سیدرضا منتظری: جشنواره فیلم برلین که در ماه های سرد زمستانی برگزار می شود روحیه ای شاد و بانشاط در میان شهروندان برلین ایجاد می کند چرا که این رویداد سینمایی با گسترش سالیانه فعالیت هایش نه تنها در عرصه فرهنگ، بلکه با اشتغالزایی و جلب علاقمندان سینما در عرصه اقتصاد پایتخت آلمان جایگاهی ویژه ای پیدا کرده است به نحوی که بسیاری از هتل داران، صاحبان فروشگاه و صنایع این جشنواره را فرصتی برای معرفی شهر برلین، معرفی شرکت ها و فروش کالاها و خدمات خود می دانند.
اما هفتادمین دوره برگزاری برلیناله امسال با رویداد مهم دیگری همراه بود؛ تغییر مدیران و پایان دادن به ۱۸ سال ریاست مطلقه دیتر کاسلیک در این رویداد سینمایی موافقان و مخالفان زیادی را به همراه داشت که این مهم از ماه ها قبل از برگزاری جشنواره موجی از جنجال و انتقاد را با خود به همراه آورده بود؛ کارلو چاتریان و ماریته ریسن بک، از سال جاری مدیریت هنری و اجرایی برلیناله را به عهده گرفتند. چاتریان پیش از این تجربه ۷ سال ریاست جشنواره لوکارنو و ریسن بک، سابقه همکاری طولانی در بخش بازاریابی «جرمن فیلم» را در کارنامه خود دارند.
شاید یکی از بدشانسی های این ۲ مدیر جدید جشنواره فیلم برلین آن بود که فیلم های متقاضی حضور در این رویداد سینمایی جمعی از ضعیف ترین آثار سینمایی از سراسر جهان بودند به نحوی که بسیاری از فیلم های حاضر در بخش مسابقه این رویداد بارها با انتقاد شدید منتقدان و خبرنگاران روبرو و به اصطلاح «هو» شدند! حتی در نشست های خبری فیلم ها نیز جنجال های زیادی دیده می شد. از سوی دیگر شیوع جهانی ویروس کرونا باعث شده بود تا این رویداد سینمایی با استقبال اندک و خلوتی بی سابقه ای روبرو باشد و بسیاری از سینماگران و اهالی رسانه های بین المللی عطای حضور در این جشنواره را به لقایش ببخشند و ترجیح دهند برای در امان ماندن از بیماری کرونا در این جشنواره حضور پیدا کنند! با این همه شاید باز هم شانس با مدیران جدید این جشنواره یار بود که به هر حال توانستند جشنواره شان را برگزار کنند چرا که شنیده می شود از همین حالا احتمال برگزاری یکی دیگر از معتبرترین رویدادهای سینمایی جهان یعنی جشنواره فیلم کن ۲۰۲۰ نزدیک به صفر رسیده و اگر دولت های جهان نتوانند مقابله ای جدی با ویروس مهلک و کشنده کرونا داشته باشند این رویداد معتبر سینمایی جهان در ماه می (اردیبهشت ۱۳۹۹) برگزار نخواهد شد!
یکی از مسائلی که قبل از برگزاری برلیناله ۷۰ از سوی برخی کارشناسان شنیده می شد اینکه احتمال دارد چاتریان با سیاست های ضد ایرانی اش اجازه حضور هیچ فیلمی از سینمای ایران را در این رویداد سینمایی ندهد چرا که چاتریان در طول ریاست خود اجازه نداد هیچ فیلمی از ایران که در ایران ساخته شده بود به جشنواره لوکارنو راه یابد! اما حضور پررنگ فیلم ها و سینماگران ایرانی در این دوره، ولی خلاف این پیش بینی را ثابت کرد!
چاتریان فیلم های ایرانی و یا با ریشه ایرانی را در جشنواره اش پذیرفت اما سعی کرد به شکلی سیاست زده جوایز خود را به سینماگران و فیلم های سیاست زده و سیاسی شان اهدا کند! گواه این مدعا آنکه فیلم سینمایی «شیطان وجود ندارد» به کارگردانی محمد رسول اف که به زعم برخی کارشناسان و منتقدان از ضعف های فاحش ساختاری و محتوایی رنج می برد در بخش اصلی این جشنواره پذیرفته شد و خرس طلای برلین را هم دریافت کرد! احتمالا به آن دلیل که رسول اف فیلمسازی سیاسی است و همینک به دستور مقامات قضایی جمهوری اسلامی ایران امکان فعایت هنری و خروج از کشور را ندارد! بدترین اتفاق آنکه کسانی که از طرف این فیلمساز برای دریافت جایزه اش به جشنواره گسیل شده بودند با زدن برخی حرف های سیاسی کام ملت ایران را تلخ کردند.
بی تردید نکته مهم و قابل تأمل پیروی دریافت این جایزه سیاسی و سفارشی به رسول اف که فیلمش را به صورت غیرقانونی و بدون مجوزهای رسمی دولت تولید کرده، حمایت و تشویق برخی از نهادها ازجمله خانه سینما از این فیلم و کارگردانش است؛ پیام تبریک های متعدد و سینه چاک دادن برخی مسئولان خانه سینما و مسئولان صنوف برای این فیلمساز و دریافت این جایزه جای تعمق و تأمل دارد.
علاوه بر این اتفاقات حضور پررنگ مدیرانی از سینمای ایران در جشنواره فیلم برلین و به بهانه برگزاری بازار این رویداد سینمایی نیز جای تأمل دارد! در همین رابطه می توانید یادداشت مهم سینماپرس در این راستا را اینجا بخوانید.
درست است که یکی از مزیت های برپایی جشنواره های بین المللی این است که فرصت لازم برای دیده شدن و درخشش بسیاری از آثار سینمایی که دارای کیفیت درخور و مناسبی هستند فراهم گردد اما از آنجا که تجربه ثابت کرده نگاه صرفا سیاسی مسئولان جشنواره به سینماگران ایرانی در جشنواره هایی نظیر جشنواره فیلم برلین وجود دارد باید در زمینه چگونگی حضور سینمای ایران قبیل رویدادها بازنگری و تجدیدنظر و سیاست گذاری اساسی صورت گیرد! بی شک همانطور که مسئولان جشنواره ها در هر کشوری منافع دولت ها و حکومت های خود را مدنظر قرار می دهند ما نیز باید با ایجاد قوانین و یک سری سیاست های روشن و لازم الاجرا کاری کنیم تا زین پس تنها آثار قانونی و دارای مجوز که منافع ملی را مدنظر دارند بتوانند به عنوان نماینده سینمای ایران در این رویدادهای بین المللی حضور داشته باشند تا شاهد نشان دادن تصویری سیاه و چرک از ایران و ایرانی در جشنواره های جهانی نباشیم. متأسفانه نگاهی گذرا به فیلم های ایرانی که در ادوار مختلف جشنواره برلین شرکت کرده اند نشان از آن دارد که اکثریت این آثار تصویری ارزشمند از دستاوردهای کشور و هویت ملی ارائه نداده اند و شاید به همین علت هم مورد توجه ویژه قرار گرفته اند.
ارسال نظر