به گزارش سینماپرس، دیماه سال ۹۵ اولین خبر برای ساخت سریال جدید سازمان اوج در رسانهها منتشر شد، مینی سریال «گیلهوا» که توسط اردلان عاشوری نوشته و کارگردانی شده بود. این سریال یک ملودرام عاشقانه است که در بستر حوادث انتهای قرن ۱۲ شمسی و قحطی بزرگ ایران رقم میخورد. تهیهکننده این مینیسریال امیر بنان است و اردلان عاشوری هم کارگردانی آن را برعهده دارد. تولید آن از اوایل بهمنماه سال ۹۵ آغاز شد. الان در سال ۹۸ با وجود تقریبا گذشت سه سال هنوز این سریال از تلویزیون پخش نشده است. بعد از اتفاقاتی که برای ستاره اسکندری یکی از بازیگران اصلی این سریال در فضای مجازی افتاد و پخش نشدن این سریال، گمانهزنیها به این سمت و سو رفت که حتما بهخاطر این حواشی دیگر سریال پخش نمیشود یا تغییراتی باید در آن صورت بگیرد. در این گزارش سیر اتفاقات درخصوص پخش این سریال را بررسی کردیم. گفتوگویی هم با تهیهکننده این سریال، مسئولان اوج که سرمایهگذاری فیلم را بهعهده داشتند و روابطعمومی شبکه سه سیما داشتیم.
قرار است در گیلهوا چه چیزی ببینیم؟
در گیلهوا قرار است یک ملودرام عاشقانه را ببینید با نگاهی عاطفی به زندگی مردم شمال ایران در بستر اتفاقات تاریخی سال ۱۲۹۷ که روایتگر سبک زندگی و روابط اجتماعی و عاطفی مردم ایران و نقش انگلستان در امور داخلی کشور در ۱۰۰ سال گذشته است. شروع سریال قطعا برای هر بینندهای غافلگیرکننده خواهد بود و نمیخواهیم در این گزارش به این مساله بپردازیم، این مینیسریال در هفت قسمت و در شهرهای کیاشهر، سیاهکل و تهران تصویربرداری شده است. خیلیها گفتند سریال گیلهوا قرار است به زندگی میرزاکوچکخان بپردازد درحالیکه حضور بهروز شعیبی در نقش میرزاکوچکخان در این سریال کوتاه است، این سریال زندگی مردم شمال ایران در دوران نهضت جنگل را نمایش میدهد. در خرده روایتهای این سریال، عشق و هراس یک جوان را در بستر اتفاقاتی همچون قیام میرزا کوچک خان جنگلی و قحطی بعد از جنگ جهانی را هم تصویر میکند.
برنامه برای پخش سریال چه بود؟
ابتدا قرار بود فیلم سینمایی گیلهوا ساخته و در جشنواره فجر اکران شود، اما بعد از آن تصمیم به ساخت یک مینیسریال گرفته شد، زمان پخش هم با توجه به موضوع سریال بعد از ماه رمضان امسال و همزمان با اتفاقات تاریخی منجیل قرار داده شد، اما شبکه سه تصمیم به پخش «گاندو» گرفت و دلیل آن را هم این موضوع اعلام کرد که «گاندو» با توجه به موضوعی که دارد باید در همین زمان پخش شود، برای همین در خبرها باردیگر اعلام شد سریال گیلهوا بعد از سریال گاندو پخش خواهد شد. اما کنداکتور شبکه تغییر کرد و پخش این سریال جابهجا شد و بهجای آن سریال «آچمز» پخش شد. حالا گفته میشود قرار است سریال در پاییز و آذرماه همزمان با سالروز قیام میرزاکوچکخان جنگلی پخش شود.
