دانشگاه شهیدبهشتی اعلام کرده است به همت معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه، جشن چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی ایران را با حضور محمدجواد آذریجهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، فارغالتحصیل یکی از پردیسهای دانشگاه شهیدبهشتی (دانشگاه شهیدعباسپور سابق) برگزار میکند. نکته قابل توجه اینکه در این برنامه علیرضا قربانی، خواننده ارکستر موسیقی ملی ایران که او هم فارغالتحصیل دانشگاه شهیدبهشتی است به اجرای موسیقی زنده (!) خواهد پرداخت.
اسفندماه سال ۹۴ بود که شورای اسلامیشدن دانشگاهها و مراکز آموزشی کشور (که متشکل از مسئولان آموزش عالی است) آییننامه موسیقایی در دانشگاهها و موسسات آموزش عالی سراسر کشور را ابلاغ کرد.
حدود سه سال از این آییننامه دولت یازدهم میگذرد؛ آییننامهای که صریحاً برگزاری هرگونه کنسرت و برنامههای مستقل موسیقی را از اولویتهای دانشگاه ندانسته و ممنوع اعلام کرده است. اما این آییننامه مادهای نیز دارد که راه گریزی برای برگزاری برنامههای شبهکنسرتی را در دانشگاهها باز میکند؛ البته نه باعنوان کنسرت بلکه باعنوان زیرکانه موسیقی زنده یا هر عنوان دیگری که کنسرت در آن نباشد. آن ماده آییننامه چیست؟ ماده دوم این آییننامه میگوید «استفاده از موسیقی» فاخر و ارزشمند ایرانی، در ضمن برنامهها با رعایت ملاحظات ذیل امکانپذیر است: تقویتکننده هویت ملی و متناسب با موازین اسلامی باشد؛ برخوردار از محتوا و مضمون هدایتگر در جهت ترغیب به وظایف اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و انقلابی و تقویتکننده روحیه علمی، خودباوری و میل به پیشرفت باشد؛ همچنین از خوانندگان و چهرههای موجه فرهنگی استفاده شود و هیجانات خارج از عرف، مهیج و محرک شهوت و مخصوص مجالس ابتذال و لهو و لعب القا نشود و دیگر اینکه از شعر و مضامین مشوق بیبندوباری، یاس و ناامیدی، سطحینگری و غفلت از مقام انسانی و بندگی مبرا باشد. آییننامه ماده دیگری نیز دارد که اولویت برگزاری برنامههای موسیقی را محدود با مجموعهها و گروههای دانشجویی و دانشگاهی میداند؛ به این معنی که گروههای بیرون از دانشگاه نمیتوانند برنامههای خود را در دانشگاه اجرا کنند.
البته این شروط همانطور که آییننامه گفته صرفاً «ملاحظات» است و همینکه در حاشیه یک برنامه دیگر (مثلاً سخنرانی یک مقام مسئول یا برگزاری یک همایش علمی یا فرهنگی با چند سخنران) اجرای موسیقی گنجانده شود، راه گریزی ایجاد کرده است. گاهی دیده شده که در ایام مناسبتی به همین شیوه گروههای موسیقی به دانشگاهها دعوت شدهاند؛ برنامه عنوان کنسرت نداشته و درکنار یک برنامه دیگر بوده و به این جهت کار خلاف قانونی رخ نداده، اما بخش قابلتوجهی از برنامه اجرای موسیقی و خوانندگی بوده است تا دیگر برنامهها!
اجرای اینگونه برنامهها شبیه همان طنز تلخی است که نمایشگاه کتاب در مصلی برگزار میشود و همزمان نمازجمعه در دانشگاه! فرقی ندارد مخصوصاً اینکه چند مدتی میشود که آن حساسیتهای عجیب و غریب نسبت به برگزاری کنسرت هم برطرف شده است. اواخر مهرماه بود که شرکت متولی اصلی برنامهها و آثار حامد همایون در راستای استقبال از اجرای زنده این خواننده در تهران و شهرستانها اعلام کرد پرونده و مدارک لازم برای ثبت جهانی تعداد برگزاری کنسرتهای او را به مجموعه «گینس» ارسال کرده است.
طبق آماری فقط حامد همایون از ابتدای سالجاری تا پایان شهریورماه با احتساب برگزار نشدن کنسرتها در ماه مبارک رمضان یعنی بهعبارتی در پنجماه موفق به برگزاری ۲۳۹ کنسرت شده که این رقم در مقایسه با آمار برگزاری کنسرت در ایران رقم بسیار قابلتوجهی است یا محمد علیزاده یکی از خوانندگان موسیقی پاپ فقط تا پایان سال ۹۶، ۱۳۴ سانس کنسرت برگزار کرده است. آماری که نشان میدهد آن فضای کاذب محدودیت در اجرای کنسرت بیش از آنکه واقعی بوده باشد بیشتر جنبه رسانهای داشته است. همین وضع در دانشگاهها نیز برقرار است. موضوع این است که عنوان کنسرت را عوض کنیم و اسمش را موسیقی زنده یا هر چیز دیگری بگذاریم، اما کلیت همان باشد. چیزی که نه در شأن دانشگاه شهیدبهشتی و هیچ دانشگاه دیگری است و نه در شأن خواننده وزینی چون علیرضا قربانی!
* فرهیختگان
ارسال نظر