به گزارش سینماپرس، فیلم سینمایی «حمله به اچ۳» یکی از فیلمهای شاخص سینمای جنگ است که میدان نبرد را از زمین به آسمان برده است. ساخت چنین فیلمی آن هم در سالهای دهه ۱۳۷۰ امری ساده نبوده است و به دلیل فضای جنگی و میدانی خود که به اصول سینمای دفاع مقدس پایبند بوده و تصویری قهرمانانه از مردان نبرد علیه دشمنان بعثی داده که آنان را وادار به عقبنشینی میکند، جزو سینمای استراتژیک است.
بحرانی کارگردان این فیلم سینمایی در کارنامه سینمایی خود غیر از این فیلم آثار دیگری در سینمای دفاع مقدس مانند «رهگذر» و «پرچم» را دارد. همینطور او در سال گذشته فیلم دیگری با مضمون سینمای دفاع مقدس به نام «آفتاب نیمه شب» با محوریت فعالیتهای شهید طهرانی مقدم پدر موشکی ایران ساخت که منتظر شرایط مساعدی برای اکران است.
با کارگردان «مریم مقدس» و «ملک سلیمان» درباره فیلم «حمله به اچ۳» و همینطور سینمای جنگی هالیوود و ضدجنگ ایران صحبت کردیم.
فیلمی که شهید ستاری سفارش ساخت آن را داد
* آقای بحرانی لطفا درباره زمینه ساخت فیلم «حمله به اچ۳» بگویید که چه اتفاقی باعث شد تا از میان عملیات متعدد جنگی هشت سال دفاع مقدس این عملیات برای ساخت فیلم مورد توجه قرار گرفت؟
سالهای جنگ موقعیتی استثنایی برای جوانان کشور بود که وارد فضایی بسیار پاک و خدایی بشوند، فضایی که انسان از جان و تعلقات دنیایی بگذرد و برای اهداف مقدس و رضایت اهلبیت(ع)، حفاظت از کیان نظام مقدس اسلام وارد میدان جنگ بشود و در هر زمینهای فعالیت کند.
اگرچه ما فیلمسازان عموماً سوابق درخشانی مانند رزمندگان در جبههها نداریم اما با حضور در صحنه نبرد در حد بضاعت خودمان، اثرگذاری خوبی داشتیم. در آن دوران احساس کردیم که باید در این زمینه فیلم ساخت و برای همین وارد این حیطه شدیم. به آن زمان که نگاه میکنم احساس میکنم که خدا بود که مسیر را باز کرد و دست ما را گرفت و به این موضوع مقدس هدایت شدیم.
همین عملیات «حمله به اچ۳» یک عملیات استراتژیک بود. شهید ستاری بنده را دعوت کردند و درباره ساخت این فیلم با من طرح بحث کردند. واقعیت این بود که چون فیلم گذرگاه را دیده بودند، برای ساخت این عملیات در قالب فیلم با من صحبت کردند.
نمایی از فیلم «حمله به اچ۳»
ایشان گفتند که این عملیات درخشان را بسازیم اما وارد فضای عاشقانه و خانوادگی نشویم بلکه خود عملیات ضرورت ساخت دارد. ما نیز همین کار را کردیم و تلاش کردیم این فیلم در بهترین صورت ممکن ساخته شود. خود شهید ستاری نیز به ما در ساخت این فیلم کمک کردند و ما بخشی قابل توجه را در پادگان فیلمبرداری کردیم، واقعاً کار سختی بود، ما برخی از اوقات تا ۱۱ فروند هواپیما در آسمان داشتیم. آن زمان ما نیز جلوههای ویژه کامیپیوتری نداشتیم و برای همین ساخت فیلم کار آسانی نبود. تمام تلاش ما این بود که فیلم را در حد توان و مقدورات خودمان تولید کنیم. این فیلم در دل خود پیام بسیار مهمی داشت که ورای اهمیت ساخت و تصویر این عملیات جنگی بود، اینکه عملیات حمله به اچ۳، پیام صریح و مستقیم به اسرائیل غاصب است، اینکه به رژیم صهیونسیتی هشدار میدهد که در صورتی که بخواهد به ایران حمله کند، تا دورترین نقطه از مرزهای ایران هم که باشد میتوانیم به آن حمله کنیم و عملیاتی موفق داشته باشیم.
این پیام مهم برای اسرائیل بود که بداند که خودش را باید کنار بکشد. در جنگ تحمیلی ۴۶ کشور علیه ما بودند اما اسرائیل در این میان باید بهعنوان کشوری که در آینده فرو ریخته خواهد شد، با برپایی انقلاب فهمیده باشد که خطر بیخ گوشش رسیده است و برای همین احساس کرد که در جنگ باید از این فرصت استفاده کند و به ما ضربه بزند.
درست است که این عملیات در حقیقت هدفش نابودی و عقبنشینی دشمن است و در این هدف نیز موفق بود اما پیام اصلی این فیلم برای اسرائیل پیروزی انقلاب اسلامی با محوریت توان مقابله با آن بود.
اسرائیل دشمن آشکار و اصلی انفجار نور انقلاب اسلامی است و در مسیر پیشِروی حرکت شیعیان بهسمت ظهور تلاش بر مانعسازی دارد. این فیلم و همینطور فیلم «آفتاب نیمهشب» یکبار دیگر موضوع و پیام مقاومت را برای دشمنی که قصد حمله به ایران را دارد بیان کرد. در «آفتاب نیمهشب» روایت ۱۷ روز حساس تاریخ جنگ را داریم که شهید طهرانی مقدم در جنگ، صنعت موشک را پایهریزی کرد و باعث شد که امروز به جایی برسیم که کشور با دارا بودن صنعت موشک نقطهزن از امنیت کامل برخوردار باشد و دشمن نتواند که به کشور تعرض کند.
