به گزارش سینماپرس، جایزه شهید «بهنام محمدی» یکی از مهمترین جوایز سینمای کودک است که هر ساله با هدف پاسداشت یاد و خاطره این نوجوان قهرمان به فیلمهای شرکت کننده در جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان اهدا میشود. این جایزه که از دوره بیست و پنجم به جوایز اصلی جشنواره کودک اضافه شده است، به فیلمهای برجستهای تعلق میگیرد که ایثار، حماسه و مقاومت را به تصویر میکشند. جایزه بهنام محمدی در دورههای پیشین به فیلمهایی همچون «مهران»، «۲۳نفر» و «بزرگمرد کوچک» اهدا شد. امسال و در سی و چهارمین جشنواره بین المللی فیلمهای کودکان و نوجوانان، دهمین دوره از جایزه شهید بهنام محمدی به فیلم برگزیده در این بخش اهدا خواهد شد.
مهرداد خوشبخت نویسنده و کارگردان سینما است که با فیلم «صدای پای من» در بیست و پنجمین جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان برنده اولین دوره از جایزه شهید بهنام محمدی شد. این فیلمساز که آخرین اثر سینمایی اش «آبادان یازده ۶۰» سال گذشته اکران شد، درباره این جایزه و همچنین مقاومت مردم خرمشهر در سالهای جنگ تحمیلی به آنا گفت: تندیس و جایزه شهید محمدی برای اولین بار به فیلم من تعلق گرفت که درباره نوجوانی روستایی به نام دانیال بود که با رفتن روی مین یک پای او از دست میرود و مجبور میشود با پای مصنوعی راه برود. او به دلیل اینکه به ورزش و دوندگی علاقه داشت به این رشته میرود و با پای مصنوعی میتواند موفق ظاهر شود.
دلیل ارزشمندی جایزه شهید بهنام محمدی
خوشبخت اظهار کرد: روح و ارزش این جایزه از آن جهت برای من اهمیت داشت که با مضمون ایثار و مقاومت همراه بود. همان چیزی که شهید محمدی نیز به خاطر آن به این مقام و جایگاه دست پیدا کرده بود. اساسا تقویت روحیه ایستادگی و تلاش باعث میشود تا جوانان و نوجوانان ما با اولین تلنگر و ناملایمات شانه خالی نکنند و به هدف خود برسند. من فکر میکنم این جایزه کمترین ادای دینی به مردم خرمشهر و همه شهدا به ویژه شهید بهنام محمدی است.
کارگردان فیلم «آبادان یازده ۶۰» ادامه داد با بیان اینکه بسیاری از مردم یا اطلاعات کمی دارند، عنوان کرد: شهدایی امثال شهید بهنام محمدی و شهید حسین فهمیده هنوز به طور کامل برای نوجوانان معرفی نشدهاند و خیلی وقتها داستانهای واقعی آنها را کسی باور نمیکند. سینما مانند یک آینه تاثیرگذار و تمام نما میتواند این رسالت را بر عهده داشته باشد و معرف این بزرگ مردان به ظاهر کوچک شود.
وی همچنین درباره مقاومت و جانفشانی مردم خوزستان در دوران دفاع مقدس اظهار کرد: مردم خوزستان نمونه کاملی برای نشان دادن از خودگذشتگی و ایثار هستند. من به دلیل اینکه خودم تعلق خاطر زیادی به زادگاهم دارم و کاملا این خطه را میشناسم، میدانم که این مردمان نجیب با چه مشکلاتی اما جانانه و قهرمانانه از کشور و شهرشان در دوران جنگ دفاع کردند. خوشبخت در پایان عنوان کرد: امیدوارم با همت سینماگران در به تصویر کشیدن رشادتهای قهرمانان این سرزمین و همچنین تلاش مسئولین شاهد رفع مشکلات و کمبودهای خوزستان باشیم تا این استان به حق واقعی خود برسد.
«بهنام محمدی»؛ از ولادت تا شهادت
در سالهای جنگ تحمیلی حضور نوجوانان شجاع و دلیر در جبههها موجب خلق حماسههای بیبدیلی شد که تا همیشه در تاریخ دفاع مقدس مایه افتخار و غرور ملی خواهد بود.
