به گزارش سینماپرس، سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر با فراز و نشیبها و حاشیههای خاص خودش به پایان رسید. از هماکنون باید برنامهریزی برای سی و نهمین دوره این جشنواره شروع شود. اما بدون آسیبشناسی و بررسی نقاط ضعف این دوره از جشنواره، نمیتوان سراغ برنامهریزی برای آینده رفت. در این گزارش، در مصاحبه با سه کارشناس رسانه، به تحلیل آسیبهای سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر پرداختیم:
شأن جشنواره، رعایت نشد!
محمد محمدی، کارشناس فرهنگی گفت: اساسا جشنواره فیلم فجر همواره مورد استقبال قرار میگیرد ولو اینکه امسال حاشیههایی که در این جشنواره رخ داد به مراتب کمتر از جشنواره تئاتر فجر بود اما درمراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر، حاشیههایی به وجود آمد که قابل تأمل هستند.
وی افزود: در مراسم اختتامیه وقتی یکی از جایزههای اصلی را به شخصی میدهند که نه تنها جشنواره را تحریم کرد حتی در مراسم هم شرکت نکرد و فقط یک ویدئو فرستاد. شأنیت جشنواره فیلم فجر امسال رعایت نشد. به صراحت میتوانم بگویم شخصی مانند جواد عزتی لایق سیمرغ بود اما با زد و بندبازیهایی که به وجود آمد سیمرغ را دادند به فردی که جشنواره را تحریم کرد. به نظر من اینها همان دستاوردهای دولت است؛ یعنی دولت در حوزه فرهنگ و هنر یکی از بزرگترین خطاها را داشته است و به همین ترتیب باعث بیاعتباری جشنوارهها شد.
محمدی تصریح کرد: در مراسم اختتامیه سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر، شخصی روی صحنه رفت که حتی از گفتن کلمه «شهید» برای سردار بزرگ اسلام شهید قاسم سلیمانی ابا میکند؛ اما از عدهای که مخل امنیت کشور بودند تعریف و تمجید میکرد!
این کارشناس فرهنگی ادامه داد: به نظر من سیمرغهای اهدا شده در جشنواره فیلم فجر امسال، هنری نبودند و سیاسی بودند؛ به ویژه وقتی جایزه به شخصی داده شد که جشنواره را تحریم کرده بود و با عدم حضور خودش و ارسال ویدئو، به اهانت خودش به یک رویداد بزرگ سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داد. این بازیگر و امثال او اگر یک جشنواره ناچیز رده پایین و بیکیفیت درخارج از مرزها برگزار شود با اشتیاق میروند و شرکت میکنند؛ گاهی یک بازیگر با گریم فیلمش وسط فیلمبرداری رفته دراین جشنوارهها شرکت کرده و بارها از آنها تعریف کردند اما در بزرگترین جشنواره سینمایی کشورش شرکت نمیکند و به طرز بیادبانهای یک ویدئو میفرستد! اینها نشان دهنده عملکرد فوق ضعیف دولت در حوزه فرهنگ و هنر است و به نظرمن دولت هیچ حرفی دراین حوزه ندارد؛ درحقیقت دولتی که در حوزه سیاست و اقتصاد حرفی برای گفتن ندارد در حوزه فرهنگ و هنر هم حرفی نخواهد داشت.
محمدی در پایان تأکید کرد: من فکر میکنم که مدیران سی و هشتمین جشنواره فجر باید به دستگاههای نظارتی و قوه قضائیه پاسخگو باشند که چرا این فضا به وجود آمد. دستگاههای نظارتی باید اول شرایط به وجود آمده در جشنواره فجر را بسنجند و یک کارشناسی انجام دهند و سپس باید دبیران بروند و به قوهقضائیه پاسخ بدهند که چرا امسال این ظرفیت که برای انقلاب و نظام بوده را هدر دادند و نه تنها هدر دادند؟
جشنواره فیلم فجر، مسیرش را گم کرده!
سیدرضا منتظری، منتقد سینما و فعال رسانه نیز گفت: سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر در حالی به پایان رسید که بحران بیبرنامگی و گم کردن مسیر راه این رویداد سینمایی بیش از سالهای دیگر در آن خودنمایی میکرد! از محتوای به شدت پست و نازل برخی آثار حاضر در این رویداد که سراسر زشتی، سیاهی و تباهی بودند گرفته تا چینش عجیب هیئتهای داوری و انتخاب و سایر مسائل اجرایی و ساختاری جشنواره سی و هشتم از جمله مواردی بودند که با انتقاد جدی از سوی اهالی رسانه، منتقدان و سینماگران روبهرو شدند.
