به گزارش سینماپرس، سعید مستغاثی درباره موضوعات مهم این دوره از جشنواره فیلم فجر گفتوگو کرد.
فیلمهای این دوره از جشنواره دارای نکاتی مانند بیشتر شدن تنوع گونههای سینمایی و یا روآوری به امیدبیشتر در برخی از فیلمهای سینمایی انتقادی و تلخ بود. از سوی دیگر داوری جشنواره فیلم فجر مانند هرسال دارای همان مسائل و حواشی هرساله بود که نمونه آن ماجرای داوری فیلم خورشید و اعتراض عوامل فیلم روز صفر بود.
در این خصوص با سعید مستغاثی منتقد و نویسنده سینما گفتوگوی کوتاهی داشتیم که در ادامه میخوانید.
مستغاثی در ابتدا در پاسخ به سوال خبرنگار تسنیم درباره تنوع گونه سینمایی در این دوره از جشنواره فیلم فجر بیان کرد: البته باید گفت که تنوع ژانر در سینما را ما هر ساله داریم و سالهای قبل هم فیلمهای گونه ترس را در سینما داشتیم. البته اگر بتوان نام سینمای وحشت را بر برخی از فیلمهای این دوره گذاشت. صرف تقلید از برخی فیلمهای وحشت را نمیشود به عنوان سینمای وحشت دانست و این موضوع هم چیز جدیدی نیست.
وی درباره دو فیلم وحشت این دوره از جشنواره فیلم فجر گفت: به نظرم فیلم «پوست» فیلم سینمای وحشت نیست بلکه بیشتر فولکلور است. آن شب هم سینمای وحشت نیست بلکه تقلیدی است از فیلمهای دست چندم سینمای وحشت.
وی در ادامه اضافه کرد: امسال نیز مانند سال قبل فیلمهای دفاع مقدس تنها یک نماینده داشت که نشان از کمتوجهی به این گونه مهم سینمایی کشور است. ژانر اکشن هم تنها نماینده جدیاش فیلم روز صفر بود که یک فیلم هالیوودی به حساب میآید. البته باز نکته مثبت آن فضای سینمایی و سرگرم کننده و مخاطب پسند آن است. به علاوه که باقی فیلمهای جشنواره که بخش اعم آن را شامل میشود همان فیلمهای اجتماعی و تلخ سینمای ما است.
این منتقد سینمای کشور درباره داوری جشنواره نیز مطالبی را بیان کرد. او در این باره گفت: داوری جشنواره فیلم فجر نه تنها در این سال بلکه در تمام سالهای ادوار جشنواره غلط و غیر منطقی است.
وی درباره چرایی نظرش مبنی بر رویکرد اشتباه داوری جشنواره فیلم فجر گفت: داوری جشنواره فیلم فجر نه مانند نظام داوری کن و برلین است و نه مانند اسکار بلکه چیزی میان این دو جشنواره است.
در جشنواره اسکار اگر به تمام زمینههای هنری سینمایی جایزه داده میشود، آکادمی ۷ هزار نفرهای دارد که متشکل از تمام متخصصین سینمایی است. در این آکادمی هرکدام از بخشهای سینمایی توسط متخصصین بخش مربوطه داوری میشود و سپس بعد از انتخاب نامزدهای هر بخش، تیم دیگری بدون اینکه بداند کدام عضوی نظرش روی چه فیلمی است، برنده را انتخاب میکنند تا به این شکل انتخاب نامزدها انجام شود.
وی در ادامه بیان کرد: در جشنواره کن و برلین هم نه برای ۲۰ زمینه بلکه تنها برای چند بخش اصلی مانند بهترین فیلم و بازیگر نامزد انتخاب میشود که در این صورت از اعضای محدودی که متشکل از داورانی مانند جشنواره فیلم فجر است، انتخاب میشوند و نامزدها و برنده را اعلام میکنند.
اما در جشنواره فیلم فجر برای این همه زمینه مهم هنری و فنی چندنفر محدود سینماگر چگونه میتوانند در زمینههایی که تخصص ندارند نظر بدهند؟ آیا یک بازیگر میتواند درباره صدابرداری نظر دهد یا صدابردار میتواند درباره طراحی صحنه و لباس نظر دهد؟ اما این اتفاق غیر استاندارد که در هیچ کجای دنیا سابقه ندارد در جشنواره فیلم فجر رخ میدهد.
وی خاطرنشان ساخت که در جشنواره بیستم به دبیری آقای عسگرپور بنا شد که روشی مانند کن و برلین ملاک قرار بگیرد که بسیاری به آن منتقد بودند و بعد از آن دیگر این اتفاق نیافتاد.
به نظر من تنها نکته مثبتی که درباره جشنواره فیلم فجر رخ داد این بود که بخش جهانی فجر از بخش ملی آن جدا شد. زمانی که جشنواره ملی با جهانی همراه بود، فیلمهای ایرانی برای مهمانان خارجی نمایش داده میشد که اصلاً نمیدانستند که ایران کجا است؟ چه برسد به اینکه مشکلات و مردم و مسائل درست آنان را بشناسند و بتوانند نسبت به فیلمهای سیاه جشنوراهای ما اظهارنظر کنند.
مستغاثی در بخش دیگری از سخنان خود درباره نگاه انتقادی و سیاهی که در جشنواره سالهای قبل بسیار برجسته بود و تا حدودی در دو دوره اخیر از جشنواره کمرنگ شده است گفت: اول باید گفت که نفس تلخی چیز بدی در سینما نیست منتها درست و اصولی به تصویر کشیدن آن مهم است. نود درصد این دست فیلمها استاندارد نیستند و در بیان تلخی و غم نیز بسیار الکنند یا افراط میکنند. علاوه بر این امسال نیز، فیلمهای کمتری در این سبک ساخته نشده بوند وکماکان جریان سیاهنمایی در سینمای ما دیده میشود.
به عنوان مثال فیلم «قصیده گاو سفید» فیلم بسیار عقب افتاده و دستمالی شده از برخی از فیلمهای ابتدای انقلاب است. فیلمی بسیار عقب افتاده که نمیتوان مانند آن را فیلم نامید.
در پایان وی اظهار کرد: جشنوراه فجر تنها یک جشنواره است و کار خاصی برای سینمای ایران نمیکند. در صورتی این جشنواره میتواند سینمای ما را رونق ببخشد که استانداردتر باشد.
به نظر من آینده سینمای ایران را نباید در این جشنواره سراغ گرفت. باید در جشنوارههایی مانند عمار سراغ آن را گرفت که هم حرف مردم را میزند و مردمی است و هم از دهکوره و روستا گرفته تا شهرهای بزرگ ایران در آن دیده میشود و هوای تازه از سینه جوانان مستعد سینمایی کشور را بیرون میآورد.
وی فیلمهای خروج، روز صفر، شنای پروانه، لباس شخصی و خروشید را بهترین فیلمهای جشنواره دانست.
*تسنیم
ارسال نظر