به گزارش سینماپرس، سید محمد حسینی وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی با حضور در برنامه جهان آرا با اشاره به بیانیه اخیر جمعی از هنرمندان گفت: عنوان این بیانیه، بیانیه تعدادی از هنرمندان است در حالیکه ما هنرمندان متعهدی داریم که در مقاطع اصلی همراه انقلاب بودند و امروز هم با آلام و دردهای مردم همراهند و خیلی از آنها هم درآمد چندانی ندارند.
وی افزود: ما جماعتی داریم که در کنار کار هنریشان، موضعگیری سیاسی و حرکتهای تند و افراطی هم داشتند. وقتی خود من در سال ۱۳۸۸ کار در وزارت ارشاد را شروع کردم و آن حوادث و فتنه اتفاق افتاد، اینها نه تنها با وزارت فرهنگ بلکه با کل نظام و دولت مسئله داشتند و رفتارهای تند سیاسی انجام میدادند.
حسینی تصریح کرد: همان افرادی که در سال ۱۳۸۸ آن مواضع را داشتند، سعی شد این افراد جذب شوند و با آنها برخورد نشود. بنای نظام اسلامی بر رأفت و اغماض نسبت به اقشار مختلف جامعه است. بعضی وقتها افرادی باید محکوم شوند. مثل اینکه فردی در پوشش خبرنگار جاسوسی انجام دهد. مثلاً خانم کارگردانی که افکار فمینیستی دارد در سال ۱۳۸۸ به ما مراجعه کرد که ممنوع الخروج شده است. به او گفتم خودت ببین چه مواضعی داشتهای و چه حرفهایی زدهای با رسانههای بیگانه ارتباط گرفتی خوب انتظار داری اینجا برایت فرش قرمز پهن کنند؟ بعد میگفت که ما احساسی شدیم و تحت تأثیر قرار گرفتیم. خب اگر احساسیاید چرا موضعگیری میکنید؟ من به او گفتم شما آن موقع احساسی بودی الان که نیستی حالا بیا و ابراز ندامت کن.
وزیر اسبق ارشاد خطاب به سلبریتیهای امضاء کننده و دنبالکننده این بیانیه، گفت: در همین مورد اخیر شما خیلی زود و بدون اطلاع آمدید و بیانیه تندی دادید که ضد انقلاب از آن بهرهبرداری کرد. اینها دفعه اولی نیست که این کارها را انجام میدهند؛ در سال ۱۳۸۸ هم چنین کارهایی انجام دادند و برخی از اینها محکوم امنیتی شدند حتی زندان برای آنها تعیین شد.
حسینی ادامه داد: سال ۱۳۸۸ در داخل کشوری فیلمی بر اساس همان حرفی که میگفتند به زندانیان تجاوز شده است در حال ساخت بود که با آنها برخورد شده است باز همان آقا هرسال فیلم برای جشنوارههای خارجی میفرستد و مورد تقدیر قرار گرفته است؛ نام او "جعفر پناهی" است. وی محکومی بوده است که با رأفت با او برخورد شده است اما باز هم میگوید هیچ روزنهای برای شنیدن صدای مردم باز نگذاشتند. یا فردی که اخیراً وی را مورد عفو قرار دادند، حالا جوری صحبت میکند که دیکتاتوری بر کشور حاکم است و جایی برای اعتراض نیست.
وی تصریح کرد: در اینکه ضعفهایی وجود داشته که منجر به این حوادث شده حرفی نیست ما هم خودمان از منتقدینیم اما ما باید مدعی این آقایان و خانمهایی باشیم که اسامی آنها پای این بیانیه است. اینها کسانی بودند که هم در سال ۱۳۹۲ و هم در سال ۱۳۹۶ از این دولت حمایت کردند و باعث روی کار آمدن چنین دولت، نمایندگان و شورای شهری شدند. اینها باید جواب بدهند نه اینکه آدرس غلط بدهند و دم از ناکارآمدی بزنند. در این قضیه اگر ناکارآمدی است قوه مجریه باید جواب بدهد همان قوه مجریهای که شما حامی آن بودید. نه اینکه شما کل نظام را زیر سؤال ببرید.
