محمدعلی سلیمانی/ همایون غنی زاده اگر چه سابقه بازیگری در فیلم سینمایی اژدها وارد می شود را در کارنامه سینمایی خود دارد؛ اما بیشتر یک چهره ای تئاتری محسوب می شود و فیلم سینمایی مسخره باز نخستین حضور او در عرصه سینمایی کشور در مقام کارگردانی است. البته ساختار هنری اثر و همچنین کارگردانی مناسب و بهره گیری فیلم از حضور بازیگران توانمندی همچون استاد علی نصیریان سبب شد تا این فیلم اولی در فهرست ۲۲ اثر راه یافته به بخش سودای سیمرغ جشنواره سی و هفتم قرار گیرد. البته فیلم سینمایی مسخره باز به شدت متکی بر فرم است و در زیرلایه های خود بر تولید محتوای پر رنگ سیاسی و اجتماعی تمرکز دارد. محتوایی که با بهره گیری از فُرم سوررئالیستی اثر تولید و بر بستر فکری رایج در محافل این روزهای جریان شبه روشنفکری کشور سعی می نماید تا مخاطب خود را به این باور برساند که این جامعه دیگر اصلاح پذیر نبوده و جُز زلزله ساختاری علاجی ندارد؛ زلزله ای که می بایست در پس آن سونامی آمده و همه کثافت های بجای مانده از قبل را بشوید و با خود ببرد...
فیلم سینمایی مسخره باز را می توان نسخه ای سینمایی و البته تکامل یافته از تئاتر می سی سی پی نشسته می میرد این کارگردان دانست؛ اثری سینمایی که می تواند نقطه عطفی در جلوه های بصری سینمای ایران باشد؛ اثری که شاید برخی از مخاطبان خود را کِسل نماید؛ اما در عین حال می تواند بسیاری از ایشان را در فضای دربسته یک آرایشگاه قدیمی نگاه داشته و با خود همراه سازد. آرایشگاهی که مالک آن اصرار دارد تا عنوان سلمانی بر آن اطلاق گردد و از برای این اختلاف خوانش در مسیر فیلم با مشتریان بسیاری درگیر می شود. فیلم سینمایی مسخره باز، روایتی کاملا تئاتری از ماجراهای سه نفر آرایشگر در یک سلمانی قدیمی است؛ کاظم خان رییس ارایشگاه یک فرد محافظه کار است که تیک خطای دست در اصلاح سبیل مردان دارد، او عاشق فیلم کازابلانکاست وشخصیت دیگر شاپور است که بازمانده یک کودتای ناموفق در ارتش بوده و در زندان تحت شکنجه مجبور به اعتراف شده است و در نهایت آرایشگر سوم دادانش می باشد؛ پسری که در پرورشگاه بزرگ شده و آرزو و خیال بازیگری دارد و همواره در توهم زن بازیگریست که دوست دارد روزی همکار او شود. البته حضور حاکمیت در این اثر سینمایی در قامت بازپرس کیانی صورت می پذیرد؛ شخصیتی با بازی رضا کیانیان که در سال های جوانی خود به عنوان رقیب عشقی کاظم خان در تصاحب دختری به زری می باشد. |
فیلم سینمایی مسخره باز اگر چه با ارجاعات زیاد خود به فیلم های مختلف ایرانی و خارجی، چهره ای عشق سینمایی از همایون غنی زاده می سازد؛ اما باید توجه داشت که حضور بیش از اندازه و افراطی این ارجاعات، بلاخص در نیمه پایانی اثر حوصله مخاطب را به سر برده و ایشان را بیشتر به ذهنیت تله تیاتری در مواجهه این اثر می کشاند؛ اثری که در روایت خود از شخصیت های تیپیکال بهره گرفته است؛ بازیگرانی که جنس شخصیت پردازی آن ها و همچنین فرم بازی ایشان به صورتی هنرمندانه و در عین حال کاملا تئاتری است و این وجاهت تئاتری در میزانسن ها و یا حتی نوع دیالوگ های شخصیت ها، به وضوح مشاهده می شود و در این میان تنها جلوه های بصری این اثر است که موجب می شود تا مرز بین سینما و تئاتر در مسخره باز از هم متمایز گردد و این همه در حالی است که فیلمنامه کاملا سیاسی اثر سعی ویژه ای دارد تا مخاطب خود را به نا امیدی مطلق از آینده اجتماعی خود برساند. آینده ای که از منظر کارگردان متولد سال ۱۳۵۹ هجری شمسی اثر، جُز با زلزله ای شدید تغییر نخواهد نمود؛ انقلابی بنیادین که می بایست پس از زلزله و فروپاشی ساختارهای موجود، سونامی ویژه ای را از برای شتشوی کامل پلیدی ها تجربه نماید؛ در غیر این صورت روزمرگی و سیاهی مطلق تنها آینده قابل تصور از برای این جامعه است؛ آینده ای فلاک بار از برای جامعه ای خواب زده، متوهم، گدا پرور، ترسو و محافظه کار که دیگر اصلاح پذیر نیستند.
ارسال نظر