پاسخ تهیهکننده گیلهوا به یک شایعه
من قبلا هم بهصورت اجمالی توضیحاتی دادهام. سال گذشته به این دلیل پخش نشده است که ما پیگیری سینمایی کار را میکردیم. یک نسخه سینمایی داشتیم و دنبال این بودیم که این نسخه سینمایی را به جشنواره کودک، فجر و... ارائه دهیم. امسال بهصورت جدی فایل پخش آن از طریق سیما باز شد. قرار شده بود به مناسبت جنگ منجیل از شبکه سوم پخش شود. کنداکتور و مسائل آن هم مشخص شد. همه مسائل برای پخش مشخص شده بود. تا چند روز قبل از تاریخ مقرر پخش آن، حتی خود شبکه هم اعلام کرد. منتها سریال گاندو آماده پخش بود و باید پخش میشد، قرار بود سریال ما بعد از این سریال پخش شود. گاندو سریالی بود که مدت زمان پخش آن یکماه به طول میانجامید. همان زمانی که به تعویق افتاد، ما به شبکه اعلام کردیم این ماجرا به جنگ منجیل برمیگردد. قرابت زمانی با آن موقع داشت و قرار بود بعد از ماه رمضان و دقیقا به مناسب سالگرد جنگ منجیل پخش شود. یعنی با توجه به اینکه سریال ما، یک مینیسریال است عملا خود ما هم اصراری بر پخش آن نداشتیم تا اینکه زمان مناسبتری برای آن بهوجود بیاید. قول داده بودند بعد از پخش گاندو، سریال ما پخش شود، البته ما هم پیگیری نکردیم، یعنی این را به زمانی موکول کردیم که بتواند قرابت تاریخی با موضوع داشته باشد. بهخاطر اینکه مینیسریال بود، دوست داشتیم درخصوص آن تبلیغات خوبی انجام دهیم که خوب هم دیده شود. کل سریال، هفت قسمت ۵۰ دقیقهای است. شما خودتان هم شرایط را میدانید، هفت قسمت تا بخواهد دیده شود، دیگر تمام شده است. زمان زیادی برای تبلیغات و دیگر مسائل ندارد. چون نه شرایط تبلیغاتی آن مناسب بود و نه قرابت تاریخی مناسب داشت، بنابراین تصمیم گرفتیم زمانی پخش شود که از دو یا سه هفته قبل از آن تبلیغات مناسبی برای آن داشته باشیم. بنابراین تصمیم بر این شد به مناسبت سالگرد شهادت میرزا کوچک خان در آذرماه پخش شود. در ابتدا هم که ما میخواستیم این سریال را بسازیم، دو زمان پخش برای آن درنظر گرفته بودیم. این هم که میگویم زمان پخش، به هر حال هر سریالی میتواند در زمانی پخش شده و دیده شود، منتها این را برای خودمان متصور شدیم که با توجه به بحث مینیسریال بودن، بتوانیم زمانی را برای تبلیغات درنظر بگیریم که تبلیغات مناسبی باشد تا این سریال درست دیده شود. انشاءالله به یاری خداوند، سریال را برای آذرماه پخش میکنیم. منظورم این است که در حال مذاکره هستیم تا در آن زمان پخش شود و ما هم بتوانیم در بحث تبلیغات فضای مناسبی داشته باشیم.
پاسخ به یک شایعه
اینکه میگویند بهخاطر خانم اسکندری و حاشیههای پیشآمده سریال پخش نمیشود را قبول ندارم. نکته دیگر این است، بعضی مسائل که بهوجود میآید در حد شبکه و اینها نیست. این را مطمئن هستم که شبکه سوم هیچ مشکلی بابت پخش ندارد؛ طرف قرارداد ما شبکه سوم بوده است. سازمان اوج با شبکه سوم صحبتکرده و هیچ مشکلی بابت این موضوع نبوده است. اصلا هیچ ارتباطی بین پخش نشدن این سریال و بقیه مسائل وجود ندارد. تمام این مواردی که گفته میشود، تصوراتی است که از بیرون وجود دارد. تلاقی زمانی با یک اتفاق و نبودن مناسبت مناسب برای پخش سریال، باعث شد که چنین مسائلی شکل بگیرد. اما پخش نشدن سریال اصلا ارتباطی به مسائل حاشیهای که ایجاد شده ندارد. حقیقتا هم باید بگویم درخصوص این موضوع صحبتی با ما نشده است. ما درحالحاضر با هر وضعیتی که این سریال بتواند دیده شود، برای پخش آن قانع میشویم. سریالهای دیگر، ۱۳، ۱۴ تا ۲۰ قسمت هستند. درخصوص آنها زمان دیدهشدن وجود دارد، ولی چون گیلهوا مینیسریال است، لازم است که تبلیغات مناسبی درمورد آن انجام شود. ما از این منظر با سیما صحبتی نداشتهایم که درحالحاضر با توجه به شرایطی که بین ما و انگلیسیها وجود دارد، این سریال میتواند بحث عداوت انگلیسیها را نسبت به ما نشان دهد.
