به گزارش سینماپرس، اگر از فحاشی رسانهای برخی مدیران در اثر کمکاری خودشان در این روزها بگذریم، پاسخ ادیبانهی برخی مدیران دولتی به نقدهای دور و نزدیک هم در روزهای پایانی دولت، جالب توجه است. سرانجام مدیر کل حقوقی وزارت فرهنگ به نقدهای صنفی پاسخ داد اما به گمان خود و بدون پاسخ به نقدهای اساسی و ریشهای مطرح شده در یک سال گذشته.
جناب آقای حامد سهرابی
مدیر کل ارجمند دفتر حقوقی و مالکیت فکری و ادبی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
دبیر ارجمند کمیسیون بند ۴ در تشکیل صنفهای سراسری هنرمندان
برادر ارجمندم در نهاد فرهنگی دولت دوازدهم
درود بر شما و همکارانتان در آن مجموعه
شمار نامهها و یادداشتهایی که به وزارت ارشاد، وزارت کار، اداره کار و نهادهای زیرمجموعه درباره تخلفهای صنفی یکی دو سال اخیر نوشتم از دستم در رفته است و تا کنون هیچیک دستکم از سوی شما پاسخ نداشته است. اکنون در روزهای پایانی دولت چه پیش آمده که به جای تمیز کردن میز و تحویل آن به فکر پاسخ به آخرین یادداشت صنفی نگارنده افتادید؟ البته اشاره کردید که به خاطر تهدید بررسی این پرونده در دولت آتی و قوه قضاییه است. ای کاش به نقدهای این دو سال و دستکم به موارد یادداشت اخیر پاسخ میدادید و فرافکنی دولتی و شخصی پنداشتن رسالت مطبوعاتی نگارنده را کنار میگذاشتید.
به یادگار در روزهای پایانی کار شما در آن نهاد عالی دولتی، چند نکته حقیقی و حقوقی را تکرار و اشاره و یادآوری میکنم تا دستکم اطلاعات من و شما و خوانندگان از روند کار صنفی دولتی بیشتر و همسان شود:
۱. فرمودید استدلالهای قانونی برای نگارنده در پاسخ به نامههای پیشین آوردید. تا امروز هنوز پاسخ نامههای شما به دست من نرسیده است و هر بار از دبیرخانه شما، مسئول دفتر شما، اداره هنرهای نمایشی و وزارت کار سوال کردم همچنان بیپاسخ بوده است. کمی با کار اداری آشنایی دارم.
۲. هنوز پاسخ ندادید چرا نماینده اهالی تئاتر در کمیسیون بررسی صنفهای وزارت ارشاد، رییس خانه تئاتر است و نهادهای تئاتری دیگر نماینده ندارند. همین آغاز ویژهخواری و سواستفاده است.
۳. اختلاف داخلی در تشکلها چه صیغهای است؟ دولت شما عادت دارد نقد را با تخریب نمایش کند. تمام سندها و نامههای حقوقی پیشین روشن است و تخلفهای اساسنامهای خانه تئاتر هم روشن است که شما همواره از بررسی آنها سر باز زدید.
۴. آقای مدیرکل تهدیدی در کار نیست. پای تصمیمهای خانهخرابکن خود در وزارت فرهنگ و کمیسیون بند ۴ در صنفهای دولتی بایستید و این حق طبیعی هنرمندان است که مصوبههای مشکوک را در دولت آتی و قوه قضاییه بازنگری کنند. این موضوع بارها از یک سال پیش به شما اعلام شده و ربطی به تغییر و تحول دولت ندارد.
۵. تلاش برای شخصی نشان دادن این دلسوزیهای صنفی کمی کودکانه بود. جهت اطلاع حضرتعالی، تمام نکتههای قانونی نگارنده حاصل سالها تجربه و پژوهش در حوزه کار و صنف و برآیند سالها خدمت در صنفهای مستقل، مجموعههای کارگری و کارفرمایی، سازمان تامین اجتماعی، وزارت رفاه و انجمنهای فرهنگی هنری، سالها پیش از حضورم در خانه تئاتر است. بنابراین شناخت و تجربه در میان است نه پست و مقام. نگارنده بیش از بیست سال است کار مطبوعاتی و انتقادی و تئاتر را همزمان انجام میدهم.
۶. پیش از هر پاسخی کمی سابقه افراد یا حتی سابقه مطالب را مطالعه بفرمایید. نقدهای نگارنده به خانه تئاتر از سالها پیش از این مصوبه خانهخرابکن منتشر میشد. تنها منتقدی بودم که از درون خانه تئاتر به ارکان این موسسه خصولتی نقد میکردم در حالی که مسئولیت مدیریتی هم داشتم. آیا شما جسارت چنین کاری را به بدنه نهاد خود دارید؟ بنابراین موضوع نقد حقوقی را دستکم از جانب یک مدیرکل حقوقی، شخصی نخوانید.
۷. انجمنها استقلال دارند!؟ شوخی است یا دوربین مخفی؟ محل تاسیس و محل شکلگیری و اعضای انجمن و تاییدیه انجمن و نماینده حقوقی کمیسیون و ... در خانه تئاتر است. از کدام استقلال حرف می زنید؟ وقتی به وزارت کار نامه زدم برای هیات موسس اعلام کردند ما فقط خانه تئاتر را از سوی وزارت فرهنگ به عنوان نماینده تشکیل صنف میشناسیم! تلاش بیهوده برای انحراف ذهن اهالی تئاتر نکنید. انجمنهای خانه تئاتر برای تشکیل یک اتحادیه به نام خانه تئاتر تبدیل به صنف میشوند و شما از استقلال صحبت میکنید!؟
۸. کمیسیون بند ۴ موظف است ظرف ۲ سال شرایط را فراهم کند در حالی نقدها به مهلت سه ماهه است. خرداد ۹۹ کجا و تیر ۱۴۰۰ کجا؟ فرافکنی نکنید.
