بهگزارش سینماپرس، با گذشت سالروز قتل و ترور «جان اف کندی» بازخوانی فیلم «جی اف کی» ساخته «الیور استون» محصول سال ۱۹۹۱ میتواند ما را با مسأله مهم کشف و حل معمای ترور این شخصیت مهم سیاسی ایالت متحده آمریکا آشنا کند.
«سعید مستغاثی» منتقد و مدرس تاریخ سینما درباره این این فیلم یادداشتی را در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده است که در ادامه میخوانیم:
«الیور استون» فیلمساز باهوش و حرفهای در تاریخ سینمای آمریکا است. او با اینکه فیلمساز آمریکا است و حتی به گفته خودش در حضوری که در جشنواره جهانی فجر تهران داشت تعلق خاطر به وطن و کشور خودش دارد، در فیلمهای سینمایی که میسازد حرفهای مهم و زیرکانه خود را در فیلمهایش با هوشیاری قرار میدهد و مخاطب را با مسائل و نظریاتی آشنا میکند.
این تکنیک کار وی در فیلمهای سهگانهای که درباره ویتنام ساخت و همینطور دیگر آثار سیاسی وی در سینما مشهود است. او در فیلم «جی اف کی» پس از سالها مجدداً به پرونده قتل کندی پرداخته و فرضیههای مختلف ترور «کندی» را از زاویه یک وکیل مورد بررسی قرار میهد. جالب اینکه تهیه کننده فیلم «جی اف کی» « آرنون میلچان» خود یک اسراییلی معروف در هالیوود بوده و است که براساس گفتههای مقامات اسراییلی از جمله «شیمون پرز» عامل اصلی مجهز شدن اسراییل به سلاح هستهای به شمار میرود! و از همین روی در فیلم «جی اف کی» تنها فرضیهای که مطرح نمیشود، همان دست داشتن سرویس امنیتی اسراییل (موساد) در قتل کندی است!!
نمایی از فیلم «جی اف کی» با بازی «کوین کاستنر» وکیل پرونده درحالی که گلوله در دستش دارد ترور را بررسی میکند
نکته مهمی که باید گفته شود این است که گلولههایی که به کندی اصابت میکند از چند طرف به او برخورد کرده است ولی قاتل معرفی شده یعنی «اسوالد» یک نفر است که با فرض حضور در محل تیراندازی فقط از یک طرف میتواند تیر اندازی کند.
در صحنهای از فیلم «جی اف کی» یک مأمور مخفی آمریکایی (دانالد ساترلند) با جیم گریسون (با بازی کوین کاستنر) همان وکیل نیوااورلثانی پروندهای که قتل جان اف کندی را فراتر از جوان ناشناختهای به نام «اسوالد» میدانست، پس از توضیح مفصل درباره مأموریت ویژهای که در روز ترور جان اف کندی به او داده بودند، میگوید که عناصری مثل اسوالد، جک روبی، کوباییهای تبعیدی و مافیا فقط مردم را در خواب و خیالی نگه میدارند تا مثل یک بازی مهمانی، حل معما را حدس بزنند. اما این عناصر تنها آنها را از پرسشهای بسیار مهمتر دور نگه میدارد. او پرسشهای مهم را اینگونه عنوان میسازد:
"...چرا؟ چرا کندی کشته شد؟ چه کسی از آن سود برد؟ چه نیرویی قادر بود آن را انجام دهد؟ و چه گروهی قدرت داشت که آن را پوشش بدهد؟..."
به نظر میآید پاسخ به سوالات فوق میتواند پشت پرده بسیاری از توطئههای سیاسی – تاریخی معاصر از جمله واقعه یازده سپتامبر ۲۰۰۱ و یا ترورها و وقایع مشکوک را روشن سازد. در واقع الیور استون با طرح این سوالات به عنوان یک هنرمند، کلید رمز گشایی دستهای از رازهای سربسته تاریخی را بهدست میدهد و بدین وسیله خود را به عنوان یک فیلمساز سیاسی هوشمند در تاریخ سینما مطرح میکند.
شاید این سوال در ذهن ما ایجاد شود که آیا میلچان بهعنوان یک تهیهکننده اسرائیلی که دارای فیلمهای بسیار زیادی در سینما است و برخی از آنها حتی در اسکار جوایز زیادی گرفته است و حتی شرکت فیلمسازی در هالیوود دارد و با براد پیت در یکی از این شرکتها سهیم است، از این احتمال که استون در فیلم خود بیان کرده است باخبر است؟ پاسخ اتفاقا مثبت است زیرا او مانند دیگر تهیهکنندگان اسرائیلی باهوش و صاحب رسانه است. البته استون این فرضیه را صراحتا بیان نمیکند و از شیوه بیان غیرمستقیم برای حرف خود استفاده کرده است. اما میلچانها بدون نگرانی مغزهای جهان را با سینمای خود هدایت میکند و به مسیر خود ادامه میدهد. برای همین است که امثال استون حرفهای خود را با کنایه و به صورت غیر مستقیم بیان میکند.
کندی لحظاتی قبل از ترور
او هم مانند دیگر فیلمسازان از یک دنیای باز و آزاد در سینمای آمریکا برخوردار نیست که تهیهکننده خود را بهراحتی مطابق افکار سیاسی خود انتخاب کند بلکه تمام سرمایهداران و تهیهکنندههای مطرح هالیوود از یهودیان صهیونیستاند که بنیانگذاران سینمای آمریکااند.
بنابراین فرضیه مهم قتل کندی توسط اسرائیل به عنوان یک احتمال مهم تنها یکبار توسط استون بیان میشود.»
*تسنیم
ارسال نظر