بازیگر فیلم سینمایی «ماه وش» در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: آقای روحانی در همه حوزه ها از جمله حوزه فرهنگ و هنر مدیرانی را به کار گماردند که تابع مدیران بالادستی شان باشند، مدیران خانه سینما هم در جرگه همین مدیران قرار دارند و در پی تأمین منافع خود و مدیران بالادستی شان هستند نه حامی منافع اعضای شان!
وی ادامه داد: آن ها از زمان بازگشایی خانه سینما تاکنون شروع به تسویه حساب با برخی هنرمندان کردند و سعی کردند مخالفان شان را دور کنند؛ اغلب هنرمندان به واسطه سیاست های غلط آقایان در این سال ها به انزوا رفتند، بیکار و خانه نشین شدند و به طور کلی با تغییرات ساختاری در حوزه تولید فعالیت های فرهنگی و هنری و سینمایی به نوعی تضاد طبقاتی عجیبی در سال های اخیر درست شد.
توکلی خاطرنشان کرد: ما از یک سو با افرادی مرفه و پول دار در سینمای کشور مواجه هستیم که همه کارها را از آن خود می کنند، در همه جا حضور دارند و سینما را ملک شخصی شان می دادند و از سوی دیگر با بدنه سینما روبرو هستیم که به آن ها بی توجهی شده و هیچ حق و حقوق و جایگاهی در سینمای کشور ندارند.
این سینماگر با بیان اینکه مشکلات معیشتی و فقدان خدمات صنفی نه تنها در خانه سینما که در بقیه ارگان های دولتی هم خراب است اظهار داشت: ما امروز در بحرانی ترین زمان و شرایط در خصوص مسأله بیمه تأمین اجتماعی و بیمه تکمیلی هستیم و امیدی هم به بهبود شرایط نیست. امروزه بسیاری از اهالی خانه سینما در شرایط بسیار بد و وخیم معیشتی زندگی می کنند، بیمه های شان ناقص است و بعضاً توان پرداخت حق بیمه خود را ندارند و وضعیت زندگی خود و خانواده های شان به زیرمتوسط تنزل پیدا کرده است.
بازیگر فیلم سینمایی «زادبوم» یادآور شد: این در حالی است که در دولت های نهم و دهم دفترچه بیمه سلامت همگانی برای یکایک مردم ایران صادر شد و امید را در دل مردم زنده کرد و حداقل هایی را به مردم نوید داد اما متأسفانه این کارهای نیک استمرار نیافت و ما امروزه با وضعیت بحرانی روبرو شده ایم؛ اصولاً بنده معتقدم ما با یک بحران عمومی در ارگان های دولتی و جامعه روبرو هستیم که امیدی به اصلاح شان نیست.
این هنرمند در پاسخ به این سوأل که به عقیده شما چرا مسئولان خانه سینما به جای رسیدگی به امور داخلی، رفاهی و معیتشی اعضای شان از یک سو دست به سیاسی کاری می زنند و از سوی دیگر بودجه های دولتی و بیت المال را صرف تأسیس و یا اجاره ساختمان های جدید می کنند، به نحوی که به تازگی یک ساختمان در با عنوان «ساختمان شماره ۳ خانه سینما» در خیابان لاله زار احداث کرده اند، اظهار داشت: مدیران نمی توانند و اجازه ندارند که پول ها را در بستر درست هزینه کنند! به آن ها دستور داده شده که به جای صرف بودجه ها برای بهبود زندگی و رفاه اهالی هنر، بودجه ها را صرف توسعه ساختاری کنند تا قدرت فیزیکی بیشتری پیدا کنند. اصولاً سیاست های این دولت به این صورت است که به دنبال توسعه سخت افزاری است و به بخش نرم افزاری هیچ توجهی ندارد.
توکلی در همین راستا یادآور شد: این نوع سیاست از دهه ۷۰ و از دوران مدیریت مرحوم هاشمی شکل گرفت؛ سیاست آن ها به این صورت بوده و هست که دست کارفرما را برای در کنترل قرار دادن نیروهای زیرمجموعه شان باز بگذارند. اصولاً تأسیس خانه سینما، خانه موسیقی، خانه تئاتر و... هم جزو مراحل مقدماتی آن ها برای تحت اختیار قرار دادن هنرمندان بود، در مرحله اول اطلاعات هنرمندان از سیاست هایی که پیاده می شد روشن نبود و به همین علت همه استقبال کردند و عضو این خانه ها شدند اما بعد متوجه شدند هیچ فعالیت صنفی در آن ها نمی شود و مدیران این نهادها همگی تابع نقطه نظرات مدیران بالادستی شان در معاونت سینمایی، معاونت هنری و... هستند.
کارگردان سریال تلویزیونی «مدرس» تأکید کرد: اصولاً کسانی که در این سال ها در خانه سینما به عنوان مدیر شناخته شده اند همگی تابع دستوراتی که از بالا به آن ها داده می شده بودند و سایر افراد را هم مجبور به اطاعت از این امر می کردند؛ همین قضیه ثبت اجباری صنوف در وزارت کار هم یکی از همین دستورات از طرف مقام های بالای دولتی است در غیر این صورت چه دلیل منطقی دارد که علیرغم میل باطنی صنوف آن ها را مجبور به ثبت در وزارتخانه ای می کنند که ارتباطی با مسأله فرهنگ و هنر ندارد؟
این سینماگر تصریح کرد: در همه این سال ها سیاست مدیران بر این امر استوار بوده که گاهی امتیازاتی به سینماگران می دادند و در آن ها نوعی آینده نگری کاذب به وجود می آوردند اما در نهایت مشخص شد که آن ها هنرمندان را کارگرهای ساده یک کارخانه می دادند که مجبورند برای آن ها کار کنند و تابع اوامرشان باشند!
وی در خاتمه این گفتگو یادآور شد: در دوره ریاست آقای شمقدری در سازمان سینمایی قرار شد صنوف در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده و به صورت قانونی به فعالیت فرهنگی شان ادامه دهند و آقابالاسری به آن ها دستور ندهد اما برخی از سینماگران که سیاست زده بودند از آنجا که سیاست های این مدیر سینما را در تعارض با سیاست های دوره های قبلی می دیدند شروع به مقاومت کردند و هرچه آوار و خرابی بود بر سر سازمان سینمایی و آقای شمقدری پیاده می کردند و در نهایت هم نگذاشتند این مسأله مهم که باعث افزایش قدرت و شأن هنرمندان می شد به مرحله اجرایی برسد و حالا امروزه همان افراد سینماگران را مجبور می کنند که در ذیل وزارتخانه ای به ثبت برسند که اصولاً به فرهنگ و هنر ربطی ندارد؛ در واقع طرح و ایده دوران آقای شمقدری امروزه به شکلی بد که در شأن هنرمندان نیست اجرایی شده است.
ارسال نظر