۹. آیا همه انجمنهای ثبت شده در جریان این صنفهای سراسری بودند؟ اطمینان دارید؟ انجمن صنفی هنرمندان تئاتر شهر تهران و انجمن نمایش و انجمنهای بازیگران استانی و...همگی نماینده داشتند یا فقط خانه تئاتر عضو کمیسیون شما بود؟
۱۰. بر اساس مصوبه هیات وزیران، هیات موسسها باید حقیقی باشند نه به قول شما انجمنهای ثبت شده با ماهیت حقوقی.
۱۱. فرمودید تصور غلطی است که جلوی ثبت انجمنهای استانی را گرفتند؟ آقای مدیر به جای شتابزدگی در نامهنگاری کمی به ادارههای زیرمجموعه سر بزنید. دستکم نگارنده و هیات موسس سه نامه در یک سال گذشته به استان تهران دادیم که رد شده است.
۱۲. هیچکس تلاش نمیکند کمیسیون شما را وارد دعوای صنفی کند بلکه آن کمیسیون با دور زدن قوانین به نفع ویژهخواران، آغازکنندهی دعواهای صنفی بوده است.
جناب آقای مدیر کل حقوقی، جناب آقای دبیر کمیسیون صنفهای سراسری هنر
به جای فرافکنی و فرار از مسئولیت این همه تخلف و خطا در زیرمجموعه به همان پرسشهای حقوقی مشخص پاسخ بدهید، پیش از آنکه مدیر کل دولت آینده پاسخ بدهد:
۱. وقتی آییننامهها و اساسنامههای خانه تئاتر توسط یک عده همواره زیر پا گذاشته میشد و منتقدان در صحنه بودند، شما کجا بودید؟
۲. وقتی از یک سال پیش نامه و نقد منتشر کردیم برای اینهمه تخلف، شما چه کردید؟
۳. وقتی رییس خانه تئاتر را منصوب کردید برای نمایندگی و تایید اهالی تئاتر، به فکر امروز نبودید؟
۴. وقتی تایید صلاحیت کل هنرمندان تئاتر به اعضای خانه تئاتر سپرده شد، چرا حرفی نزدید؟
۵. وقتی قانون حداقل ۲۰۰ عضو انجمنهای صنفی با رای شما دور زده شد، در جلسه نبودید؟
۶. وقتی انجمن کارگردانان که در ۴۰ سال گذشته کارفرما بوده و از دولت کمکهزینه میگرفتند و طرف قرارداد اعضا بودند را به عنوان انجمن کارگری ثبت کردید، رای نداشتید؟
۷. شک نکردید چگونه یک تیم بیکم و کاست از خانه تئاتر به انجمن صنفی وزارت کار منتقل شد؛ با رای و انتخابات.
۸. پاسخ به نامهها و درخواستها از یک سال پیش تا کنون چه شد؟
۹. برای شما جای سوال نیست چرا خانهای با ۳۰۰۰ عضو برای تشکیل انجمنهای ۲۰۰ نفری باید قانون را دور بزند و با کمتر از این شمار برای اعضای خودی تاسیس شود؟
۱۰. اعتراض نکردید که چرا صورتجلسه انتخابات منتشر نمیشود و برایتان جای سوال نیست چرا تعداد شرکتکنندگان و رایدهندگان انتخابات را اعلام نمیکنند؟
آقای مدیر کل حقوقی
امیدوارم اگر فرصت پاسخگویی دوباره داشتید، به این پرسشهای حقوقی پاسخ بدهید که بارها از شما خواسته شده است.
مگر اینکه مسئولیت شما در آن نهاد فقط رای اولیه به مصوبهها باشد و دیگر کاری به عاقبت تصمیمها تا انتخابات و پس از آن نداشته باشید. اگر اینگونه است که پس درست منتشر شده است: تیر خلاص به صنف تئاتر با همکاری دولت.
نمیدانم در این روزهای پایانی دولت باید شاکر باشیم از سخنگو شدن مدیران یا نه؟ اما شانس بزرگ اهالی تئاتر این است که با وزارت فرهنگ در ارتباط هستند واگرنه در برابر نقد، با فحاشی غیربهداشتی برخی مدیران دولتی دیگر روبهرو میشدند.
جناب آقای حامد سهرابی
اگرچه بارها درخواست کتبی و شفاهی و حضوری برای دیدار با شما داشتم، اگرچه بارها پشت دروازهی دفتر شما آمدم و مسئول دفترتان اعلام کرد این موضوع دیگر به شما ربطی ندارد و اگرچه به خبرگزاری اعلام کردید که بارها درخواست ملاقات و مناظره با نگارنده داشتید که هر بار رد شده اما این دروغ بیسند را یک شوخی در پایان مسئولیت تلقی کرده و هرچند چیزی تا پایان ماموریت شما در آن دولت نمانده اما هر گاه بفرمایید با اسناد مورد نظرتان برای ملاقات شخصی و دوستانه یا مناظره رسانهای آمادهام.
ارسال نظر