به گزارش سینماپرس، انتشار بیانیهای توسط برخی از تهیهکنندگان و دفاتر پخش سینمایی مبنی بر بر احتمال شکایت در صورت عدم تسویه حساب سینماداران با این دفاتر پخش، نشانه حل نشدن مشکل دیرینه سینماداران و دفاتر پخش است. چیزی که سمفا قرار بود بتواند آن را حل کند و بعد از شیوع ویروس کرونا و اختلال در نظام اکران سینماهای کشور عملاً هدف اصلی آن نیز دچار خدشه شد. این جا بود که وزارت ارشاد اسلامی و معاونت سینمایی کشور تصمیم گرفتند که با پرداختن وام و میانجیگری میان سینماداران و دفاترپخش این مشکل را حل کنند؛ اما بیانیه امروز گویا خبر از عدم حل این مسأله و اختلاف قدیمی دارد.
در این باره با علی آشتیانی پور تهیهکننده سینما و مدیر دفتر پخش سینمایی گفتوگو کردیم تا جزیئات و شرح ماجرا را از یکی از امضاکنندگان این بیانیه بشنویم.
وامهای ارشاد وضعیت را بدتر کرد
آقای آشتیانی از ماجرای بدهی سینماداران به دفاتر پخش مطلعیم اما در جریان میانجیگری وزارت ارشاد برای حل این مشکل نیز بودیم. چه اتفاق افتاد که با وجود تلاش سازمان سینمایی، کار به شکایت رسیده است؟
کل مبلغ پیش بینی بدهی سینمادران، بالای ۳۰ میلیارد است که نزدیک به ۱۲ میلیارد آن مال حوزه هنری است و باقی برای سینماهای دیگر. دفتر ما ۳ میلیارد طلب دارد. باید اذعان کرد که از آبان سال قبل تا الان با توجه به افت ریالی ایجاد شده، چیزی که طلب داشتیم، عملاً بیازش شده است.
صاحبان آثار و تهیهکنندهها نیز شکایت دارند و ما را هم متهم می کنند که چرا از سینماداران شکایت نمیکنید؟ مشکل از جایی شروع شد که ارشاد تصمیم گرفت وام بدهد. در حقیقت این وام، پرداختها را متوقف کرد و بدهی سینماها انبوه شد. قبل از آن با فشار و دوستی هرچه بود، میشد خورد خورد پولمان را بگیریم. اما از وقتی که بحث وام پیش آمد هیچ کس هیچ پولی نداد. طبیعتاً صاحبان آثار هم نمی توانند این خسارت را تحمل کنند چون بسیار سنگین است و سرمایه آنان ماندن یخی زیر نور آفتاب آب شده است.
طلبکاری که با سرمایهاش میتوانست خانه بخرد امسال قدرت رهن همان خانه را هم ندارد
این بیتوجهی دوستان سینمادار ما به سالنها به قدری اوضاع را حاد کرد که تنشهایی ایجاد شد و رفاقتهای دیرینه میان ما و سینمادران نیز خراب شده است و مدام همدیگر را متهم میکنند که لابد منافعی شما دارید که سکوت میکنید و اعتراضی نمیکنید.
متأسفانه با وجود اینکه بارها جلساتی را با مسئولین ارشاد و خانه سینما داشتیم اما کارآمد نبود. زیرا تنها وعده داده میشد که این پول را تا چند روز دیگر آماده میکنیم اما هیچ اتفاقی نیفتاد. آخرین جوابی که شنیدیم این بود که پول آماده است اما سینماها نمیآیند تا سند بگذارند و پول را دریافت کنند تا بدهی دفاتر پخش حل شود.
برای همین با انجمن سینمادران جلساتی گذاشتیم و صحبت کردیم تا ببینیم این مشکل را چگونه حل کنیم. آنجا نیز گفته شد که خود سینماداران حاضر نیستند تا وام بگیرند و مشکل دفاتر پخش را حل کنند. البته ۳ سینما هستند که حاضر شدند تا این وام را بگیرند و پول دفاتر را بدهند اما سایر سینماها حاضر نشدند که این وام را بگیرند.
تا اینکه هفته قبل در جلسهای که با حضور رئیس سازمان سینمایی و مدیرعامل خانه سینما داشتیم قرار شد که سینماها بیایند و وام را دریافت کنند. اما تا کنون اتفاقی رخ نداده است و ما نتوانستیم پول تهیهکنندهها و خودمان را بگیریم. اطلاعاتی که از سرمایهگذاران فیلمها دارم واقعاً تلخ است. برخی از آنان به علت آنکه آنچه که داشتند را برای سرمایهگذاری فیلمها خرج کردند، در حال حاضر حتی دچار مشکل مسکن شدند و به شهرستانها رفتند و آنجا خانه برای رهن و اجاره پیدا کردند.
البته برخی از سینماداران که سالنهای بزرگی داشتند تلاششان این بوده است که پول دفاتر را بدهند اما آنها نیز به مشکلاتی برخوردند اما باز بخشی از هزینهها را پرداخت کردند. روی سخن ما با آن سینمادارانی است که پول دارند اما نمیدهند. اینها تنها به خودشان توجه دارند و به این طرف ماجرا نگاه نمیکنند.
