سیدعرفان فاطمی / سی و ششمین جشنواره فیلم کوتاه تهران با محدودیت های قابل توجهی نسبت به سال های گذشته در پردیس سینمایی ملت برگزار شد. محدودیت های ویژه ای که بیش از هر چیز حکایت از عقب ماندگی و دیرفهمی مدیران و متولیان انجمن سینمای جوانان ایران می نمود. حکایتی غم بار که به سبب سردرگمی و بی آرمانی در عرصه مدیریتی این بخش از سینمای کشور در طی بیش از شش سال حاکمیت مطلق بنفش پوشان رقم خورد و آنچنان فضای وِل شدگی را در این حوزه مهم از صنعت سینمای کشور عریان ساخت و به نمایش گذاشت که به ناچار مدیران این حوزه را مجبور نمود تا برای جلوگیری از فضاحت بیشتر به نوعی مضحک از سانسور روی آورده و ضمن ایجاد محدودیت برای حضور آثار و ممانعت از نمایش عمومی بسیاری از تولیدات فیلم کوتاه؛ نهایتا تعداد ۶۵ اثر را آن هم بعضا با جرح و تعدیل بسیاری در جشنواره به نمایش درآورند.
البته عمق فاجعه در مدیریت انجمن آنچنان گسترده بود که حتی همین ۶۵ اثر گلچین شده نیز به خوبی می توانست وضعیت وِل شدگی و بی صاحبی این زیر مجموعه مهم سازمان سینمایی را هویدا سازد و شاید از این جهت بود که مدیران مدبر انجمن در قالب فکر بکر مدیر روابط عمومی این مجموعه، اقدام به اعمال محدودیت های ویژه از برای تماشای همین تعداد محدود اثر حاضر در جشنواره نموده و سعی کردند تا با اقدامات خلق الساعه ای همچون بلیط فروشی و حذف سالن رسانه و ... مانع حضور آزاد اهالی رسانه و منتقدان سینمایی برای دیدن آثار در این دوره از جشنواره شوند.
پس اگر چه پرونده سی و ششمین جشنواره فیلم کوتاه تهران نهایتا در شامگاه ۲۴ آبان ماه بسته شد و این جشنواره با برگزاری اختتامیه ای بی رونق و به همراه صندلی های خالی مجموعه همایش های برج میلاد رسما به کار خود پایان داد؛ اما اکنون زمان مناسبی است تا چند نکته اساسی را به دغدغه مندان سینمای جوان و فعالان دلسوز فیلم کوتاه و بالاخص ریاست تازه وارد سازمان سینمایی یادآور شد:
۱. انجمن سینمای جوانان ایران دارای نقشی بی بدیل در عرصه سینمایی کشور است؛ به نحوی که امروزه این انجمن به عنوان بزرگترین انجمن سینمایی کشور قلمداد شده و از سال ۱۳۶۴ هجری شمسی، با دریافت بودجه و امکانات دولتی توانسته به صورت جدی فعالیت خود را در ذیل معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و پس از آن در قالب سازمان سینمایی ادامه دهد و مهم ترین نقش را در معرفی فیلمسازان جوان و آتیه دار نسل های مختلف به عرصه سینمایی کشور عهدهدار شود؛ به نحوی که امروزه بسیاری از فیلم سازان حاضر و فعال در عرصه ی سینمای بلند کشورمان همانند رضا میرکریمی، سعید روستایی، محمدحسین مهدویان و ... محصول همین انجمن سینمایی و حضور اولیه و البته معرفی در این چنین جشنواره ای می باشند.
۲. فیلم کوتاه بهترین بستر تجربه اندوزی و کسب دانش برای فیلمسازان جوان است و به جرئت می توان این حوزه را به عنوان پایه صنعت سینما در ایران و به طور کل در جهان معرفی نمود. از این جهت سرآغاز فعالیت حرفه ای بسیاری از فیلم سازان بزرگ جهان، حوزه فیلم کوتاه بوده و عموم ایشان فعالیت سینمایی خود را در این بستر مهم و تاثیرگذار آغاز نموده اند و پس از کسب تجربه لازم با تولید آثار سینمایی کوتاه بوده است که توانسته اند راه فیلمسازی خود را پیدا نمایند و این همه دلیل روشنی از برای چرایی حضور مدیران توانمند در این بخش از صنعت سینما می باشد.