بابت پخش سریال، من با سیما مواجه نمیشوم. این سریال محصول سازمان اوج است. سازمان اوج یک کارگروه پخش دارند که آنها با سیما مذاکره میکنند. دوستان لطف داشته و در آن جلساتی که با سیما داشتهاند، بنده هم رفتهام و صحبت کردم و پیگیریهایی هم داشتهام. امیدوارم زحمتی که کشیدم، دیده شود. فیلمبرداری ما سه ماه به طول انجامید و میدانید که کار تاریخی چقدر سخت و زمانبر است. امیدوارم هر چه زودتر این سریال در زمان مناسب پخش شود.
پاسخ روابط عمومی اوج
سازمان فرهنگی رسانهای اوج، سرمایهگذاری برای این سریال را انجام داده است و با توافقی که با سازمان صداوسیما داشته، قرار بر این است که این سریال از شبکه سوم سیما پخش شود. وقتی از مسئولان این سازمان پرسیدیم که چرا پخش سریال متوقف شده است، توقف آن را تکذیب کردند و گفتند: «حرفی در مورد پخشنشدن این سریال نشده است، قرار بر این بود بعد از ماه رمضان سریال پخش شود، اما به بعد از گاندو موکول شد که بعد از آن هم یک سریال طنز جایگزین آن شد، اما چیزی در رابطه با اینکه کلا پخش نشود به ما نگفتند. حالا منتظر این هستیم که سریال در پاییز و بعد از ماه صفر و تقریبا همزمان با ایام شهادت میرزا کوچک خان پخش شود.»
روابطعمومی اوج درمورد حضور ستاره اسکندری در این سریال و حاشیههایی که فرامتن این سریال برای او اتفاق افتاد، گفت: «به ما چیزی در این مورد نگفتند و حتی اشارهای هم نکردند. اما باید این سوال را از مسئولان شبکه سه و تلویزیون بپرسید.»
پاسخ شبکه سه
برای اینکه علت پخشنشدن این موضوع را بدانیم اول بهسراغ محسن یزدی، قائممقام شبکه سه رفتیم و بعد هم به سراغ مهدی آذرپندار، مدیرگروه فیلم و سریال شبکه سه که هر دو نفر ما را به روابطعمومی شبکه ارجاع دادند و درنهایت با کورش کمرهای صحبت کردیم و او درباره حواشی پخشنشدن این سریال گفت: «فعلا بهخاطر ماجرای نفتکشهای انگلیسی قرارمان این است که سریال «بانوی سردار» را پخش کنیم، اینکه گیلهوا چه زمانی پخش شود، مشخص نیست چون بهخاطر سریال «بانوی سردار» کلا کنداکتور برنامه بههم خورد و بچههای گروه فیلم و سریال باید دوباره جمعبندی کنند.» کمرهای درباره حواشی به وجود آمده برای ستاره اسکندری که در این سریال بازی میکند و اینکه توقف پخش این سریال بهخاطر همین موضوع بوده است، گفت: «توقفی در کار نیست، اگر قرار بر توقف و پخشنشدن بود، به ما هم میگفتند و سریال کلا پخش نمیشد، اما دلیلش بهخاطر همین موضوع انگلستان است که میخواهیم سریالی مرتبط با آن پخش شود. این انتخاب و نظر هیچ ارتباطی هم به حواشی پیش آمده برای بازیگر سریال گیلهوا ندارد. ضمن اینکه هنوز به این نتیجه قطعی نرسیدیم که سریال از کنداکتور پخش کنار برود، ولی همچنان زمان پخش آن مشخص نیست.» البته صحبتها درمورد پخش سریال گیلهوا ضدونقیضهای زیادی دارد. اگر گفته روابطعمومی شبکه سه سیما درست باشد که بهخاطر ماهیت ضدانگلیسی سریال «بانوی سردار»، تصمیم به پخش این سریال گرفتند، باید گفت سریال گیلهوا هم ماهیت ضدانگلیسی دارد. شنیدههای ما از درون سازمان حکایت از آن دارد که مدیران سازمان فعلا تشخیص دادهاند این سریال پخش نشود و تعویق در پخش سریال گیلهوا به تصمیم سازندگان و مدیران شبکه ارتباطی ندارد. منتها فعلا تصمیم بر این است که پخش این سریال، مدتی به تعویق بیفتد.
