به گزارش سینماپرس، حضور رامبد جوان و همسرش (نگار جواهریان) در کانادا به تیتر جنجالی اغلب رسانههای مجازی و مکتوب تبدیل شد. این حواشی ظرفیت انتقادات را از این مجری، بازیگر، کارگردان و تهیهکننده به شکل عجیبی افزایش داد و عکسی از رامبد و جوان و همسرش با پوششی غیر متعارف بسته انتقادات رسانهای و مجازی را به سمت و سویی دیگر برد.
این حواشی امروز برای «جوان» بوجود میآید و فردا درباره سلبریتی دیگری رخ میدهد و هیچگاه متوقف شدنی نیست. آیا اگر فرصتهای مکرری که به رامبد جوان در سیما داده شد، وجود نداشت امروز سلبریتی مشهوری به نام رامبد جوان وجود خارجی داشت؟
رامبد جوان در سینما در مقام کمدین در فیلمهای دختر شاه پریون، آزمایشگاه، نیکان و بچه غول، آذر شهدخت و پرویز و دیگران، قانون مورفی، نتوانست درخششی از خود نشان دهد. او یک بازیگر تمام شده در حوزه سینماست که آنقدر صاحب طنازی نبود که بتواند ردای یک کمدین تمام و عیار را بر تن کند. تنها توفیق رامبد جوان در عرصه کارگردانی را میتواند به فیلم «ورود آقایان ممنوع» نسبت داد که سایه پیمان قاسمخانی روی آن سنگینی میکند و گرنه جوان اگر کارگردان کمدی بود و کمدی را به خوبی میشناخت، قانون مورفی را به سرانجام درخوری میرساند.
بی تردید آنچه رامبد جوان را در این سالها در محور توجهات قرار داده است، برنامه خندوانه است. جذابیت خاص این برنامه به اجرای استندآپ بازیگران کمدی، حضور تعیین کننده جناب خان و هنرنمایی محمد بحرانی، برگزاری مسابقات مردمی استندآپ است که جذابیت ایجاد میکند و رامبد جوان به تنهایی هیچ جذابیتی برای مخاطبان ندارد؛ او یک هماهنگ کننده خوب برای بستن یک برنامه ۹۰ دقیقه ای با انبوهی از مهمان و تماشاگر و کمدین و ... است. در واقع با توجه به انتقاداتی که در ادوار مختلف درباره برنامه خندوانه مطرح میشود اما محمد احسانی مدیر شبکه نمایش از ادامه حیات برنامه مراقبت میکند و حمایت مالی علی احمدی زمینه بقای چهار ساله برنامه را فراهم میآورد. رامبد مشی و روشی خلاف سلبریتیهای مرسوم در پیش میگیرد و این روش را متمایز از سایر همکارانش میکند.
او به عنوان الگوی استاندارد برنامه سازی در سیما و به عنوان یک مجری کم حاشیه که تمامی قوایش را صرف برنامهاش کرده شناخته میشود و فعالیت کاملاً مثبتی را در فضای مجازی دنبال میکند. اما جریانهایی هستند که میتوانند چنین الگوهایی را تخریب کنند و متاسفانه جریان مدیریتی که باید از چنین سلبریتیهای مراقبت کند، کارزار هنربانی یا به عبارتی مدیریت فرهنگی نوعی مشاوره دادن لطیف را به رسمیت نمیشناسد و تصور میکنند اگر به چهرههایی که مثل رامبد محبوب شدهاند، مشاوره بدهند، موجب قهر آنان خواهد شد. در نتیجه ثمره رسانه ملی به دام های سیاسی میافتد. در نتیجه رامبد جوان به بازی کاملاً طراحی شدهای میافتد که نقشه راه آن توسط سعید حجاریان افشا شد. او گفت که برخی حرفها و نظرات آنان از زبان سلبریتیها زده شود.