وی تصریح کرد: به راستی مشخص نیست چطور مسئولان جشنواره فجر انقلاب در ایامالله دهه فجر و ایام جشنهای سالگرد پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به خود اجازه میدهند آثاری را در این رویداد سینمایی که برآمده از دل انقلاب اسلامی است نمایش دهند که تصویری به شدت چرک و سیاه از خانوادههای امروز ایران نشان میدهد؟ جامعهای که در برخی از فیلمهای به نمایش درآمده فجر سی و هشتم شاهد بودیم اصولا هیچ ارتباطی با سبک زندگی ایرانی-اسلامی نداشتند! فیلمسازان افرادی سرگشته و بیهویت و بیشناسنامه را در فیلمهایشان به تصویر کشیده بودند تا شاید از این رهگذر بتوانند مورد توجه جشنوارههای سیاست زده غربی قرار گرفته و روی فرش قرمز این جشنوارهها خوش بدرخشند و متأسفانه مسئولان سازمان سینمایی و دستاندرکاران برگزاری جشنواره فجر انقلاب هم با بیتدبیری هرچه تمامتر مجوز تولید این آثار و نمایش آنها در جشنواره را صادر کردند!
این عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی افزود: از استعمال و خرید و فروش آزادانه موادمخدر گرفته تا شربخمر توسط برخی کاراکترها در فیلمها، از مصرف سیگار توسط بانوان گرفته تا نشان دادن روابط آزادانه، ضداخلاقی و نامتعارف میان زنان و مردان، از لمس بدن نامحرم تا قبحزدایی و حتی ترویج عمل شوم و مذمتشده همجنسگرایی در فیلمها و حتی ترویج و تبلیغ برای شرطبندی و قمار، از خیانت افراد خانواده به یکدیگر تا قتل و کشتار و شکنجه کردن از جمله مضامین، مسائل و موضوعاتی است که متأسفانه در اکثر فیلمهای این دوره جشنواره شاهد آن بودیم.
منتظری ادامه داد: حال سوأل اینجاست که با توجه به وفور این نوع آثار در جشنواره فجر انقلاب، وظیفه متولیان و دستگاههای نظارتی چیست؟ مسئولان فرهنگی و سینمایی کشور که گویا مدتها است در خواب غفلت فرو رفته و چشم و گوش خود را روی فجایع بیانتهای فیلمها بستهاند و همین کارشان باعث شده تا دامنه و ابعاد ولنگاری در آثار سینمایی روز به روز بیشتر افزایش پیدا کند؛ بیتردید در این اوضاع و انفسا نیاز است سایر نهادهای نظارتی و دغدغهمند در حوزه فرهنگ و هنر هرچه سریعتر نسبت به این مسئله ورود پیدا کنند و جلوی گستردهتر شدن بحران ولنگاری فرهنگی و ابتذال و افراط در سینمای کشور را بگیرند. بیتردید نهادهایی همچون کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، شورای عالی انقلاب فرهنگی و سایر نهادهای امنیتی، نظارتی و قضایی و حتی تمامی افراد دغدغهمند، انقلابی، مومن، ولایتمدار و متعهد باید با ورود قاطع و دغدغهمندانه خود، مسئولان سینمای کشور را برای تولید چنین آثاری مورد بازخواست قرار دهند! یک بار برای همیشه باید تکلیف شوراها و معاونتهای سازمان سینمایی که عناوین پرطمطراقی همچون نظارت و ارزشیابی، پروانه ساخت و نمایش و... را با خود یدک میکشند روشن شود چرا که در بسیاری از آثار به نمایش درآمده و حتی جایزه گرفته در جشنواره فجر انقلاب بندهایی که آییننامه نظارت بر نمایش فیلم و اسلاید و ویدیو برای تولید و اکران فیلمها مشخص کرده رعایت نشده است! از جمله آنکه در ماده ۳ و بند ۶ و ۷ این آیین نامه صراحتا ذکر شده هرگونه اثری که ارزش والای انسان را مخدوش کند و یا سعی در اشاعه اعمال رذیله فساد و فحشا داشته باشد، باید جلوی اکرانش گرفته شود؛ حتی نشان دادن برخی صحنهها و جزئیات قتل و شکنجه و... نیز در این آییننامه جرم شناخته شده است اما این مسائل به راحتی در فیلمهای جشنواره ۳۸ نمود دارد!
