به گزارش سینماپرس، «میثم احمدی» نماینده دبیر کنفرانس جهانی پایتون در ایران است که پیش از این پروژههایی مبتنی بر هوش مصنوعی با محوریت سلامت، طراحی پارکهای تعاملی-محیطی را به سرانجام رسانده است. وی چندی است با حضور در تیم طراحی بصری سریال «ملک سلیمان» و بهرهگیری از هوش مصنوعی در صدد بروز رسانی فعالیتهای این حوزه در حد استانداردهای جهانی است. سریال «ملک سلیمان نبی (ع)» به کارگردانی شهریار بحرانی در مرحله تحقیق و نگارش قرار دارد. ما نیز به این بهانه و به منظور تشریح طرحهای در دست اقدام او و همکارانش گفتوگویی ترتیب دادیم که از نظرتان میگذرد.
** بطور ساده و قابل فهم برای عموم، هوش مصنوعی به چه معنا است؟
- اگر با استفاده از نرم افزار و حداقل سخت افزار برنامهای نوشته شود که با استفاده از مخزن اطلاعاتی که در اختیار نرم افزار قرار داده میشود، بتوان خروجی حاصل نمود که با رویکرد و هدف ما همسو و در اختیار اپراتور باشد، به عبارتی هوش مصنوعی شکل گرفته است. اگر شما یک فعالیت هوشمندانه را بدون دیدن فرد کننده کار مشاهده کنید و نتوانید حدس بزنید که این کار توسط انسان انجام نشده باشد اونموقع این فعالیت ماشینی را یکی از غایتهای هوش مصنوعی میدانیم. به صورت خلاصه یعنی یک کار هوشمندانه شبیه به کارهای ما انسانها که توسط ماشین طراحی و اجرا شده باشد.
** این تکنولوژی و ساختار در چه بخش هایی از هنر کارایی دارد؟
- در حوزه هنرهای تجسمی و تصویری (نقاشی، مجسمه سازی وسینما) هوش مصنوعی قابل استفاده است. بطوری که بتوان با مخرنی نمونههایی که اپراتور در اختیار نرم افزار قرار می دهد خروجی همانند خالق اثر بوجود آورد. بطور مثال اگر اطلاعات مربوط به نقاشی های ونگوگ را به هوش مصنوعی داده شود، پس از پردازش توسط هوش مصنوعی یک موضوع جدید به آن دهند و از نرم افزار خروجی مبتنی بر شخصیت و سبک و نگرش ونگوگ خواسته شود، در آن زمان می بینیم که خروجی خارق العاده است به طوری که ونگوگ شناسان هم نمی توانند تشخیص دهد که خالق این اثر کیستونگوک نباشد.
** در حوزه سینما این روند به چه صورت است؟
- حال اگر از این ابزار بخواهیم در حوزه فیلم استفاده کنیم باید ابتدا تمام خصوصیات کاری و شخصیتی نویسنده و کارگردان فیلم مورد نظر را مدل کرده و در اختیار هوش مصنوعی قرار دهیم (اعم از نمونه کارهایی که قبلا توسط آنها انجام شده و سلایق آنها در فیلم سازی و تمامی ژانر هایی که تا آن زمان کار کردند و... و.) سپس اگر فیلم نامه را در اختیار این هوش قرار دهیم خروجی که حاصل می شود محیط اولیه ای است که کارگردان می تواند با تکیه بر آن دکوپاژ کرده و حتی در زمان کمتری فیلم را به انتها ببرد.
** البته به نظر میرسد که ماجرا به اینجا ختم نمیشود و برای درک این فضا و نحوه کار با این تکنولوژی به مثالهایی بیشتری نیاز دارد.
- بله. سعی می کنم در خلال بحث موضوع را بیشتر باز کنم.