نمایی از فیلم «آفتاب نیمه شب»
هدفگذاری پنهان در سینمای جنگ هالیوود علیه انقلاب و ایران
* با توجه به اینکه از پیام و هدف در سینما صحبت کردید، از مسأله پیام و هدف در سینمای جنگی هالیوود بگویید. اینکه محوریت سینمای جنگی غرب که طابقه طولانی در تولید و نمایش دارد چیست؟
غرب هنوز هم مشغول ساخت فیلمهای جنگی است اما اهداف اولیهای که از ساخت این فیلمها داشت تغییر کرده است. در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم که سینمای غرب در دست یهود و برای اهداف کافران یهود و صهیونیسم استفاده میشود، جهتگیری اصلیاش مظلومنمایی برای اسرائیل و یهودیان است، با فیلمسازی مسیر تبلیغاتی را برای آنها در پیش گرفتند. اصل فکری آنها این بود که یهود در زمان جنگ جهانی دوم بهعلت رفتارهای هیتلر و حزب نازی مورد ظلم فاحشی قرار گرفته است، از رهگذر این ماجرا بحث حق و باطل مصنوعی را مطرح و اینگونه وانمود کردند که حق طرف یهودیان است و طرف باطل نیز مخالفان اسرائیل و حکومتهایی است که تمایلات ضدصهیونیستی دارند.
این اهداف اولیه در سینمای جنگ در روزهای آغازین آن است اما رفته رفته به اهداف ثانویه تبدیل شد به این شرح که آمریکا بعد از سال ۲۰۰۰ که قصد حمله به ایران را داشت و میخواست که انقلاب اسلامی را بهزعم باطل خود نابود کند، با ساخت فیلمهایی غرب را مظلوم معرفی میکرد و دلیل مشروعیت حمله به کشورهای مختلف را توجیه میکرد.
مثلاً فیلم «پرل هاربر» با هزینه پنتاگون ساخته شد و یا فیلم اسکندر و یا فیلمهای دیگر که نشان میداد که غربیها در حال تبلیغاند که ایران و یا کشورهایی مانند ایران که در (بهزعم آنها) هلال شیطانیاند خطرات بالقوهای برای جهان دارند که ما غربیهای منجی عالم باید جهان را با حمله به آنها و نابودی آنها نجات بدهیم.
این فیلمها که تعدادشان زیاد بود، با حمله آمریکا به عراق و افغانستان همینطور تعدادشان زیادتر شد و هدف خصمانه غرب نسبت به ایران را حتی در آثار مضحکی مانند ۳۰۰ نشان میداد، فیلمی سرتاسر انحراف و دروغ برای اینکه غرب بگوید باید ایران اسلامی را نابود کند.
بهنظر من این موضوع بهعنوان یک هدفگذاری پنهان در تمام فیلمهای جنگی غربی وجود دارد و در زمان حاضر در فیلمهای جدید جنگی نیز این هدفگذاری نیز دیده میشود، برای همین هدف اصلی سینمای جنگی امروز هالیوود این است.
فیلم دیگری که این هدف اصلی را بهصراحت بیان کرده است فیلم «جعبه درد» است که در آن جهان اسلام را بهعنوان دنیایی از تروریسم و خشونت نشان میدهد و سربازان آمریکایی را که در کشورهای دور از وطن در حال جنگاند و اهداف امپریالیستی را دنبال میکنند بهعنوان منجیان قرن جدید قلمداد میکند و این فیلمها طوری تداعی میکنند که هروقت اسم اسلام بیاید، مترادف با خشونت و وحشیگری و داعش نامیده شود، در حالی که داعش با منطق خود آنان و دستپرورده آنان است.
پوستر فیلم «مهلکه»
فیلمسازان ضدجنگ ما در زمین بازی دشمن افتادهاند
* چرا چنین نگاهی در سینمای جنگی ما وجود ندارد و جای خود را به سینمای ضدجنگ داده است؟
از آن طرف در داخل کشور متأسفانه جریانی را شاهدیم که بهدنبال ساخت دفاع مقدسند اما چون جذابیت دراماتیک برای آنها مهم است اهداف اصلی و راهبردی سینمای دفاع مقدس را فراموش میکنند و در نتیجه فیلمهایی ساخته میشود که در آنها درد و رنج ناشی از جنگ و صحنههای کشتار و قتل رزمندگان و مردم دیده میشود و در کل صحنهای را میسازد که صحنه ضدجنگ است و مخاطب با دیدن این فجایع و دردها بهطور کلی از مقابله و دفاع رویگردان میشود و نسبت به اینکه بخواهد مقابل دشمن مقاومتی کند سرد میشود، باید اذعان کرد که این یک جنگ روانی است که برخی از فیلمسازان داخلی ما آن را ادامه دادهاند که در آن دیگر تمایلی برای دفاع وجود ندارد.
البته این بحث عمیقی است چون انسان کلاً نسبت به دشمنان داخلی و خارجی خودش باید مقاومت داشته باشد، این موضوع از آموزههای قرآنی است که انسان مقابل شیطان و نفس خودش و بدیها باید مقاومت و مقابله کند و بهسمت تعالی و پاکیها برود و باید انسان در روزهای سرگشتگی و حیرت دنیا مبارز و جنگجو باشد. در این دنیا انسان باید یک رزمنده قوی و پرامیدی باشد که لحظه به لحظه با دشمن داخلی و بیرونیاش بجنگد، هم در جهاد بیرونی و هم در جهاد اکبر موفق باشد.
*تسنیم
این اهدافگذاری باید در سینمای دفاع مقدس باشد تا بهاشتباه فیلمی را نسازیم که در جبهه دشمن سربازی کنیم.
ارسال نظر