر کند؛ آن هم قطعا و طبیعتا نگارنده مطلب که صدا را شجریان تشخیص داده طبق روال باید کارشناس موسیقی یا حداقل خبرنگار حوزه موسیقی بوده باشد. این نکته را نمیتوان نادیده گرفت که مگر میشود حتی ضعیفترین خبرنگار حوزه موسیقی صدای محمد معتمدی را از شجریان تشخیص و تفکیک ندهد؟
نکته تاسفبرانگیز دیگر در مورد این روزنامه، اعتماد به نفس بالای سلسله مراتب این روزنامه است که چطور در این سلسله حتی یک نفر به مطلبی که قرار است صبح امروز به عنوان خبر اصلیِ صفحه اصلیِ روزنامهشان در سطح کشور و چندین کشور دارای اشتراک منظم چاپ و منتشر شود، شک نکرده که در این مورد تحقیقی جزئی انجام دهد آنگاه چطور میتوان به کنایهها، قرائن، شواهد، منویّات و به اصطلاح روشنگریهای ایشان، استناد و اتکا کرد؟ حتی یکی ازین آقایان ۳ دقیقه زمان برای تماشای این آهنگ که به صورت ویدیو کلیپ پخش شده وقت صرف نکرده چراکه در ابتدای آهنگ و در زیر تصویر نام آهنگساز و خواننده که محمد معتمدی به اصطلاح حک شده است.
نکته تاسف برانگیز دیگر اینکه نگارنده در بخشی دیگر از نوشته با میانتیتر «نادیده گرفته شدن سرمایههای اجتماعی» به تعریف و تمجید از شجریان پرداخته آنهم با لحنی که گویا آنها بهتر از هرکسی «این استاد و این گوهر یکتا» را میشناسند و در آوردگاهی «دوستی خاله خرسهوار!» شجریان را شکارچی معرفی میکنند؛ در صورتی که شجریان یکی از مخالفترین هنرمندان نسبت به شکار و از حامیان پروپا قرص طبیعت و حیات وحش است. واقعا ذکر بخشی از همین قسمت خالی از لطف نیست، آنجا که شکار را در کنار خطاطی و نوازندگی، از قلههای فتح شده موسیقایی توسط شجریان میداند و مینویسد: «بارها از شجریان به عنوان یکی از نابترین گوهرها و سرمایه اجتماعی نام برده شده به طوری که به زعم بسیاری از بزرگان موسیقی، شجریان به قلههایی از موسیقی ایران، خطاطی و حتی شکار (!) و نوازندگی دست یافته است.»
کلیپ «سپیده» را ببینید که دیروز با زیرنویس شبکه ۳ از رسانه ملی پخش شد و خبرنگار روزنامه اصلاحطلب، آن را به محمدرضا شجریان نسبت داد.
*فارس
ارسال نظر