جشنواره فیلم فجر، مهمترین جشنواره سینمایی ایران است که از سال ۱۳۶۱ تاکنون در اواسط بهمن ماه هر سال برگزار میشود. حالا سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر از ۱۰ بهمن ماه شروع به کار کرده و توجه رسانهها را به خود جلب کرده است.
برخی از فیلمهای اکران شده، نوع رفتار بازیگران و حواشی جشنواره باعث شده است بسیاری از منتقدان سینمایی جشنواره فیلم فجر معتقد باشند این جشنواره هر سال نسبت به سال گذشته از کیفیت کمتری برخورد است و در طی سالهای گذشته، بهمرور زمان دچار بیهویتی شده است. آنها معتقدند که تقویت جشنواره فیلم فجر نیاز به ریشهیابی مشکلات موجود دارد و حتما باید به حال آن فکری شود.
جشنواره در حال برگزاری، جشنپاره فیلم فجر سابق است
جبار آذین، منتقد سینما درباره سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر میگوید: «آنچیزی که تحت عنوان جشنواره در حال برگزاری است از دیدگاه من در واقع یک قسمت از جشنپاره فیلم فجر سابق است.»
او ادامه میدهد: «تمامی آنچه در این جشنواره به اجرا در میآید بیش از آنکه نشات گرفته از معیارهای فرهنگی، هنری و باورهای اجتماعی جامعه باشد، از زاویه نگاه و منافع سیاسی و تجاری برخی از نامدیران سینما و متاسفانه با هماهنگی باندهای مافیایی و پولشویان سینما انجام میگیرد. بدیهی است با چنین ترکیب ناموزون و ضدفرهنگی تمامی آنچه که به عرصه نمایش درمیآید به دور از باورها و فرهنگ جامعه و سلیقه مردم است.»
این منتقد سینما با بیان اینکه گروههای مختلفی از هنرمندان با آثار خود به ناچار در این جشنواره حضور پیدا میکنند تا زنده بودن و بالندگی فیلمسازی هنرمندانه را به ظهور برسانند، اظهار میدارد: «در این دوره از جشنواره فیلم فجر شاهد نمایش فیلمهای مختلف از گروههای متعدد فکری و سلیقهای و سیاسی هستیم. بهگونهای که با آنکه بر این باورم که گاهی در گزینش و حتی داوری فیلمها نگاه سیاسی و تجاری حکم میراند، اما فیلمهایی به نمایش درآمده جدا از حامیان مالی و تجاری آنها حرفهایی برای گفتن دارند که میتوانند به نوعی گویای باورهای خود فیلمسازان نیز باشد.»
از «سرخپوست» تا «۲۳ نفر»
آذین به «سرخپوست» و «۲۳ نفر» اشاره میکند و میگوید: «در میان فیلمهای سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر، فیلمی مانند سرخپوست اثر کاملاً سینمایی است و این صرفنظر از حاشیههای پیرامون تولید آن فیلمیست با زبان و بیان سینما که داستانی خوب را به درستی و به زبان سینما بیان میکند. همچنین یک فیلم با موضوع دفاع مقدسی نیز در جشنواره داریم که با عنوان «۲۳ نفر» به نمایش درآمده است، فیلمی که نگاهی نقادانه و بهنوعی واقعگرا به حضور بخشی از رزمندگان در فضای جبهه و جنگ دارد.»
او با انتقاد از فیلمهای تلخ و بیمحتوای جشنواره فلیم فجر تصریح میکند: «در این دوره از جشنواره از سینماگرانی فیلم تماشا کردیم که بیش از آنکه به فرهنگ جامعه توجه داشته باشند همان نگاه تلخ و سیاه اجتماعی را به واقعیتهای جامعه ما دارند و برخی هم آگاهانه در جهت تخریب فرهنگ جامعه قدم برمیدارند. البته از سینمای بیمار و جشنپارهای که محصول این بیماری است و متاسفانه تولیدات سینمایی آن نیز نمیتوانند از این بیماری مصون بمانند انتظار زیادی نمیتوان داشت.»