** با این توضیحات، نمونه پروژهای که مد نظر شماست چه تفاوتی با نمونههای جهانی آن دارد؟
- هوش مصنوعی که اکنون در غرب مورد استفاده است بر پایه نظریههای روانشناسی خودشان پنج عامل شخصیت استوار است (نظریههای روانشناسی). که در آن انسان را مدل میکند و بر روی آن مدل شروع به فعالیت میکند و پس از خروجی حاصل از نرم افزار دیگر آن خروجی است که ارتباط برقرار می کند و خروجی مبتنی بر اطلاعات موجود در مخزن نمونههای قبلی و آن برنامه ای است که توسط نرم افزار به سخت افزار داده می شود و خروجی از سخت افزار رویت میشود. اما ما در این زمان نیاز داریم که هوش مصنوعی پایه ریزی کنیم که مبتنی بر فرهنگ و اعتقادات ما باشد. بر پایه نظریه اسلام وقرآن باشد، یعنی نرم افزاری داشته باشیم که مخزن دانش و اطلاعات آن برپایه کاوشی و تحقیقاتی مبتنی بر قرآن باشد و خروجی حاصل شخصیت و کاراکتری باشد که با استانداردهای قرآن تعریف شود.
** منظورتان نمونه کاری است که در ملک سلیمان مشغول انجام آن هستید؟
- بله. دقیقا. ما در فیلم ملک سلیمان نبی (ع) ما با انواع و اقسام کاراکتر ها مواجه بودیم اعم از انسانها و موجودات فرا زمینی و همچنین با لوکیشن های بسیارز بزرگ و سنگین حال اگر بخواهیم قسمت دوم این فیلم بزرگ را کار کنیم به روش سنتی باید تمامی کاراکتر ها دوباره از انبار بازگردانده شوند و لوکیشنها دوباره باز سازی شوند و کارگردان انتخاب بازیگر جدید کند و بقیه ماجرا تا تولید و پس تولید و خروجی نهایی در صورتیکه با استفاده از این تکنولوژی و هوش مصنوعی با استفاده از مخزنی نمونههایی که شما از قبل از نحوه و سبک کار کارگردان در قسمت اول و همچنین کارهای قبلی و شخصیت ایشان و حس حال موجود درقسمت اول و فیلم نامه و تحقیقاتی که گروه تحقیقات برای قسمت دوم آماده کرده اند شروع به پردازش می کند و تمامی لوکیشنها و کاراکترها را به طور مجازی میسازد به گونه ای که کاراکتر ها با توجه به اطلاعاتی که شما به نرم افزار دادهاید میتواند واکنش انجام دهد و حرکت کنند و حتی می تواند سخن بگوید و ابراز احساسات کند، فرض کنید یک سکانسی داریم که در آن سلیمان نبی (ع) و وزیر ایشان و تمامی خدم و حشم و کارگزاران هستند و در این لوکیشن شخصیتی می خواهد وارد شود که دارای مقام و قربی نزد سلیمان است، هوش مصنوعی می تواند تمامی لوکیشن را بازسازی کند و تمامی کاراکترها را در جایگاه خود قرار دهد و از آن فراتر میتواند عکس العمل تک تک کاراکتر ها را نسبت به شخصیتی که دارد وارد میشود را بازسازی کند به طوری که این واقعیت مجازی ساخته شده توسط هوش مصنوعی قابل تشخیص و تفکیک با صحنه رئال نیست و عینا همان است. به عبارت دیگر با استفاده از این ابزار هزینهها و عوامل بسیاری که در تولید دخیل هستند کم میشود و همچنین هزینه ساخت لوکیشنهای متعدد و بزرگ هم عملا حذف میشود و حتی ساخت لوکیشنهایی که به نظر ناممکن هست، ممکن میشود.
** اما مسئله این است که کارگردان چه نقشی در پیشبرد فیلم دارد؟
-ما با استفاده از هوش مصنوعی صحنه را بازسازی کرده و با استفاده از یک عینک VR حضور کارگردان را در آن صحنه میسر میکنیم. در اینجاست که کارگردان پس از مشاهده صحنه، اعمال نظر میکند که فلان حرکت صحیح است یا خیر که پس از اعمال نظر صحنه روتوش شده و خروجی حاصل میشود الی آخر.
