به گزارش سینماپرس، مسعود دهنمکی کارگردان سینما بهتازگی فیلم «زندانیها» را برای اکران آماده کرده است که برای نوروز روی پرده سینماست. او فیلمهایش را بهتناسب موضوعات روز میسازد و این روند از اخراجیهای ۱ آغاز شد و حالا به زندانیها رسیده است، موضوعات طنز را دستمایه القای مفاهیم قرار میدهد تا بتواند با طیف گستردهتری از مخاطبان ارتباط برقرار کند. در رابطه با اکران «زندانیها» و مختصات محتوایی این فیلم با او به گفتوگو نشستیم که میخوانید؛
ــ از ترکیب فیلمهای پیشنهادی برای اکران نوروز ۹۸ مشخص است فضای رقابتی خاصی بین فیلمهای کمدی برقرار میشود؛ آیا سینمای ما با مناسبات و زیرساختی که دارد میتواند بستر مناسبی برای رقابت فیلمها در اکران نوروزی داشته باشد؟
مضمون فیلم من رقابتپذیر نیست و به همان دلیل هم وارد جشنواره فیلم فجر نشدم. تلاش کردم از منظر رقابتی به محتوای فیلم نگاه نشود. به هر حال هر فیلمی هم مخاطب خودش را دارد و من هم تجربه رقابت را پیش از این داشتهام و دیگر با خودم هم رقابتی ندارم.
محتوای فیلم بهگونهای است که علاقهمندم تمام اقشار جامعه آن را ببینند و بدون پیشزمینه ذهنی واردش شوند. اما امیدوارم نوروز برای همه فیلمها خوب باشد، چه فیلمهای جدی و چه فیلمهای کمدی که این موضوع با توزیع متناسب فیلمها بین سینماها و تبلیغات خوب محقق میشود.
با توجه به اینکه نیمه اردیبهشت ماه مبارک رمضان آغاز میشود، برای من مهم بود که فیلم در ایام نیمه شعبان روی پرده باشد چون با محتوای آن ارتباطات معنایی دارد.
ــ درباره محتوای فیلم کمی بیشتر توضیح دهید، دلایل ارتباط معنایی آن با نیمه شعبان را بیان کنید.
در خلاصه داستان که پیش از این در اخبار آمده ذکر شده: «این فیلم داستان دانشجوی جوانی است که قصد دارد برای پایاننامهاش روی تعدادی زندانی تحقیق کند». در کل فیلم تمی از طنز دارد که با مفاهیم اخلاقی و در این فیلم بهویژه با مفهوم انتظار مواجه هستیم.
ــ فضای سینمایی امروز بهسمت رقابت برای فروش و کسب اکران و گیشه پیش میرود و توجه به مضمون و محتوا انگار رنگ میبازد. البته هنوز هستند فیلمسازانی که احساس تعهد اخلاقی نسبت به جامعه و تفکرشان دارند و برای همین تعهد فیلم میسازند، آیا شما فکر میکنید در این دسته از فیلمسازان طبقهبندی میشوید که هر بار یک موضوع تازه برایتان تعهد ایجاد میکند؟
همه کسانی که مجموعه فیلمهای ما را دیدهاند اگر به موضوعاتش توجه داشته باشند با یک روند مواجه میشوند؛ اخراجیهای ۱ جبهه و جنگ و شهادت را بهتصویر میکشد، اخراجیهای ۲ زندگی آزادگان را هدف خود قرار داده و اخراجیهای ۳ به مفاهیم سیاسی، نقد دموکراسی و مسائل سیاسی کشور میپردازد. رسوایی هم به مسائل اخلاقی میپردازد یا معراجیها که موضوع شهدای غواص را در پیش گرفته است.
پرداخت نقدگونه به مفهوم انتظار کار دشواری است
در هر فیلمم سعی کردم یکی از دغدغهها و مطالباتم را پیگیری کنم، جامعه را از زاویه دید خودم مورد آسیبشناسی قرار دهم همانطور که دیدید در رسوایی ۲ نقد صریح و شفافی به وضعیت جامعه داشتیم. با توجه به اینکه کمتر در سینما به مفهوم انتظار پرداخته شده آن هم با نگاه طنز، سعی کردیم به این موضوع بپردازیم و البته پرداخت طنزگونه به این مفهوم کمی سخت بود. امیدوارم مخاطبانی که به سینمای طنز علاقهمند هستند بتوانند با این مفهوم هم ارتباط برقرار کنند.
مدعیان اخلاق در سینما در برابر حریمشکنیها سکوت میکنند
ــ این کنجکاوی وجود دارد که؛ چگونه میتوان با مفهوم انتظار با رویکرد طنز مواجه شد؟
دقیقاً باید مراقب بود تا نقض غرض نشود. همه کسانی که زمانی مدعی اخلاقیات در سینما بودند در برابر تمام حریمشکنیها سکوت میکنند. اما امکان این حریمشکنیها برای ما وجود ندارد ما هنوز خودمان را به برخی چیزها متعهد میدانیم و نمیخواهیم از هر شوخی و کاری استفاده کنیم، اما علیرغم این تعهدات فروش لازم را هم داشتهایم. البته این شرایط نوعی رقابت نامتقارن را فراهم میسازد. ما با حداقل شوخیها وارد حوزه میشویم.
