محمدرضا هنرمند با ساخت فیلمهای «دزد عرسک ها» و «زنگها» در دهه ۶۰ در یاد دوستداران سینما مانده است. او بعدها کمدی های متفاوتی مثل «مرد عوضی» را ساخت. مخاطبان تلویزیونی هم با سریالهای خاطره انگیزی مثل «زیر تیغ» و «آشپزباشی» او را میشناسند. داور جشنواره فیلم فجر در سال ۹۵ که چندان اهل گفتگوی رسانه ای نیست، پذیرفت تا با آوینی فیلم درباره سینمای مبتذل کمدی در سالهای اخیر صحبت کند و از شرایط اکران فیلم «سمفونی نهم» بگوید.
وضعیت اکران فیلم سینمایی «سمفونی نهم» در چه مرحله ای است؟
هنوز بعد از اینکه فیلم را در جشنواره فجر پارسال نمایش دادیم، چندان وارد مرحله نوشتن قرارداد با پخش نشدیم. فعلا در حال تصمیم گیری هستم تا ببینم کدام پخش میتواند متوجه فضای فیلم باشد. فعلا که سیطره فیلمهای کمدی در سینمای ایران حاکم است و تقریبا همه دوستان عزیز ما تمایل به ادامه همین راه را دارند و باید منتظر تولید فیلمهای مشابه ای در ادامه باشیم. برای همین ما باید وارد مذاکره با پخش کننده ای بشویم که متوجه تفاوت و ویژگی های فیلم «سمفونی نهم» باشد تا بتوانیم با همکاری هم اکران خوبی داشته باشیم.
فکر می کنید در این سالهای اخیر بیشتر قدرت پخش کننده ها در اکران تاثیرگذار است یا سینمادار و شاید تهیه کننده؟
واقعیتش این است که در این سالها طوری شده که دیگر خیلی بین پخش کننده و سینمادارها فاصله ای وجود دارد، چون یکی شده اند یا حداقل سیاست ها و تمایل و سلیقه اینها متاسفانه خیلی شبیه هم شده است که نتیجه اش را در اکران می بینیم. در نتیجه میدان برای کارهای متفاوت تنگ تر شده و به نظر من این ماجرا پایان خوشی ندارد.
با این شرایط فکر می کنید فیلم «سمفونی نهم» بتواند اکران مناسبی پیدا کند؟
اگر غیر از این بود اصلا فیلم را نمی ساختم. من شرایط تولید فیلم کمدی را هم داشتم و چند فیلمنامه کمدی خوب هم نوشتم ولی میخواستم حرف تازه ای بزنم. به عنوان یک سینماگر تجربه گرا علاقمندم که در همه زمینه ها کار کنم و برای همین در کارنامه ام فیلمهای مختلف کمدی و فانتزی و کودک و ملودرام وجود دارد. از طرفی به نظرم خیلی از این هیاهوی اکران و اظهارنظرها واقعی نیست و سلیقه مخاطب همین فیلمهای کمدی نازل نیست. من ثابت میکنم که سمفونی نهم میتواند یکی از پرفروش ها باشد.
شما آغازگر فیلمهای متفاوت کمدی در ایران بودید. با توجه به سابقه ساخت فیلمهای «مرد عوضی» و «مومیایی ۳»، شرایط این سالهای اخیر کمدی را چطور می بینید. اصلا میشود این فیلمها را کمدی دانست؟ فیلمهایی که هیچ حد و مرزی برای خانواده ایرانی در نظر نمیگیرند و شوخی های سخیفی دارند.
برای این فیلمها ارزش چندانی نمیشود پیدا کرد. ولی چیزی که امروز در حوزه سینما اتفاق افتاده است، حاصل استراتژی غلط است. با کمال تاسف عرض میکنم که من نه تنها در حوزه فرهنگ و هنر بلکه در هیچ حوزه ای مثل اقتصاد و صنعت نمیتوانم یک استراتژی مشخص را ببینم. وقتی استراتژی نباشد، جریان به دست آدمهای نامناسبی می افتد و تمایل آنها به سمت ابتذال است. افرادی که به دنبال منافع شخصی هستند تا ارتقای فرهنگ و هنر در کشور. نبود یک استراتژی کلان به نظرم در همه حوزه ها باعث هرج و مرج شده است و در فرهنگ هم به شرایطی که اشاره فرمودید، رسیده ایم.