در نتیجه رامبد در مسیری گفتمانی قرار میگیرد که کاملاً طراحی شده است. او در سومین نشست از سلسه نشستهای «نقد و اندیشه؛ فضای مجازی، سواد رسانهای و ارتباطات اجتماعی از منظر صاحبنظران» با موضوع «چهرههای مشهور و تاثیر آنها بر افکار عمومی» روز چهارشنبه ۱۲ دی ماه با حضور صادق زیباکلام (استاد دانشگاه و فعال فضای مجازی)، جعفر نعناکار (حقوقدان و فعال فضای مجازی) در وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات حضور پیدا میکند و سخنانی را بر زبان میآورد که ۱۸۰ درجه با رامبد روی آنتن زنده تلویزیون متفاوت است.
اولین شکاف اندیشهای رامبد جوان: تفکر حاکمیتی باید عقبنشینی کند تا مردم حداقل در فضای مجازی در همه زمینهها تصمیم بگیرند
جوان در این نشست میگوید: کسی را که از منظر جمعی اهمیت داشته و تاثیرگذار باشد، میتوان سلبریتی گفت. این فرد هم بسته به نوع عملکرد و ابزار و رسانهای که در اختیار دارد میتوان جمعیتی را تحت تاثیر قرار دهد. اصولاً سلبرینی معنی مثبتی دارد، اما اخیراً اینگونه شده است که در ساختارهای منفی هم به کار گرفته شود. در صورتی که سلبریتی یک معنای مثبت است و ما سلبریتی بد یا منفی نداریم.
جوان خاطرنشان کرد: از آنجایی که رسانههایی مثل رادیو و تلویزیون همواره در انحصار حکومت بودهاند و هیچ ابزار دیگری در اختیار سایر افراد که ممکن است قابلیتهای زیادی هم داشته باشند، نبوده است، طبیعی است رسانههای اجتماعی مورد اقبال عمومی قرار میگیرند. در این میان وقتی سالها این رسانه حکومتی با مواضع و ارزشهایی که دارد معیار یک رسانه میشود، طبیعی است که وقتی در رسانههای اجتماعی به برخی از این مواضع و ارزشها اهمیتی داده نمیشود، این افراد مورد انتقاد قرار میگیرند. در حالی که معتقدم همه آدمها میتوانند هر چه میخواهند بگویند و افراد میتوانند انتخاب کنند که دنبال آنها بروند یا نه.
مجری برنامه «خندوانه» ادامه داد: الان دورهای است که تفکر حاکمیتی باید عقبنشینی کند تا مردم حداقل در فضای مجازی در همه زمینهها تصمیم بگیرند و حکومت فکر نکند که او باید به عنوان یک دانای کل در همه موضوعات ورود کند؛ البته قطعاً این موضوع آسیبها و قربانیهایی هم خواهد داشت؛ اما باید از این مرحله گذر کرد تا مردم خودشان به اندیشه برسند و پای مسئولیتهایشان بیایستند.
جوان با بیان اینکه «ما به گونهای بزرگ شدیم که همیشه بزرگترها باید برایمان تصمیم میگرفتند»، گفت: این بزرگتر در مراحل مختلف زندگی تغییر میکرد و ما همیشه منتظر کسی بودیم که به ما بگوید چه کار کنیم و وقتی هم اوضاع خوب نبود از او طلبکار میشدیم. اما فضای مجازی فرصتی است برای افراد که در محیطی قرار بگیرند که میتوانند آزادانه رفتار کنند.