وزیر اسبق ارشاد عنوان کرد: در این بیانیه گفته شده که افرادی به بیگانگان منتسب شدهاند؛ خب این افراد دستگیر شدهاند و برخی از آنها در مناطق مرزی آموزش دیده بودند و اسلحه داشتند و اینها اعتراف هم کردند. ضمن اینکه خود سلطنتطلبها و ضد نقلاب و پمپئو هم از اینها حمایت کردند و رسانههای آنها برای حمایت از این افراد ساعت برنامههایشان را افزایش دادند.
حسینی تصریح کرد: اینکه بگوییم اینها هیچ ارتباطی با خارج نداشتند اینطور نبوده است. آقا هم که صحبت کردند حساب افراد عادی را از اغتشاشگر جدا کردند. ما نفی نمیکنیم که برخی از اینها مردم بودند. در جاهایی افراد بیکار هم بودهاند؛ منشأ بیکاری هم بیکفایتی مسئولان بوده است. برخی نمایندگان هم به اینکه بیخبر بودند اعتراض کردند حتی مراجع هم صحبت کردند و به اینکه زمینهسازی نشده است ایراد گرفتند.
وی در پاسخ به بخشی از بیانیه برخی هنرمندان مبنی بر اینکه فعالیت احزاب با محدودیتهایی مواجه است گفت: این همه حزب و تشکل سیاسی در ایران کار میکنند فقط احزاب و تشکلهای تروریستیاند که اجازه فعالیت ندارند. این بیانیه، بیانیهای ساختارشکنانه، پر ابهام و سیاهنمایی است.
حسینی خاطرنشان کرد: وزارت فرهنگ ما سه دهه دست کسانی بوده است که اهل تسامح بودهاند و اعتقادی نداشتهاند که ما باید فرهنگ اصیل ایرانی را ترویج کنیم. وقتی رییسجمهور میگوید ما هنر ارزشی و غیر ارزشی نداریم و نباید فیلترینگ باشد وقتی این چنین نگاهی باشد یعنی اینکه برای ما فرقی نمیکند و در این راستا البته از این افراد حمایت میشود و گلوگاهها در اختیار این افراد است بعد هم همیشه طلبکارند. یکی از این افراد تهیهکننده "خانه پدری" است وقتی من این فیلم را دیدم یک هفته اعصابم به هم ریخت؛ خب، حالا این فیلم را ببریم در جشنوارههای خارجی تا بگویند که اینها که میگوییم تروریستاند این هم فیلمی که خودشان ساختند.
وزیر ارشاد دولت دهم با بیان اینکه ما آن موقع هم در جایی که لازم بود با قاطعیت وارد میشدیم و برای ما قانون ملاک بود خاطرنشان کرد: کارگردانی که امروز کارگردان انقلابی است آن وقت یک فیلمی در مورد سال ۱۳۸۸ ساخت که انتهای فیلم طبق فیلمنامه نبود و ما هم اکران عمومی به آن فیلم ندادیم. ما سعی میکردیم در عین حال که فضا را برای حضور افراد فراهم میکنیم به افراد تذکر هم بدهیم. در آن زمان برخی اقدامات از سوی سایر دستگاههای فرهنگی انجام میشد مثلاً میراث فرهنگی کارهایی را کرده بود که ما هم اطلاع نداشتیم. البته برخی دانهدرشتها هم به خاطر اینکه ما به بقیه هم میدان میدادیم ناراحت میشدند.
حسینی خطاب به سلبریتیهای بیانیهدهنده علیه نظام گفت: اگر شما برای مردم ناراحتید آیا در مورد همه مسائل هم همین گونهاید؟ در مورد مدافعان حرم و فرزندان این ملت که شهید میشدند چرا ورود پیدا نمیکردید. در برخی جاها با اشاره خارج کشور وارد میشوید و اقداماتی را انجام میدهید. باید از مردمی که در تهران و تبریز و جاهای دیگر علیه اغتشاشگران به میدان آمدند هم سخن بگویید.