هرچقدر که تهیهکنندهها و سرمایهگذاران را دعوت به صبر کردیم دیگر فایدهای ندارد و آستانه صبرشان لبریز شده است. برای همین مجبور به اقدام قانونی شدهایم تا حقمان پس گرفته شود. دیگر نتیجه برای جماعت شاکی اهمیتی ندارد آنچه چون به تعبیر حضرت علی (ع) بترس از کسی که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد.
برای این دوستان دیگر تنها انتقام معنا پیدا کرده است و دنبال ضرر و زیانیاند که متحمل شدهاند نه دنبال اصل پولشان.
در حال حاضر طلبکاران منسجمتر شدهاند تا یکی یکی به وکیل گرفتن و رجوع به قوهقضائیه علی رغم میل باطنیشان کار را به سرانجام برسانند. این اتفاق قطعاً قابل پیشگیری بود و میشد کاری کرد که خانواده سینما رودروی همدگیر قرار نگیرند اما کار به اینجا رسید.
وزارتخانهای که در اساسش دچار تردیدیم
سؤال دیگر من درباره سمفا است. سمفا قرار بود که این مشکل را حل کند چرا نتوانست به هدف خودش برسد؟ آیا سمفا توانایی آن را داشت که این اختلاف را حل کند؟
بخشی از دلخوشی صاحبان آثار همین سمفا بود که فکر می کرد که مشکلی اهالی سینما را رفع کند. اما این ایده و طرح به دلیل مشکلات فنی و تصادمش با کرونا و مصیبتی که برای سینماهای ایران ایجاد شد، بینتیجه ماند. نکته خوب سمفا این بود که به لحظه سهم طرفین را تعریف میکرد اما هدف اصلی آن متوقف شد.
اگر قرار است سینمایی باشد و بماند باید هرچه زودتربرای آن فکری کرد اگر که خیر باید گفت که این بیمار نحیف باید خودش را زنده به گور کند. وقتی وزارتخانه این مملکت نهایتاً برای پرداخت ۳۰ میلیارد نمیتواند کاری کند پس به چه دردی از فرهنگ و هنر میخورد؟ این مبلغ شاید زیاد به نظر برسد اما برای یک وزارتخانه مبلغی نیست. ضمن اینکه بیشتر این بدهی به دو سه نهاد دولتی برمیگردد که حتماً این وزارتخانه میتواند در حل این مشکل با آنها وارد گفتوگو شود.
سینمایی که بدهیاش را نمیدهد چرا با وام خود را متعهد کند؟
به نظر شما علت اصلی که سینماداران حاضر نشدند وام را بگیرند چیست؟ مشکل این طرح کجا بود؟
به نظر من سینماداری که قبل از این ضرورتی نمیدید که بخواهد پول مردم را بدهد و هیچ فشاری روی خودش احساس نمیکرد، حالا چه ضرورتی میبنید که برود وام بگیرد؟ چرا بخواهد خودش را متعهد کند که وام بگیرد؟ برخی از این عزیزان اصلاً میلی به پرداخت وام و دیونشان ندارند. چرا باید یک نفر دیگر ضرر بدهد؟
روی سخن ما با آن سینمادارانی است که پول دارند اما نمیدهند
تا چندماه اول به دوستانی که قصد شکایت داشتند میگفتم که خبر دارم سینماها در حال تلاش برای پرداختن پولها و تسویه حساباند، و میدانستم که برخی از سینماهای کشور در اول کار و راهاندازی دچار مشکلات مالی فراوان شدند و نتوانستند حتی هزینه خودشان را نیز پرداخت کنند. اما دیگر سینماها چی؟ سبقه چندین ساله آنها نشان میدهد که علاقهای به پرداختن پول دفاتر و تهیهکنندهها ندارند. در حالی که برخی از سینماها در مدت زمان کوتاهی پول دفاتر را پرداخت میکنند مگر آنها هم سینما نیستند و مشکلات مالی خودشان را ندارند؟ پس چرا با تهیهکنندهها و دفاتر پخش این کار را میکنند؟
در نهایت شما راه چاره را در چه میبینید که سینماها هرچه زودتر این بدهی را تسویه کنند؟
جواب من این است که این سینماها خصوصاً آنهایی که دولتیاند دارای املاک گوناگونیاند که قیمت آنها از سال قبل تا به الان میدانیم که چقدر زیاد شده است. آیا نمیتوانند با فروش آنها پول مردم را پس بدهند؟ پس من بدهکار نباختم اما من طلبکار کلی ضرر کردم. آن طلبکار با آن طلبش میتوانست خانه بخرد الان پول رهنش را هم نمیتواند بدهد. خطابمان به کسانی است که پول دارند و نمیدهند؛ فقط کافی است که دلارها و سهامهایتان را در بورس بفروشید تا تمام بدهی مردم را بدهید.
*تسنیم
ارسال نظر