ــ مدتی است سینمای سخیف با سینما کمدی مترادف شده و تعابیری که برای آنها بهکار میرود اشتباه است. یکی از راههای برونرفت از این وضعیت و معرفی فیلم طنز درست، ارائه کمدی مناسب در سینماست.
ببینید در ادبیات کهن ما طنز وجود داشته است که نمونه آنها را در مثنوی یا اشعار دیگران میبینید. این روش برای همراه کردن و اقناع مخاطب بهکار گرفته میشود تا مفاهیم عرفانی و اخلاقی ارائه شود. چطور میشود که طنز در ادبیات فاخر میتواند وجود داشته باشد اما در سینما نه؟ ضمناً کار طنز سختتر از کار جدی هم هست و نباید با سینمای سخیف یکسان شمرده شود.
ــ دقیقاً مشکل همینجاست که سینمای سخیف را با سینمای کمدی یکسان برشمردیم. البته کنار این بحث قهرمان در سینما را هم مدتی است پیش کشیدهایم، که شما همواره در آثارتان از آن استفاده کردهاید.
بله دقیقاً. مجید سوزوکی تبدیل به یک قهرمان ماندگار در سینما شد. قهرمان هم کسی است که در حافظه تاریخی مردم ماندگار شود. الآن در سینما چند قهرمان مانند مجید سوزوکی یا حاج قاسم داریم؟
ــ البته باورپذیر بودن قهرمان هم اهمیت زیادی دارد. مجید سوزوکی با تمام کمدیای که داشت باورپذیر بود، چون در بستر خود جنگ میشد این تیپسازیها را باور کرد. ولی بهنظر شما در رسوایی قهرمانها باورپذیر بودند؟
شما در رسوایی همدلی مخاطب با حاج یوسف را میبینید، در حالی که اگر این فیلم با نگاه مذهبی ساخته نشده بود، سمپاتی مخاطب بهسمت بدمن فیلم جلب میشد. قهرمان در این فیلم از آبروی خود میگذرد برای نجات دیگران در نظرسنجیهای گوناگون هم میبینید روحانی فیلم جزء برترین روحانیون سینمای ایران است البته در هر جایی که جرأت کردند نظرسنجی بگذارند.
-از زمانی که اخراجیهای ۱ را ساختید بهمرور کار کردن در سینما برایتان سختتر شد، این موضوع درست است؟
من هم قرار نیست خودم را تکرار کنم. گاهی قهرمان خود یک فیلم است. حرفهایی که ما در اخراجیهای ۳ با موضوع شکل مناظرات و دموکراسی و مناسبات سیاسی زدیم دستمایه ساخت چندین فیلم دیگر میشود و هیچکدام به آن حجم از مخاطب نمیرسند. چندین سریال هم از روی رسوایی ساخته شد اما آن بازخورد اجتماعی لازم را نداشت.
احساس بیپناهی در سینمای معاصر
ــ آیا سختی کار کردن را به این موضوع ارتباط میدهید که نمیخواستید به تکرار برسید یا موضوع به فضای سینما بازمیگردد؟
وقتی مضامینی چون مضامین فیلمهایی که ساختم میسازید در سینما احساس بیپناهی به شما دست میدهد، بهعنوان مثال وقتی فیلم رسوایی ۲ ساخته شد کمتر فیلمی جلوههای ویژه مشابه آن را داشت چرا که تخریب یک شهر بهطور کامل در این فیلم اتفاق افتاد و گروهی که آن جلوههای ویژه را کار کرده بودند الآن برای سینمای هند فعالیت میکنند اما اینجا در جشنواره خودمان به آنها بیتوجهی میشود و جایزهای دریافت نمیکنند. جالب این است که بعد از این فیلم همه کارگردانان از آن تیم استفاده میکنند.
درست است که برای جوانان اینگونه بیمهریها ایجاد دلزدگی میکند اما برای من تأثیر اجتماعی فیلم اهمیت دارد که در حافظه تاریخی مردم ماندگار شود. الآن از اخراجیها ۱۵ سال گذشته است اما هنوز هم فیلم جزء منتخبان مردم است.
ــ چطور با اینهمه مشکلات و بیپناهی در فضای سینمای فعلی کار میکنید؟
برای من مهم حرفی است که میخواهم بزنم. حالا مواقعی هم هست که بعضی فیلمها در زمانی با مقاومت فراوانی برای دیده نشدن مواجه میشود اما بهمرور به مخاطبان عرضه خواهد شد، مانند رسوایی ۲ که نگذاشتند حتی یک بیلبورد شهری داشته باشد چون برخی مسئولان فیلم را به خودشان گرفته بودند و البته واقعاً هم همین بود و مردم نقد خودشان را در فیلم میدیدند، شهری که بهسمت ویرانی میرود و در آستانه عذاب الهی قرار گرفته است. اما همان فیلم هم با حداقل تعداد سالنها فروش بدی نداشت.
* تسنیم
ارسال نظر