۳. ماهیت بسترساز و همچنین ابعاد هویت بخش فیلم کوتاه به جوانان علاقمند سینما سبب می شود تا جشنواره فیلم کوتاه تهران را بتوان به عنوان یکی از مهمترین و با اهمیت ترین جشنواره های سینمایی کشور معرفی نمود؛ جشنواره ای که مسیر رُشد و معرفی فیلمسازان جوان ایرانی را رقم زده و از این جهت است که در سال های گذشته شاهد بودیم چه بسیار فیلمسازانی که از بطن همین جشنواره متولد شده و به صنعت سینمای ایران معرفی شدند و چه بسیار سینماگران جوان و گُمنامی که به واسطه همین جشنواره مطرح شده و امروزه به نام های آشنایی همچون سعید روستایی و ابراهیم ایرجزاد و هومن سیدی و ... در عرصه سینمای کشور مبدل گردیده اند و بعضا با مغزهای کوچک زنگزده خود در بهترین موعد اکران بر سردر سینماهای کشور حضور داشته و با تولید بدون مانع آثاری همچون تابستان داغ؛ ابد و یک روز و یا متری شش و نیم و ... خوراک فرهنگی مجهولی را به خورد جامعه پیرامونی خود می دهند و این همه در شرایطی است که متاسفانه هیچ برنامه ریزی دقیق و هدفمندی از برای تربیت این فیلمسازان جوان صورت نگرفته و این کاستی و نقص فاحش در عصر مدبران به نحوی ویژه ملموس می باشد.
۴. عموم جشنواره های بین المللی، در کنار برگزاری و اهدای جوایز به فیلمسازان و ... سعی می نمایند تا منطبق بر توان خود، نقش راهبردی ویژه ای را در تعیین جنس فیلمسازی فیلمسازان ایفا نموده و محتوای مدنظر خود را مبتنی بر آرمان ها و اهداف کلان فرهنگی تبیین و به صورت کارخواسته ای غیر مستقیم بر عهده جامعه هنری در تماس با خود گذارد. اما گونه رفتاری جشنواره فیلم کوتاه تهران، در طی سال های اخیر نشان داده که یا این جشنواره فاقد سیاست گذاری است و یا آنکه اساسا قادر نیست و نمی تواند و یا نمی خواهد که فیلمسازان جوان مرتبط با خود را ترغیب به ساخت فیلم هایی متناسب با آرمان های فرهنگی کشور نماید.
۵. پتانسیل بالای انجمن سینمای جوانان ایران در جذب و شناسایی جوانان مستعد با تمرکز بر حوزه عمل فیلم کوتاه به خوبی می تواند امکان لازم تاثیر گذاری و جریان سازی را مهیا ساخته و سیاستگذاران فرهنگی را در کنار مدیران توانمند سینمایی به مجموعه ای کارآمد از برای ایجاد موج فرهنگی مبدل نماید. به عبارتی دیگر؛ انجمن مجموعه ای است که به خوبی می توانند نقش اساسی در هدایت جوانان مشتاق فیلمسازی داشته باشد و ضمن کشف و معرفی آینده سازان صنعت سینمای ایران، با برگزاری هدفمند جشنواره می تواند مسیر محتوایی ویژه ای را دنبال نماید تا در آینده فیلم هایی با کیفیت و محتوای مناسب در اختیار سینمای ملی کشور قرار گرفته و به تبع آن خوراک فرهنگی مناسبی برای جامعه اسلامی ایران فراهم شود. اما متاسفانه چنین نگرشی نه تنها در جشنواره فیلم کوتاه تهران، بلکه به صورت محسوسی در ساختار ویژه انجمن سینمای جوان ایران مغفول مانده و حضور قبیله ای خاص در بطن این نهاد تاثیرگذار سینمایی موجب شده تا این رویکرد حیاتی و مهم به عنوان یکی از اصول تعیین کننده در آینده فرهنگی کشور دیده نشود.