وی ادامه داد: چرا سایر هنرمندان که خلاف شما حرف میزنند را محکوم میکنید. هنرمندی اسمش کنار شما نیست و نمیخواهد با شما باشد بعد شدیداً به او هجمه میکنید؛ شما مگر نمیگویید طرفدار آزادی هستید؟ اینها سازماندهی شده به فردی هجمه می کنند که چرا علیه آنان است؟ در سال ۱۳۸۸ فیلم "قلادههای طلا" ساخته شد، بازیگران آن فیلم را بایکوت کردند و دیگر به آنها کار نمیدادند که این عین دیکتاتوری است.
حسینی تصریح کرد: مسئولان فعلی در مقابل این بیانیه چه موضعی دارند. آیا وزارت فرهنگ و مسئولان سینمایی آن را تایید میکنند؟ برخی وقتها سکوت به معنای تأیید است. بعد هم معافیت مالیاتی را برگرداندند که این به نوعی تشویق اینها است. اینکه حرفی زده شود که ضد انقلاب از آن بهرهبرداری کند و بگوید در داخل کشور هم عدهای هنرمندند که نسبت به این موضوع اعتراض دارند باید مسئولان در این باره موضع بگیرند و صحبت کنند.
وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: در نامهای که دبیر شورای عالی امنیت ملی نوشتند نظر رهبری بر برخورد با رأفت اسلامی بود. آیا در ترکیه که میخواستند کودتا کنند اینگونه برخورد شد؟ این رویه نظام اسلامی است که با حلم و رافت برخورد میکند و قضایا را حمل بر صحت میکند بعد شما اینگونه سیاهنمایی میکنید که انگار هیچکس نمیتواند صحبت کند؟ اگر سیاستمدارید بیایید بحث کنید نه اینکه بیانیه بدهید و بعد هم پیدایتان نباشد.
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: نگاه نظام اسلامی به حوزه فرهنگ و هنر حمایتی است. بودجه فرهنگی که بسته میشد ۷۰ درصد آن حمایتی بود چون برخی کارهای فرهنگی درآمد چندانی نداشت. خیلی از اینها اگر بخواهند با کار هنری زندگی شان را تأمین کنند باید یک کار دوم هم داشته باشند. بند «ل» ماده ۱۳۴ قانون مالیات های مستقیم میگوید که برخی فعالیتهای هنری و فرهنگی از مالیات معافند. اما نوع اقدام اخیر سیاسی بوده است چون برخی از سلبریتیها برای اینکه از این دولت حمایت کردند از مردم عذر خواهی کردند. در ابتدا اعلام شد که از پرداخت ۵۰ درصد از مالیات معافند، بعد گفتند حالا ما تمام آن را بخشیدیم تا بعد بگویند به شما امتیاز دادیم.
حسینی افزود: الان که مشکلات افراد بیشتر شده و در برخی از استانها فقط به اندازه پرداخت حقوق افراد بودجه اختصاص میدهند. حالا خطاط و یا نقاشی باید مورد حمایت قرار گیرند و از آنها مالیات گرفته نشود نه از فردی که در یک فیلم، چند صد میلیون تومان دریافت میکند. این را با یک استاد دانشگاه مقایسه کنید. ما از آن استاد دانشگاه اول مالیات را کسر میکنیم بعد حقوقش را میدهیم خب، چرا فردی که این چنین ثروتی دارد نباید مالیات بدهد؟
وزیر ارشاد دولت دهم تأکید کرد: الان میتوان مشخص کرد که هر فرد چه میزان درآمد دارد مانند بازیکنان فوتبال و این هم ساز و کار خودش را میتواند داشته باشد. بعضی از مسئولان ما حال و حوصله ندارند و به صورت کلی یک حکمی میدهند. نمیشود کسی که در آمد زیادی دارد را با کسی که درآمد کمی دارد یکسان گرفت. اهالی فرهنگ و هنر نیاز به معافیت مالیاتی دارند زیرا باید برخی از اهالی فرهنگ و هنر را حمایت کرد اما باید غربال شوند. مثل اینکه اوایل میگفتند ما نمیتوانیم در حساب افراد سرک بکشیم؛ همه اینها راهکار دارد.
چندی قبل از قول رئیس مرکز مالیاتی کشور در رسانهها بود که ۳۰۰ هزار نفر مشمول دریافت مالیات میلیاردی در کشور داریم که تنها ۵۲ درصد از اینها پرونده مالیاتی دارند که نشاندهنده ایراد در ساختار مالیاتی کشور است که باید اصلاح شود. سلبریتیهایی که درآمد بالایی دارند باید مالیات بدهند.