یک بلاتکلیفی آشکار
شخصیت هنرمندان خارج از اثری که تولید کردهاند یا در مشارکت آن نقش داشتند، خیلی از اوقات محل بحث قرار میگیرد. گاهی چهره واقعی یک هنرمند، مغایر با تصویری است که مخاطبان به خاطر آثارش از او دارند و مواجهه با این واقعیت، ممکن است چندان دلچسب و شیرین نباشد. نکته دیگر در این خصوص، تفاوت آدمها با خودشان در زمانهای مختلف است. مثلا هنرمندی را تصور کنید که در دهه ۶۰ عقایدی داشت و بر مبنای آنها فیلمی ساخته و در دهه ۸۰ عقاید دیگری پیدا میکند. آیا علاقهمندان به مشرب فکری پیشین او باید از آثاری که در آن دوران ساخته هم اعلام بیزاری و برائت کنند؟ تا اینجای کار تصمیم برعهده افرادی است که مخاطب این آثار به حساب میآیند و این تصمیم به نوعی به نسبت عاطفی افراد با آثار فرهنگی و خالقان آنها بر میگردد. اما وقتی بحث به مدیریت فرهنگی کشور ربط پیدا کند، قضیه پیچیدهتر خواهد شد. اینکه ما در آرشیو شخصیمان فیلمهایی که گلشیفته فراهانی برای ملاقلیپور و حاتمیکیا بازی کرده را نگه میداریم یا نه، یک تصمیم شخصی است و میتواند از منطقهای مختلفی پیروی کند، اما اگر کسی در جایگاه یک مدیر فرهنگی با این موضوع مواجه شود، آنگاه باید تصمیم بگیرد که مثلا فیلمهای گلشیفته فراهانی از تلویزیون پخش بشوند یا نه؟ چه پاسخ مثبت و چه پاسخ منفی باشد به چنین چالش و پرسشی، دشوار است.
شاید در یک دوره زمانی راحتترین کار این باشد که بگویند نه، پخش نمیکنیم و البته میتواند دورهای دیگر هم فرا برسد که مشکلترین کار، ایجاد کوچکترین مانعی در فضای فرهنگی باشد. دامنه این نوع مسائل وقتی به حضور یک بازیگر در سریالی که آماده پخش شده برسد، قضیه باز هم پیچیدهتر میشود. هنرپیشهای در خارج از فضای تلویزیون یک رفتار شخصی انجام میدهد که با مواضع کلی صداوسیما در تضاد است و در عین حال سریالی را آماده پخش از تلویزیون دارد. ترس آنها از این است که پخش سریال و اینکه به روی خودشان نیاوردند چه اتفاقی افتاده، بهطور کل جدیت مدیران این رسانه را در پافشاری روی شعارهایشان زیر سوال ببرد.
مبلغ بسیار بالایی برای تولید این سریال هزینه شده است اما تلویزیون قید پخش آن را میزند تا مسالهای برای مسئولانش درست نکرده باشد. هزینه این خسارت عظیم را چه کسی پرداخت خواهد کرد؟ آیا این هزینه را هنرپیشهای پرداخت میکند که صداوسیما آن را خاطی میداند یا مردمی که برای تولید محصولات فرهنگی و ایجاد سرگرمی و تربیت سلیقه، از پول نفت و مالیات آنها این مجموعه تولید شده است؟ مسئولان صداوسیما در این میان چه نقشی دارند؟ نقش به دردسر نیفتادن و صدور حکم عدم نمایش سریال؟ اگر اتخاذ تصمیمات کلان به این راحتی بود، اصولا مدیریت، مفهومی جدی پیدا نمیکرد. بهوجود آمدن چنین وضعی، نتیجه نوع مدیریت همین مدیران است. این شاید درست باشد که هرکس دیگری هم در چنین موقعیتی، به راحتی نمیتواند تصمیم بگیرد. اما اولین بار نیست که چنین وضعیتی ایجاد شده و پس از اولین بار که چنین چیزی رخ داد، تاکنون که لااقل به دهها مورد عمده و فراگیر رسیده، همچنان هیچ تدبیری برای این موضوع اندیشیده نشده است. صداوسیما تا دهها سال دیگر هم میتواند دقیقا به همین شکلی آچمز شود که امروز شده است. مدیرانی که در رسیدن وضع به اینجا و گنجانده نشدن تدبیری در سیستم اجراییشان مقصر اصلی هستند، ضامن هزینهای که برای آن سریال شده هم بهحساب میآیند. به عبارت سادهتر و سرراستتر میشود گفت کسی حق ندارد برای به دردسر افتادن خودش از جیب ملت چند میلیارد تومان هزینه کند و به جایی هم جواب پس ندهد، چون مدیر است.
*فرهیختگان
ارسال نظر