** با وجود چنین مزایایی چرا تا به امروز بطور جدی در سینمای ایران از این قابلیت استفاده نشده؟
- به هرحال ورود هر تکنولوژی یک بحث است اما بسط و گسترش آن به دو مولفه وابسطه است که یکی موج تبلیغات و همسان سازی جهانی و دیگری نیاز سنجی و فراهم شدن بستر لازم. هوش مصنوعی از آنجایی که تکنولوژی عمومی در جهان نیست و به دلایل وحشتی که از پیشرفت آن و اختلالی که ممکن است در زندگی بشر ایجاد کند، در حوزه های صنعتی بیشتر استفاده می شود در ضمن اینکه هزینه بر نیز هست. بیشترین استفاده آن هوش مصنوعی در سینمای علمی- تخیلی و آخرالزمانی در جهان است. چیزی که به جز چند تجربه انگشت شمار اخیر سینمای ایران فاقد آن است. بافت سینمای ایران هنوز سنتی است و صنعتی به معنای استاندارد آن نیست. عمده فیلم های آن اجتماعی، خانوادگی است. فیلم های دفاع مقدس و یا تجربه گرایانه جدید آن نیز با جلوه های ویژه کامپیوتری و میدانی قابلیت ساخت دارند و عملا نیازی به هزینه بیشتر ندارند. کمتر کارگردان و فیلمسازی با سبک و استایل شخصی دارد که پشتوانه مالی محکمی داشته باشد. اگر هم شرایط فراهم شود، در سینمای ایران اغلب موضوعات پیچیده ای که نیاز به تکنولوژی خاصی داشته باشد، ساخته نمیشود. البته این به آن معنانیست که تمایل این کار وجود ندارد بلکه تصور و ذهنیت بودجه ای و وضعیت اقتصادی و صد البته وضعیت گیشه بر این شرایط تاثیر می گذارد.
** پس با وجود شرایط اقتصادی که درگیر آن هستیم، چنین تکنولوژی به صرفه نیست.
- واقعیت این طور نیست. این تصور همچون حبابی است که در اثر عدم اطلاع دقیق از مقوله هوش مصنوعی شکل گرفته است. توجه داشته باشید که هوش مصنوعی به عنوان یک دستیار قوی در کنار کارگردان حضور دارد و در پیش برد اهداف کارگردان در خدمت اوست. در نظر داشته باشید که در صنعت سینما برای ساخت فیلم های بزرگ باید از عوامل بسیار و لوکیشن های بزرگ و پر هزینه استفاده کرد که شاید ساخت و تهیه آن غیر ممکن باشد، اما استفاده از هوش مصنوعی با تقلیل هزینه ها، ناممکن ها را ممکن و نتیجه فوق العاده ای را عرضه می کند. تنها مانع برسر راه استفاده ازاین تکنولوژی تهیه کنندگان و کارگردانهای ما هستند که هنوز در مقابل این علم مقاومت میکنند و تن به استفاده از این تکنولوژی نمیدهند.
** پس برنامه شما در این شرایط چیست؟
- ما با آگاهی از شرایط سعی داریم که با فرهنگ سازی و تبیین ضرورتها، بستر مناسب با ظرف زمان و مکان تعریف کنیم. سریال ملک سلیمان (ع) در این مسیر می تواند نمونه خوبی باشد که دیگران هم به این سمت کشیده شده و از پتانسیل های موجود داخلی برای رسیدن به استانداردهای جهانی استفاده کنند. لذا از تمام دست اندرکاران صنعت سینما میخواهیم که با همکاری هم به این حوزه وارد شده و شروع به ساخت پروژههای ارزشمند کنیم.
*فارس
ارسال نظر