یعنی این ولنگاری فرهنگی نتیجه بی کفایتی مدیران است؟
من مدیران فرهنگی را آدمهای بی تفاوتی نمی بینم. چون آنها هم در نبود استراتژی گیج میزنند. وقتی هیچ سیاست راهبردی وجود نداشته باشد، از مسئول تا همه عوامل تولید گیج میزنند. همه اینها حاصل بی برنامگی است. من بعضی از این دوستان را از نزدیک میشناسم و فکر نمیکنم مسئول فرهنگی ما آدم بی خیالی باشد و دغدغه فرهنگی نداشته باشد. اما مسئولی که نمیداند تا چه مدتی سر کار است، مشکل کلان نگری پیدا میکند. در نهایت این شرایط به نفع عده ای خاص و غیرفرهنگی میشود.
کمدی های سالهای اخیر را دیده اید؟
تعدادی را دیدم اما نه همه فیلمها را. احساس میکنم بعضی ها را نبینم، بهتر است! چون اینها را کاملا مغایر با سلیقه خودم میدانم. در واقع فیلم «سمفونی نهم» را به عنوان اعتراض به جریان غالب و مسلط سینمای ایران که کمدی است، ساختم. کمدی امروز به نظرم سخیف است و در شان جمهوری اسلامی و فرهنگ ما اصلا نیست. فیلم «سمفونی نهم» اعتراض به جریان سینمای امروز ایران است. من از نوجوانی تا امروز عشقم سینما بوده است ولی نه این سینمایی که امروز داریم. اگر این سینما باشد، من هیچ وقت تمایلی برای حضور در آن نداشتم. ما یک ایده آل های دیگری داشتیم که متاسفانه تحقق پیدا نکرد. امروز متاسفانه سینمای ما فقط به دنبال منافع است. من دغدغه دارم و از ابتدای انقلاب که در حوزه هنری شروع کردم، سوابقم ثبت است و آقایان میتوانند ببینند. اصلا هم انگیزه مالی بابت اینکه جوانی ام را در حوزه هنری بگذارم، نداشتم و تا مدتها در آنجا پولی هم نگرفتم، چون دغدغه ما هنر و اعتلای فرهنگی بود. اما الان مطلقا سیاست فرهنگی وجود ندارد و همه در مسابقه کسب درآمد حرکت میکنند که از نظر من جذاب نیست.
پیشنهاد شما برای عبور از بحران سینمای سخیف کمدی چیست؟ به نظر شما چه باید کرد تا دوباره فیلمهای سالم خانوادگی و جذاب تولید شود؟
به نظرم در سالهای اخیر هم که شرایط خراب شده و فیلمهای بدی تولید شدند، اتفاقات خوبی هم افتاده است و چند فیلم خوب و آبرومند ساخته شدند که البته فقط حاصل اتفاق است و یک جریان هدایت شده نیست. سلیقه آدمهای هنرمند و اعتراضی که به جریان غالب دارند، باعث تولید فیلمهای خوبی شد و امیدوارم همه از این نوع فیلمهای شریف حمایت کنند. چون این سینماگران در شرایط ناسالم دارند ریسک میکنند. گاهی فکر میکنم که همه چیز بی فایده است. به همین خاطر اصلا گفتگو نمیکنم. چون کسی اهمیتی به این حرفها نمیدهد و شرایط هر روز بدتر میشود.
شما چند سریال تلویزیونی ماندگار به نامهای «زیر تیغ» و «آشپزباشی» ساختید. چرا مدتی است سریال نمی سازید؟
پیشنهادات زیادی شد ولی به توافق نرسیدیم. متاسفانه در این سالها فاصله ما با تلویزیون خیلی زیاد شد. این را باید تلویزیون جواب بدهد چون با کمال معذرت باید بگویم که حتی دستمزد من از ساخت سریال «آشپزباشی» را ندادند و من هنوز بابت آن کار طلبکارم. این به نظرم رفتار ناخوشایندی است و به یک معنا بایکوت محترمانه هنرمند است.
ارسال نظر