به گزارش سینماپرس، شهادت مظلومانه سپهبد قاسم سلیمانی و همرزمانش آحاد جامعه را تحت تاثیر خود قرار داده است. اما در حالی که مردم غیرتمند ایران اسلامی با بغض و خشم علیه جنایت آمریکا واکنش نشان داده و میدهند، گروهی کمتعداد گرینکارتها و منافع فردی خود را بر منافع عمومی و ملی جامعه ترجیح دادهاند.
این درحالی است که نظام سلطه و جریانهای ضد انقلاب و اپوزیسیون از تجلی دوباره وحدت ملی و وفاداری متعهدانه آحاد مردم در پاسداشت یک عمر تلاش، مجاهدت، ایثارگریها و از خودگذشتگیهای سپهبد شهید سلیمانی در مراسم تاریخی تشییع پیکر آن شهید و همرزمانش به شدت نگران شده و رسانههای آمریکایی و غربی رسما از نگرانی و وحشت ترامپ رئیسجمهوری منفور آمریکا خبر دادهاند.
ازسوی دیگر، سیلی غیرتمندانه نیروهای مردمی سپاه پاسداران به مزدوران آمریکایی در عراق واکنش ستایشآمیز جامعه را در برداشته است. در این فضای توامان حزن و اندوه از شهادت مظلومانه سپهبد شهید سلیمانی و همرزمانش و سیلی مقتدرانه نیروی هوافضای سپاه پاسداران، خبر بهت برانگیز سقوط هواپیمای اوکراینی جامعه را در حزن و اندوه فرو برده است.
اما گروهی از فرصتطلبان و غربباوران همسو با موجهای تحریکآمیز ترامپ و ایادیاش به میدان آمده تا دستاورد بزرگ دیگری از جبهه مقاومت یعنی وحدت ملی آحاد جامعه را تحتالشعاع قرار دهند! رویایی که عدم همراهی مردم با تجمعات این گروه اندک، مهر باطلی بر آن زده است.
البته ناگفته پیداست که همه مردم ایران و مسئولان و فرماندهان نظامی کشور و از جمله اصحاب رسانه، اهل قلم و فعالان حوزه فرهنگ و هنر نیز با این اتفاق تاسفآور ابراز همدردی کرده و میکنند و همه خود را در همدردی با خانوادههای قربانیان هواپیمای اوکراینی سهیم میدانند.
اما شوربختانه این که گروهی از اهالی سینما و خصوصاً تئاتر- که همراهی و حضور برخی از آنان در فتنهگریهای سالهای اخیر از ذهن و خاطره افکارعمومی پاک نمیشود- در ژستی قابل تامل به نشانه همدردی با خانوادههای قربانیان هواپیمای اوکراینی، از انصراف خود از جشنواره فجر خبر دادهاند. برخی دیگر نیز برای تحریک احساسات مردم دردمند از حوادث تلخ اخیر، از حضور در کارهای تلویزیونی ابراز پشیمانی کرده و برخی هم - که هیچ قرارداد رسمی با سازمان صدا و سیما نداشته و نقش موثر و مهمی نیز در برنامهها و سریالها نداشتهاند- با صداوسیما خداحافظی کردهاند!
نباید از این واقعیت عبور کرد که این گروه از مدعیان ژست همدردی با مردم، امروز و دیروز خود را مدیون رسانه ملی هستند که اگر این رسانه امکان و فرصت حضور آنان را فراهم نمیکرد هیچ نام و نشانی از آنان در دریای مواج مردم ایران نبود. همچنان که کسی آن خانم بازیگر را نمیشناخت تا اینکه به سریالی دعوت شد. چند وقت پیش هم ترجیح داد با همسرش مهاجرت کند. یا مجریان تلویزیونی که رسانه ملی بر گافها و اشتباهات لفظی و تخصصی آنان قلم عفو کشید و در برنامههای روتینش، بهترین زمان را برای دیده شدن آنها اختصاص داد! اکنون ناجوانمردانه از بودن خود در تلویزیون و همکاری با تریبون اصلی نظام جمهوری اسلامی ایران عذرخواهی میکنند.
برخی هم معلوم نیست چه زمانی کارمند صداوسیما بودهاند که حالا میگویند بعد از ۳۱ سال خداحافظی میکنم؛ جالب است که مدیر شبکه کودک در توئیتر خودش نوشت: "آقای شهرام لاسمی (اگر یادتان باشد قلقلی دهه ۶۰) نه کارمند صداوسیماست، نه برنامهای در شبکه کودک داشته و نه برنامهای در دست تولید دارد. این بزرگوار دقیقاً با کجای صداوسیما خداحافظی کرده!؟ "
کسانی که از جشنواره فیلم و تئاتر انصراف میدهند روزگاری برای رفتن روی سکوی این جشنوارههای معتبر و آمدن نامشان در میان کاندیدا، هر کاری میکردند؛ هنوز هم دست و پا میزنند جایزه از این جشنوارهها بگیرند اما تحت تأثیر چه کسانی قرار گرفتهاند انصراف میدهند؛ سفارت انگلیس یا کمپینها و گروههایی منتسب به آمریکاییها!