جایگاه مبهم حقوق شهروندی در سینما
محمدرضا شاهحسینی، کارشناس فرهنگی هم گفت: سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر نشان داد که ما بیش از پیش درگیر یک نوع ولشدگی در عرصه فرهنگی و مخصوصا در عرصه سینما هستیم. این جشنواره درحقیقت نشان داد دوستانی که در شوراهای اقماری سازمان سینمایی مشغول به فعالیت هستند عملا یا از دغدغه مناسب برخوردار نیستند و سواد لازم برای حضور در این مجموعهها را ندارند یا اینکه دچار آفت نفوذ فرهنگی هستند. حتی فیلمهایی که با موضوعات استراتژیک و دغدغههای جمهوری اسلامی ساخته و به نمایش درآمدند هم دچار همین ولنگاری بودند و بعضا نقض خودشان عمل کردند. برای مثال فیلم ویژهای تحت عنوان «روز صفر» ساخته شد که یک سرباز گمنام امام زمان(عج) را یک سرباز سکولار نشان میدهد! بماند که در چنین آثاری نمیآیند تفکیک بین اسلام واقعی اصیل با اسلام تکفیری ریگی را نشان دهند. فیلم «درخت گردو» هم که در رده سینمای استراتژیک دستهبندی میشود نیز به نوعی سطح کلان ملی را فراموش میکند و به بحث قومیتگرایی میپردازند.
وی تصریح کرد: اینها همه نشان میدهد که یک ول شدگی در شوراهای سازمان سینمایی به وجود آمده است. چون به هرحال فیلمنامهها در این شوراها تصویب شدهاند که دو حالت دارد؛ یا این موضوعات را درک نکردهاند، یا اتفاق خاصی رخ داده که شرایط به این طریق
جلو میرود.
شاه حسینی ادامه داد: در مجموع به صورت عریان میتوانیم مشاهده کنیم که همین ول شدگی در عرصه سینمای اجتماعی ما هم قابل رویت است. ما امسال به نحو خاصی مشاهده میکنیم که فیلمهای با موضوعات اجتماعی جشنواره فجر سعی کردند علاوهبر تأکید بر فلاکتنمایی که هیچ نقطه امیدبخشی برای مخاطب نمیگذارند، یک چیز دیگر هم اضافه کرده است یعنی به مخاطب القا میکند که اگر میخواهید در این فلاکت غرق نشوید به سمت آنارشیسم بروید! یعنی خودتان بیایید و دامن بزنید به تقابلهای مستقیم یا غیرمستقیم با قوانین و این یک خطر خیلی جدی است که در سینمای اجتماعی ما رقم میخورد.
این کارشناس با تأکید بر لزوم ورود نهادهای نظارتی بر اتفاقات رخ داده در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر، اظهار داشت: در شرایط عادی باید نهادهای نظارتی بتوانند به اتفاقات جشنواره فیلم فجر ورود کنند، اما تجربه نشان داده در این فضای ولنگاری که حاکم شده، حتی اگر مطالبهای صورت گیرد، این مطالبه با پشت هماندازی و سهلانگاری به پاسخگویی ختم نمیشود یا هزینهبر میشود. برای مثال در یکی دو نمونه از اکرانهای سال قبل قوهقضائیه کشور ورود کرد اما دولت برای کشور هزینه ایجاد کرد.
شاه حسینی گفت: به نظر من اگر قرار باشد که کار اساسی انجام شود ابتدا باید بیاییم و حقوق شهروندی را تعریف کنیم. یعنی بگوییم حقوق فرهنگی ما در قاعده حقوق شهروندی ما چیست و نهادهای نظارتی و مبتنی بر این موضوع بیایند از نهاد اجرایی کشور مطالبه پیش از اقدام صورت دهند. نهادهای اجرایی در حوزه سینما مانند شورای پروانه ساخت و اکران که میتوانند قبل از ساخته شدن یا اکران عمومی اثر ورود کنند و آن را به نحو موجهی پیش ببرند دچار این مشکل هستند که به حقوق شهروندی توجهی نمیکنند.
وی افزود: علاوه بر این به نظرمن باید شوراهای فرادستی مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی و به ویژه شورای امنیت ملی باید ضوابط و الگوهایی که در آثار باشند یا نباشند را تدوین کنند و به صورت قوانین به سازمان سینمایی اعلام کنند. برای مثال، امسال در عمده فیلمهای جشنواره فجر، مشروب خواری به نمایش در میآید؛ خب باید شورای انقلاب فرهنگی اعلام کند مشروبخواری مجاز است یا مجاز نیست؟ یا شورای امنیت ملی باید مشخص کند که پرداختن به قومیتگرایی تا حد تجویز خشونت در فیلمها امکانپذیر است یا نه؟
* روزنامه کیهان (مرضیه کرماجانی)
ارسال نظر