به گزارش سینماپرس، صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران برخلاف اعتقاد خیلی از رسانههای بیگانه، مخاطبان فراگیری دارد، چرا که مشکلات و معضلات آن بیش از رسانههای دیگر به چشم میخورد. البته در این میان، مخاطبان ارزشی خریدارِ این قابِ جعبه جادو هستند و یکسری از مسیرهای اشتباه و خلافِ اعتقاد و اصول را طی میکنند، میرنجند و آزرده میشوند.
مسئله آنجا مهم میشود که این رسانه در راستای رسانهای کردن الگوهای درست و ارزشمند، درست عمل کرده باشد؛ ترویج سبک زندگی و پرتوی رسانهای خانواده ایرانی نیازمند فرهنگسازی است و عمدتاً خانوادههای ارزشی و آرمانگرا به دنبال برنامههای سیمای ملی هستند که درباره خانواده و ایران اسلامی صحبت کند.
البته گاهی اوقات فیلمها و برنامههای مذهبی تلویزیون که در اقلیتند یک منویات و مفاهیمی انتقال پیدا میکند ولی به برخی از این دست برنامهها انتقاد وارد است. یکی از این سرمنزلها، برنامه «از لاک جیغ تا خدا» است که حتی رسم آن در حد نامش قدمی برنداشته است. مهمانانی روی آنتن میآیند که بعد از آن تبلیغ نااشتباهی را در اختیار مخاطب قرار میدهند.
نام، رسم و هدفِ «از لاک جیغ تا خدا» تغییر راه جوانان به راه درست و اسلامی با الگوهایی که در واقعیت، تغییر نکردهاند یا اگر تغییری داشتهاند پس از چند صباحی، این تغییرات دوباره کمکم به سمت آنچه که بودند، بازمیگردد. مسئله، شخصیتهای این افراد نیست چرا که هرکس در زندگی تغییری دارد و شاید آن تغییر فقط برای چند روز مهمان وجودش باشد، مسئله الگو قرار دادن این شخصیتها برای جوانانی است که شاید دنبال تغییری در خود باشند!
چنین میشود که اینستاگرام و صفحات مجازی دیگر تبدیل شده به دخترانی که توضیح بالای صفحهشان مضمونهای ارزشی است اما رسم و قابش چیز دیگری را نشان میدهد. مثلاً نوشتهاند: «چادر مادرم فاطمه انتخابم بود» و خیلی از موارد دیگر... اما تصاویر آن دخترانی است با چهرههای آرایش شده که چادری بر سر دارند! خودِ این تبلیغ نادرست از چادر و حجاب است. اینجاست که انتقادها بالا میرود از «لاک جیغ تا خدا» کجا و از «لاک جیغ تا شهرت» در فضای مجازی!
شاید مسیر را برخی اشتباه رفتهاند و یا سرمنزلهای اسلام و آرمانگرایی دینی را اشتباه گرفتهاند ولی نشانی حجاب اسلامی فقط چادُر سر کردن نیست! حیا و ایمان، جلب توجه نکردن و نداشتن زینت کجای این شخصیتهایی است که روی آنتِنِ «از لاک جیغ تا خدا» مهمان شدهاند و الگویی جدید برای خانوادههای ایرانی مطرح شوند. اینجا دچار تناقض میشویم که آیا برنامههای ما قرار نیست بر روی آوردن مهمانان تلویزیونی قانونی وضع کنند؟
بسیاری از برنامههای تلویزیون برخلاف الگوسازی و فرهنگسازی به سمت افزایش فالوورهای برخی از مهمانان و حتی مجریان جوان شده تا آنها به واسطه آنتِنِ جمهوری اسلامی ایران خودشان را در فضاهای مختلف مطرح کنند. حجاب و دین در ظاهر اصل و در باطن به سخره گرفته میشود. مدیران، تهیهکنندگان و عوامل مربوطه برنامهسازی در تلویزیون باید توجه کنند سیمای ملی ایران قاب مقدسی است که هم میتواند راهگشا و هم میتواند منحرفکننده جامعه باشد.
تلویزیون امروز هم باید با سرمنزلهای درست و حساب شده، پرچم حجاب اسلامی را برافراشته نگه دارند. مدیران و مسئولان، مقداری در انتخاب الگو دقت کنند و همچون سریالسازی در برنامهسازی فقط به فکر پُرکردن ساعتهای ضبط و اصطلاحاً آنتن نباشند. الگوسازی و فرهنگسازی مسیرِ سختی است و نمیتوان هرکسی را به عنوان مهمان و الگو معرفی کرد.
البته دیدهها و شنیدهها میگوید که صداوسیما هیچوقت به دنبال ارائه الگوی غلط نبوده و حتی در موقعیتهایی مثل «هزار راه نرفته» و «وقتشه» و برخی برنامههای دیگر که مهمانانی میآیند و دردسرهای مجازی دارند عذرخواهی میکند و نمیخواهد چنین اشتباهاتی تکرار شود. اما خواه ناخواه به خاطر استفاده از تهیهکنندگان کارنابلد و اصطلاحاً اسپانسر و سرمایهگذار صرف، کجسلیقگی را چاشنی کار کرده و این کجسلیقگی گاهی ناآگاهانه به ناکجاآباد میرسد.
*تسنیم
ارسال نظر