بهنام محمدی نوجوان و قهرمان ۱۳ سالهای که برای دفاع و مبارزه با دشمن نه تنها حاضر به ترک شهر خود نشد بلکه با شجاعت تمام در برابر رژیم اشغالگر بعث عراق ایستادگی کرد. او که متولد ۱۲ بهمن سال ۱۳۴۵ در «خرمشهر» است، در تمام طول دوران جنگ در این شهر (۳۱ شهریور تا ۲٨ مهر ۵۹) در کنار رزمندگان ماند و به خاطر سن کم و تواناییهای زیادی که داشت اطلاعات مهمی را به فرماندهان تحویل میداد. سرانجام این نوجوان حماسهساز در تاریخ ۲۸ مهر ماه ۵۹ در نبرد با دشمنان بعثی با اصابت ترکش خمپاره، در خیابان آرش خرمشهر از ناحیه قلب دچار جراحت و به درجه رفیع شهادت نایل شد. پیکر وی در مقبره شهدای گمنام این شهر دفن است.
برافراشتن پرچم ایران در مقابل چشم بعثیها
از بهنام محمدی خاطرات بسیاری در روزهای مقاومت و مبارزه در خرمشهر به جا مانده است که همچنان مورد توجه بسیاری از نویسندگان قرار دارد. «سیدصالح موسوی» یکی از همرزمان شهید بهنام محمدی میگوید: یک روز بهنام وقتی که پرچم عراق را بالای یکی از ساختمانهای بلند خرمشهر میبیند، بهطور نامحسوسی خود را به ساختمان رسانده و به دور از چشم بعثیها پرچم ایران را جایگزین پرچم عراق میکند. واقعا دیدن پرچم ایران بر فراز آن قسمت اشغال شده خرمشهر روحیه مضاعفی را در بچهها ایجاد کرده بود و جالبتر اینکه عراقیها تا ۱۸ آبان همان سال این موضوع را متوجه نشده بودند.
بهنام بعد از تعویض پرچم نزد ما آمده بود. دست او هنگام تعویض پرچم به دلیل ضخامت طناب و سرعتی که در پایین کشیدن پرچم عراق و بالا بردن پرچم کشورمان داشت مجروح شده بود. به گروهبان مقدم گفتم باند بیاورد و دست بهنام را پانسمان کنیم. مقدم باند را از کولهاش بیرون آورد اما بهنام اجازه پانسمان دستش را نمیداد و با دویدن به دور من، مقدم را به دنبال خود میکشاند. به بهنام گفتم «چرا نمیایستی!؟ میخواهد پانسمانت کند تا زخمت چرک نکند؟» بهنام رو کرد به من و گفت: «باند را بگذارید برای سربازانی که مادر ندارند و تیر میخورند.»
هرچه سعی کردیم این نوجوان ۱۳ ساله اجازه نداد دستش را ببندیم. در نهایت یک مشت خاک روی دستش ریخت و رفت.
سینما و اقتباس از گنجینههای ناب دفاع مقدس
در سینمای ایران با آنکه فیلمهای بسیاری در ژانر جنگ و دفاع مقدس تولید شدهاند اما همچنان ظرفیت مغفول مانده قابل توجهی وجود دارد که با اقتباس از داستانها و قصههای روایت نشده از ایثارگران و شهدا میتواند مانند دهه ۶۰ موجب شکوفایی این سبک از فیلمسازی شود.
در سالهای اخیر با هدفمند شدن تولیدات در ژانر کودک و نوجوان و حمایتهای مراکز مختلف فرهنگ_هنری شاهد آن بودیم که یک فیلم دیگر جنگی با یک قهرمان نوجوان توانست باز هم مورد توجه قرار گیرد و به عنوان بهترین فیلم جشنواره فیلم فجر انتخاب شود.
فیلم «یدو» به کارگردانی مهدی جعفری روایتگر بخشی از حضور و حماسه آفرینی نوجوانان در دفاع مقدس است که در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر توانست تندیس بهترین فیلم و کارگردانی را تصاحب کند. این اتفاق نشان میدهد ظرفیت سینمای جنگ و حتی اتفاقات و وقایع مرتبط با آن به اندازهای بالاست که حتی با گذشت سالهای طولانی همچنان پتانسیل نابی برای پرداختن و استخراج کردن گنیجهها و الگوهای ارزشمند درون خود دارد.
ارسال نظر