حسینی عنوان کرد: رئیس جمهور اصلاحات کسی بود که بیش از ۱۰ سال وزیر فرهنگ بود و کاملاً این جریان را می شناخت و بیشتر هم در دوره دوم خرداد به اینها میدان داده و هنوز هم او تَکرار میکند اینها هم تَکرار میکنند و وضعیت منتخبین مردم در شورای و دولت مجلس میبینیم. امثال آقای حجاریان هم میگویند باید حرف خودمان را از زبان سلبریتیها بزنیم. در شورای شهر قبلی ما برخی اهالی هنر و ورزشکاران بودند. در مقطعی از پایگاهی که اینها داشتند استفاده شد اما اینها وقتی دیدند که سیاست مقوله دیگری است رها کردند و رفتند.
وی ادامه داد: اینکه بخواهیم چنین افرادی را به عنوان رهبران اجتماعی معرفی بکنیم این دیگر خریدار ندارد مردم آنقدر با مشکلات اقتصادی مواجه هستند که به این چیزها توجه نمیکنند. از طرفی این هنرمندان را مقصر هم میدانند چون اینها بودند که تضمین دادند که تا ۱۴۰۰ با فلانی.
حسینی درباره استفاده سیاسی اصولگرایان از سلبریتیها گفت: در اصولگرایان هم به صورت موردی این موضوع را داشتهایم؛ در برجام هم برخی از هنرمندان بیانیه صادر کردند و بر اساس خطی که وزارت خارجه به آنها داده بود چیزی نوشتند. بحثی که ما داشتیم این بود که کاندیدای مورد نظر ما جلساتی را با اقشار مختلف داشته باشد و نظراتش را بگوید. البته برای ما این فرصت هم پیش نیامد و دیدیم یک هنرمندنمایی را بردند و نتیجه هم نداشت. البته این موارد معدود بوده است؛ اما در جریان اصلاحطلبی از ابزارهای مختلفی استفاده میکنند و منعی برای استفاده از رسانههای خارجی هم ندارند و سعی میکنند جای جلاد و شهید را عوض کنند و رقیب هراسی کنند تا مردم را بترسانند، این استفاده بیشتر بوده است.
وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی تصریح کرد: به نظر میرسد مردم خودشان با آزمون و خطا به این نتیجه رسیدهاند که این روش دیگر فایده ندارد. البته خود صداوسیما هم به مرجع شدن سلبریتیها دامن زده است.
حسینی درباره نظر برخی مبنی بر عدم نظارت بر کارهای فرهنگی تصریح کرد: مگر رهاسازی فرهنگی جواب میدهد؟ در خیلی از جاهای دنیا نظارت وجود دارد. در سال ۱۳۸۰ از طرف صدا و سیما در اجلاس یونسکو شرکت کردم و برای بازدید از صداوسیمای فرانسه هم رفتم. آنها یک ساختمان چند طبقه برای نظارت داشتند. گفتند ما هم اینجا نظارت میکنیم و نمیخواهیم فرهنگ آمریکایی اینجا غلبه پیدا کند. در کشور خودمان هم مردم وقتی میبینند مهر وزارت فرهنگ روی محصولی خورده به آن اعتماد دارند.
وزیر ارشاد دولت دهم ادامه داد: ما نمی توانیم ساده انگار باشیم. سر دبیر روزنامه آفتاب یزد مدتها مطلب مینوشت. وقتی بررسی کردیم دیدیم خارج از کشور بوده و برای روزنامه داخلی مطلب مینوشت. ما میگفتیم این فرد یا باید به داخل کشور بیاید یا سردبیر روزنامه عوض شود. همین فرد حالا می گوید «نجات ایران در این است که هر نوع سخن گفتن از دین ممنوع شود و جنایت علیه بشریت تلقی شود و دین به پستوی خانهها برگردد.» این آرزوی عدهای است که ریش داشتند و ادعای دینداری هم داشتند و امروز در خارج از کشورند. طیف سیاسی که در داخلند باید با اینها مرزبندی کنند.
ارسال نظر