۶. مرور کلی مجموع آثار عرضه شده در سی و ششمین جشنواره فیلم کوتاه تهران؛ در قالب ۶۵ اثر محدود و گلچین شده که موفق شدند تا بعضا با جرح و تعدیل محتوای خود، مجوز حضور در جشنواره را کسب نمایند و علی الخصوص آثاری که با حمایت انجمن سینمای جوانان ایران ساخته شده اند؛ می توان به صورتی کاملا مستدل اعلام نمود که متاسفانه اثری از هدایت محتوای اصولی و جریانسازی بر مدار آرمان های جمهوری اسلامی در حوزه فیلم کوتاه دیده نمی شود و این واقعیتی به شدت نگران کننده از برای آینده صنعت سینمای ایران است.
۷. سی و ششمین جشنواره فیلم کوتاه تهران می تواند ملاک خوبی از برای ارزیابی عملکرد مدیران انجمن سینمای جوانان ایران در طی چندین سال حاکمیت بنفش پوشان بر این عرصه باشد؛ مدیرانی که سعی نمودند تا کوتاهی شخصیت فکری و مدیریتی خود را در پیوند با قبیله ای خاص از سینماگران منورالفکر، مرتفع سازند و از این جهت در طی سال های اخیر، ارکان انجمن را به صورتی دربست در اختیار ایشان قرار داده و موجب شدند تا چونان آسیبی بر پیکره سینمای جوان وارد شود و به تبع آن خروجی محتوای آثار آنچنان سخیف شود که امروزه برای جلوگیری از گسترش افتضاح به بار آمده به اعمال شیوه های مختلف سانسور روی آورند. مدیران کم سوادی که محصول عملکرد ایشان را می توان در قالب همین تعداد آثار به ظاهر گلچین شده در جشنواره سی و ششم مشاهده نمود. آثاری که عموما از تلخی و سیاهی مفرطی بر بستر روایت اجتماعی خود برخوردار بوده و ضمن القاء این تلخی و سیاهی بر عمق وجود مخاطبان خود، گویی سعی می نماید تا هیچ آینده روشن و امیدبخشی را از برای انسان ایرانی باقی نگذارند.
۸. سی و ششمین جشنواره فیلم کوتاه تهران نمودی روشن از اضمحلال انجمن سینمای جوانان ایران در عصر مدبران بنفش است؛ انجمنی که فرایند عمل آن در حوزه تولیدات فیلم کوتاه سبب شده تا عموم آثار در فضای اجتماعی خود به ترسیم فلاکت و بدبختی انسان مسلمان ایرانی روی آورده و ضمن تعمیم این فلاکت به تمامی اقشار و گروه های سنی و ... عملا به ابزاری رسانه ای توانمندی از برای ترسیم بیچارگی انسان مسلمان ایرانی به در منظر جهانی مبدل گردد.
۹. اکنون وقت پرسشگری است! و توقع از ریاست جدید سازمان سینمایی آن است که شعار شفافیت را به واقعیت مبدل ساخته و از مدیران انجمن سینمای جوانان ایران بخواهد تا به روشنی معین سازند که بودجه های میلیاردی این انجمن چگونه و در چه مسیری مصرف می شود!؟ و اساسا چند درصد از آثار و تولیدات فراگیر انجمن متوجه سبک زندگی اسلامی-ایرانی گردیده است!؟ پس آیا نمی شد که انجمن سینمای جوان بودجه های خود را صرف پرورش استعدادهای متعهد و تولید فیلم های ارزشی نماید و شرایط را به صورتی رقم زند که فیلم سازان جوان و متعهد به اسلام و ایران از انگیزه لازم و امکانات مادی کافی برای ساخت و تولید آثار برخوردار شوند!؟ قطعا مدیران انجمن متهمان اصلی ولنگاری حال حاضر در حوزه فیلم کوتاه بوده و اساسا نمی توانند به شیوه فرار از پاسخگویی روی آورده و با اعلان استعفا سعی نمایند تا خود را مظلوم جلوه دهند.
نظرات