به گزارش سینماپرس، سید ضیاء هاشمی تهیهکننده سینمای ایران در گفتگو با مهر درباره تهیهکنندگان بخش خصوصی در حوزه سینمای ایران گفت: اول باید به این مهم توجه کنیم که تهیهکننده تعاریف متعدد دارد که ما به آن قائل هستیم و اگر در ایران از آن به درستی استفاده نمیشود و کارایی درستی ندارد باید ما که در این صنف مشغولیم به آن قائل بوده و اجرایی کنیم.
وی ادامه داد: ابتدا تهیهکننده به عنوان فردی است که با خرید یک داستان اورژینال یا پرداخت حق اقتباس از کتاب، نمایشنامه یا عقد قرارداد با نویسندگان برای آماده سازی فیلمنامه برای تولید کار را آغاز میکند. تامین مالی پروژه و استخدام افراد و نظارت بر فرآیند تولید و پخش از وظایفش است اما تهیهکننده اجرایی تعریف دیگری دارد که به نیابت و با اختیار تام از شرکت فیلمسازی، سرمایهگذار و یا پخشکننده بر کار تهیهکننده نظارت میکند و میکوشد فیلم در موعد مقرر و با بودجه مشخص به اتمام برسد.
تهیهکننده فیلم سینمایی «امیر» توضیح داد: تهیهکننده همکار به نیابت از تهیهکننده به تامین مالی پروژه میپردازد و در استخدام بازیگر به کارگردان کمک میکند همچنین مدیریت تجاری و نظارت بر تدارکات و تولید از وظایفش به شمار میآید اما مدیر طراحی پروژه کسی است که بر امکاناتی که تهیهکننده برای مراحل مختلف کار فراهم میآورد نظارت دارد. متن فیلمنامه را میخواند با نویسندگان دیدار میکند و آماده سازی نهایی فیلمنامه برای پیش تولید از وظایفش است. همچنین مجری طرح زیر نظر تهیهکننده مسایل عمدهای که در حین تولید رخ میدهد را اداره میکند. برآورد هزینه تولید برای سرمایهگذارها، نظارت بر تامین بودجه، اجرای سیستمهای پایش مالی، کنترل هزینههای تولید و موارد مورد نیاز تولید و پیشرفت تولید از وظایف آن است.
دولت کمک بلاعوض برای هنر در نظر بگیرد
وی با اشاره به اینکه وظایف پنج گروه تهیهکنندگی مدتی است در سینمای ایران اجرایی شده است، بیان کرد: البته در این میان تهیهکنندگان حقالعمل کار هم به تعداد محدودی وجود دارد و من منکر آن نمیشوم، این نوع تهیهکنندگان با قیمت بسیار ناچیزی پروانه ساخت میفروشند یا کارت تهیهکنندگی خود را برای کار در ازای مبلغی ناچیز در اختیار گروه تولید یک پروژه قرار میدهند که هر ۲ کار اشتباه و مغمومی است اما اینکه تهیهکنندگان سینمای ایران را به حقالعمل کار متهم کنیم خلاف اصول حرفهای است. آقای فرح بخش مانند مارادونا اسطوره تهیهکنندگی هستند اما نباید دیگر تهیهکنندگان را حقالعمل کار دانسته و از دایره تهیهکنندگی خارج کنند البته بخشی از فرمایشات وی درباره سرمایه گذاری کاملاً درست است.
تهیهکننده فیلم سینمایی «عروس» در پاسخ به این پرسش که کرونا تا امروز چه تاثیر در روند تولید و پخش در سینمای بخش خصوصی داشته است، گفت: کرونا برای همه بخشهای سینما زیان بار بود. به هیچ وجه خسارت کرونا به سینما قابل جبران نیست در بخش تولید، توزیع و اکران ضربه جبران ناپذیری به سینما وارد شده است. بیش از ۱۰۰ فیلم از تولیدات سالهای گذشته پشت اکران باقی مانده است یعنی ۳۰۰ میلیارد تومان برای تولیدات سال ۹۸ هزینه شده و سرمایه خوابیده و بلا تکلیف است. نزدیک به یک سوم تولیدات سال گذشته در سال ۹۹ تولید شده که این هم به فیلمهای سالهای گذشته اضافه خواهد شد از سوی دیگر ۵۰۰۰ هنرمند اهالی سینما با این تولیدات محدود و کم، بیکار شدند از سوی دیگر سالنهای سینما در این مدت ضربه بزرگی را متحمل شدند سالنهایی مانند کورش، مگامال، گالریا، آزادی و… هزینه نگهداری دارند علاوه بر آن بیش از ۳۰۰۰ کارمند سینما بیکار شده و از حقوق خود محروم ماندهاند و تعدادی از سالنهای سینما کاملاً بسته شده و با کارمندان تسویه حساب کردند. سینما یک صنعت ورشکسته بوده و بعد از کرونا وضعیت وخیمی را تجربه میکند.