اینجا هنوز جامعه داغدار حاج قاسم سلیمانی و همدرد با جانباختگان حادثه سقوط هواپیمای اوکراینی است و به قولِ فرماندهان هنوز جنگ تمام نشده و بلوفهای آقای ترامپ و ایادیاش هم تمامشدنی نیست. یادمان نرفته که تا چند روز پیش ما را به حمله سایبری، فرهنگی و ۵۲ نقطه کشور تهدید میکردند حالا چه شده که امروز فضای اصلی را به سمت دیگری میبرند؛ ما در مقابل جنایتهای آمریکا ایستادیم و هیچکس تاکنون نتوانسته اینطور آمریکاییها را تحقیر کند؛ این داغ هم داغ سنگینی است اما فراتر از تأثر و تأسف و به قولِ مسئولین جبران برای عدم تکرار چنین فجایعی، در خیابان ریختن و تنور دشمنان را داغکردن به چه معناست؟
فقیهه سلطانی در واکنش به اتفاقات اخیر، شهادت سردار سلیمانی، سقوط هواپیمای اوکراینی و خداحافظی برخی از سینماگران، تئاتریها و تلویزیونیها گفت: ما همه تحت فشاریم و به لحاظ روحی، درگیریم و نیاز به التیام داریم. من از شهادت سردار قاسم سلیمانی شوکه و ناراحت شدم و بارها پیام گذاشتم و اینستاگرام مدعی آزادیخواهی، صفحهام را حذف کرد؛ به این نتیجه رسیدم که برای آزادی بیان ارزش قائل نیستند! من خودم را همدرد جانباختگان در این حادثه سقوط هواپیمای اوکراینی میدانم و ما را ناراحت و آزرده کرده است؛ امیدوارم خداوند متعال به ما و خانواده معظم و محترم این جانباختگان، صبر عنایت فرماید.
وی افزود: برای من فالوور و تبلیغ و خودنمایی اهمیتی ندارد و فقط صفحه دیگری باز کردم که در جریان اخبار باشم، البته که برخی از سینماگران اعلام انصراف میکنند و میگویند به جشنواره فیلم فجر نمیآیند یا در تئاتر و تلویزیون به گونههای دیگری پیام میگذارند، در قامت شخصیت حقیقی خود مختارند اما در این شرایط باعث میشوند ترامپ شاد شود!
بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون تأکید کرد: بارها ثابت شده که رئیسجمهور آمریکا دشمن اصلی و واقعی همه ماست و مسئلهای که به همه در طول زمان ثابت شده که ترامپ خصومت و دشمنی با مردم ایران دارد. وقتی میگوید مراکز فرهنگی را هدف قرار میدهم این خودش گواه بر این خصومتها است؛ ریشه این دشمنی با مردم از کجا نشأت میگیرد؟ این تحریمهای ناجوانمردانهشان برای کشور ما جز مردم به چه کسی ضربه میزند؛ من اعتقاد دارم هرکاری میکنیم در جهت این اتفاق نباشد که دشمن شاد شویم!
وی در پاسخ به این سؤال که شنیدهایم از تئاتر دلخورید و نتوانستید نمایشی که خودتان کارگردانش بودید را روی صحنه بیاورید، خاطرنشان کرد: بله من دلخوری دارم از تئاتر کشور چون امسال میخواستم نمایشی را به روی صحنه ببرم و تحت رفتار مافیایی سالنها قرار گرفتم؛ ۵ ماه زمانم را صرف کارگردانی کردم، بچههای حرفهای هم کنارم بودند اما امروز پول نداشته باشی و اسپانسر و سرمایه، نمیتوانی کار کنی و بالعکس اسپانسر و پول باشد هرکاری انگار روی پرده میرود و هر تئاتری روی صحنه!
سلطانی اشاره کرد: این اتفاقات مرا به یاد چند سال پیش میاندازد که به تلویزیون مراجعه کردیم و به دلیل مشکلات درخواستی داشتیم اما با ما برخورد خوبی نشد؛ نه پرسیدند که دردتان چیست و نه پرسیدند که چه دغدغه و چه مقصودی از نوشتن آن نامه و درخواست داشتید؟ ما هم درد داریم و برخی از دغدغهها و ناراحتیها را درک میکنم اما معتقدم مراکز فرهنگی تعطیل شوند و ما فضای تئاتر و سینما و تلویزیون را ترک کنیم همان انهدام اتفاق افتاده و وضع بهتر نخواهد شد!
وی در پایان افزود: در فیلم سینمایی "جاودانگی" بازیگری کردم و روی پرده رفت و سال گذشته "یلدا" را کار کردم و بازی در یک تئاتر، تلویزیون هم پیشنهادهایی به من داشتند که نپذیرفتم؛ چون زمان طولانی را طلب میکرد و به من دلیل مسئولیت مادریام و دخترم که هنوز زیر سه سال بود، خواستم بیشتر کنارش باشم؛ اما حالا خوشبختانه به این سن و سال رسیده میتوانم در سریالهای تلویزیونی هم باشم و انشاءالله با یک کار خوب در خدمت شما عزیزان هستم.
*تسنیم
ارسال نظر