او خاطرنشان کرد: وقتی آدمها در فضای مجازی محبوب و قدرتمند میشوند، حکومت میخواهد آنها را بین ببرد، ولی آنها از بین نمیروند. من مخلص سلبریتیهای فضای مجازی هستم و با وجود اینکه گفته میشود آنها از آن چیزی که به عرف جامعه نسبت داده میشود فاصله گرفتهاند، به آنها احترام میگذارم. این افراد قطعاً آدمهای باهوشی هستند. ما باید قبول کنیم که فضای مجازی برای رشد همه چیز و حتی حکومت خیلی خوب است و باید خسارت بدهیم تا همه چیز در این فضا درست شود. جوان همچنین در پاسخ به این پرسش که آیا آزادی فضای مجازی با وجود حواشی که در زندگی خصوصی او به همراه داشته است، برایش آزاردهنده نیست، گفت: من اینها را فضولی میدانم، اما این فضولی بخشی از این رابطه است و مشکلی با این موضوع ندارم.
رامبد جوان اگر قبل از این اظهار نظرها در مسیر هنربانی قرار میگرفت، قطعاً سعی نمیکرد در فضایی یکطرفه و کاملاً تهییج شده توسط حاضران چنین مطالبی را به زبان آورد و اگر هنربانی مورد انتظار اورا به سویه صحیحی رهنمون میساخت، نباید در دام چنین اظهارنظرهایی میافتاد. چون در یک سطح کاملاً متوسط، بدون ایدهپردازی با اتکا به یک مجموعه خوش فکر و با پول فراوان، برند خندوانه ساخته شد. هیچکدام از سریالها و آثار سینمایی رامبد جوان اثر درخشانی نبودهاند این محبوبیت به این دلیل است که او فرصت خوبی در تلویزیون پیدا کرده و محبوب شده و در اثر سوء مدیریت رامبد سخنانی به زبان میآورد که با جایگاهش کاملاً تعارض دارد.
پس این سوء مدیریت کاملاً چشم گیر است. اما نکتهای دیگری که اثبات میکند رامبد مدیران را هدایت میکند و مدیران فقط حمایت میکنند، بررسی مسئله طلاق دوم اوست. او زمانی که روی آنتن برنامه محبوبی را اجرا میکند از سحر دولتشاهی طلاق میگیرد و با نگار جواهریان ازدواج میکند. این چهره محبوب بیسرو صدا از همسر دوم عبور میکند و ازدواج سومش را با انرژی فراوانی و ابعاد جنجالیاش در فضای مجازی به رخ میکشد. رامبد عروسی خود را در یونان برگزار میکند اما مدیرانی که او برند رسانهای آنهاست، هیچ هدایتی را شامل او نمیدانند، تا شوء زندگی سوم و خوشبختی در کنار نگار جواهریان را از مردم پوشیده نگاه دارد.
حالا رامبد برای اخذ تابعیت کشور کانادا برای فرزندش به همان مسیری میرود که سلبریتیهای دیگری رفتند. در این مقطع به دلیل گستردگی فضای مجازی مخاطبان خندوانه با تناقض اخذ تابعیت در فرامتن (زندگی شخصی جوان) و حمایت از مام وطن روز آنتن زنده مواجه میشوند.
آیا رامبد پس از بازگشت، با برنامه خندوانه بازخواهد گشت و با چند توجیه، اصل صورت مساله یعنی اخذ تابعیت کانادا برای فرزندش را پاک خواهد کرد؟ آیا تلویزیون هم مانند سینمای کشور، آغوشش را برای سلبریتیهایی که از بیت المال و بودجههای نهادها استفاده میکنند و به دنبال تابعیت آمریکا و کانادا و انگلیس هستند، باز میکند؟
رامبد جوان پس از چند سال همخوانی " ایران ایران ایران، تو رو دوستت دارم" در تمام فصلهای خندوانه، حالا فرزندش را به خارج از این "ایران" دوست داشتنی برده است. آیا باز هم میتواند اینگونه برای مردم نقش بازی کند؟ دستکم فضای شبکه های اجتماعی نشان میدهد، رامبد دیگر از چشم مردم افتاده است، و شاید به سختی بتواند بار دیگر در میان خانوادههای ایرانی جایی برای خود باز کند.
*مشرق
ارسال نظر