برخی از نهادهای دولتی ممکن است بخشی از هزینه تولید ۱۰ درصد یا بیشتر را تامین کنند اما این کمکها در تولید مستمر نبوده و موردی است و به صورت سرمایه گذاری قطعی وجود ندارد زیرا هر مدیر پایین دستی در نهاد دولتی و عمومی سلیقه و نظر خود را در زمان مدیریتش دنبال میکند افراد تغییر میکند و سرمایه گذاری به صورت دائمی نیست وی درباره انتظار بخش خصوصی از دولت برای جبران خسارات بهوجود آمده گفت: در جهان تمام دولتها به سینما کمک میکنند اما در ایران ما از کمکهای دولت محرومیم. دولت باید نگاه ویژهای به سینما و هنر داشته باشد. این صنعت حتی بیشتر از صنعت گردشگری متضرر شده است. در صنعت سینما در همه بخشها شاهد رکود و ورشکستگی مطلق هستیم. بیکاری در این حوزه همانطور که گفتم به اوج خود رسیده است. دولت باید علاوه بر حمایتهای معیشتی که بسیار ناچیز است، در برنامه خود بخشش مالیاتی اهالی این صنعت را ظرف چند سال آتی در دستور کار قرار دهد. زیرا متاسفانه بعد از بازگشایی سالنهای سینما و بهبود وضعیت هم ما نمیتوانیم سرمایههای خوابیده خود را به سرمایه در گردش تبدیل کنیم زیرا زیرساخت مناسبی برای ارایه درست فیلمها وجود ندارد و گستردگی سالنهای نمایش مانند اروپا و آمریکا در اختیار نداریم.
هاشمی در پاسخ به اینکه دولت در این زمینه چگونه میتواند به سینما و بخش خصوصی کمک کند، توضیح داد: پیشنهاد میشود دولت کمکی بلاعوض برای اهالی هنر در نظر گرفته و در اختیار وزارت ارشاد قرار دهد تا با توجه به فعالیت هنرهای متعدد از جمله سینما ارشاد هزینه بلیت بخشی از ظرفیت سالنهای سینما را پرداخت کند تا فیلمهای پر مخاطب جرات اکران پیدا کرده و رونق به سالنها بازگردد. همچنین برای اطمینان مخاطب برای حضور در سالنهای سینما هزینه دستگاههای ضدعفونی کننده مه ساز به سالن داران پرداخت شود تا این دستگاهها نصب و مخاطب با طیب خاطر و با رعایت پروتکلهای بهداشتی از فیلمهای سینما استفاده کند.
این تهیهکننده سینما در جواب این سوال که در حال حاضر بخش خصوصی در سینمای ایران تا چه اندازه فعال است، بیان کرد: در گذشته ۹۵ درصد سینمای ایران دولتی بود، در حال حاضر عمده فعالیت سینما با سرمایه بخش خصوصی است اما ممکن است پولهای بخشهای عمومی به صورت رانتی و اختصاصی به برخی از افراد و تولید برخی مضامین ارائه شود البته برخی از پولهای بخش خصوصی هم به دلیل عدم شناخت کافی از عرصه سینما، سرمایه تزریق کرده و این عدم آگاهی کافی، ناهماهنگی در تولید و گرانی در این حوزه را منجر شده است. بخش خصوصی متاسفانه سامان دهی مناسبی ندارد پول به دلیل ناامنی در بازارهای سرمایه (طلا، ارز، مسکن) به سمت فرهنگ و هنر آمده اما کرونا باعث قطع این ورود سرمایه شد.
وی ادامه داد: دولت یک بخش کوچکی از منابع مالی خودش را عمدتاً در اختیار موسسات و فارابی قرار میدهد، مدیران هم قصد فراهم آوردن رزومه برای خودشان با هزینه دولت دارند، از این جهت فیلمهایی که توان جذب مخاطب را ندارند میسازند که بعضاً اکران هم نمیشود و تنها بیلان کاری خود را در حوزههای مختلف به رخ میکشند. سینما واقعاً بخش خصوصی است، بودجههای دولتی بیشتر هزینه اداره موسسات (حقوق و مزایای کارمندان و…) زیر مجموعه میشود.
هاشمی در پایان گفت: سرمایه تولید فیلمهای سینمایی در سالهای اخیر بالاخص توسط بخش خصوصی تامین شده است. برخی از نهادهای دولتی ممکن است بخشی از هزینه تولید ۱۰ درصد یا بیشتر را تامین کنند اما این کمکها در تولید مستمر نبوده و موردی است و به صورت سرمایه گذاری قطعی وجود ندارد زیرا هر مدیر پایین دستی در نهاد دولتی و عمومی سلیقه و نظر خود را در زمان مدیریتش دنبال میکند افراد تغییر میکند و سرمایهگذاری به صورت دائمی نیست. در برخی از نهادها دولتی که بودجه فرهنگی دریافت میکنند حتی یک تولید هم ندارند البته در بخش خصوصی هم داریم افرادی که هر از گاهی وارد عرصه سینما شده پولهایی بی حساب و کتاب هزینه میکنند و از این وادی میروند به تعبیری مانند ابر بهاری هستند. اما در کل سینما وابسته به بخش خصوصی است.
ارسال نظر