به عقیده جبار آذین، سینما برای تحول و تغییر اساسی نیازمند اصلاح، ترمیم و معالجه است تا بتواند به راستی پاسخگوی نیاز مخاطب و فریادگر خواستههای قشرهای مختلف مردم باشند.
دور شدن از اهداف اصلی جشنواره فیلم فجر
این منتقد سینما در پاسخ به این سوال که جشنواره فیلم فجر ایدهآل چه تصویری دارد، میگوید: «روزگاری که جشنواره بینالمللی فیلم فجر در سال ۱۳۶۱ تاسیس و راهاندازی شد دو هدف بزرگ داشت که یکی از اهداف آن حمایت سینما از فیلمسازان بود و بخش عمده آن مربوط به میثاق هنرمندان و سینماگران با ارزشها و آرمانهای جامعه و دستاوردهای انقلاب میشد. اما متاسفانه به مرور با جایگزین نامدیران به جای مدیران در سینما این اهداف از گردانه خارج شد و بهسمتی حرکت کردیم که در همه دورهها شاهد آثار انقلابی و دفاع مقدسی نبودیم مگر به همت برخی از فیلمسازانی همچون آبیار و مهدویان که دست روی زانوهای خودشان گذاشتهاند.»
هر جشنوارهای میتواند سرگرم کننده باشد
او اظهار میدارد: «ما برای اینکه جشنوارهای مردمی و ملی و ایرانی که منطبق با باورهای دینی و ارزشی جامعه داشته باشیم باید از بنیان جشنواره و سینما را مورد تحلیل و اصلاح قرار دهیم. وگرنه هر جشنوارهای میتواند سرگرمکننده باشد. اما آنچه که باید ماندگاری آن را به اثبات برساند تاثیر اجتماعی هنر و سینما است که متاسفانه سالها از آن فاصله گرفتهایم.»
بسیاری از فیلمهای جشنواره اصلا ارزش تماشا نداشتند
آذین در ادامه نظرش را درباره چند فیلم جشنواره مطرح میکند و میگوید: «به نظر من فیلم «سرخپوست» تا این لحظه به لحاظ سینمایی اثر شاخصی بوده است. همچنین فیلم «۲۳ نفر» را فیلم با ارزشی میدانم. «دیدن این فیلم جرم نیست» نیز اثر متحیرانه و البته با کاستیهای فراوان در پرداخت سینمایی است. «طلا» در طی تثبیت فرهنگ بیگانه و فرهنگزادیی از جامعه اسلامی ما و بسیار شاخص است. «جاندار» اثری است که سازندگان آن کوشیدهاند تا داستانی خوب را در قالب سینما بیان کنند، اما بهجزء بخشهای آغازین این فیلم، این اثر در میانه به درستی جمع نشده و از ویژگیهای سینمایی، پرداخت و روایت سینمایی در قالب بیان فاصله گرفته و نتوانسته ارتباط لازم را با مخاطب برقرار کند.»
او ادامه میدهد: «به طور کلی به فیلمهای «سرخپوست»، «۲۳ نفر» و «دیدن این فیلم جرم نیست» بیشترین امتیاز را میدهم و به نظر من باقی فیلمها که به آن اشاره کردم رتبههای بعدی در این جشنواره را دارند. این در حالی است که بسیاری از فیلمهای جشنواره اصلا ارزش تماشا نداشتند و بیشتر مخاطب را آزاد میدادند.»
ضرورت نجات سینمای ایران
این منتقد سینما در انتها به ضرورت نجات سینمای ایران اشاره میکند و میگوید: «جشنواره در سالهای پیشین و قبل از آنکه دچار انحراف مضمونی، ساختاری و اجرایی شود بهنوعی ویترین و آیینه سینمای ایران به حساب میآمد. اما تخریبها و ایرادات مدیریتی، سینما را دچار انواع و اقسام بیماری و انحراف کرده است. گرچه هنوز هم میتوان از آن به عنوان ویترین سینما یاد کرد، اما ویترینی که متاسفانه سینمای ایران را تیره و تار و ناامیدکننده ساخته است؛ بنابراین برای اینکه سینمای ایران، سینمای مردمی باشد باید پاسخگوی نیازها، ارزشها و آرمانهای جامعه و دستاوردهای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس باشد.»
ارسال نظر