به گزارش سینماپرس، هادی حاجتمند کارگردان سینمای دفاع مقدس درباره زاویه دید و نگاه جدیدی که نسل سینماگران جوان دفاع مقدس به سینما افزودند، گفت: نسل ما دوران جنگ را از نزدیک تجربه نکرده است و آنچه که در خاطر خود دارد بر اساس فیلمها و مستندات سینمایی مانند فیلمهای شهید آوینی، ملاقلیپور، حاتمی کیا و درویش است. کمکم جلو آمدیم و با مشاهده سینمای جنگ دنیا و مقایسه آن با سینمای جنگی خودمان متوجه تفاوت جنس سینمای جنگی با دفاع مقدس شدیم و فاصله میان آن دو را درک کردیم. مهمترین تفاوت این دو جنگ این است که انسان در جنگهای تاریخی دنیا دفاع نمیکند درحالی که ما در جنگ هشت ساله در حال دفاع از مردم و خاک هستیم. دوم اینکه رزمندگان ما با اعتقاد به خدا و امام حسین (ع) جنگیدند و به انسایت باور داشتند. اما سربازان جنگهای دیگر چطور؟
وی با بیان خاطرهای از شهید بابایی بیان کرد: نمونه این انسانیت و باور الهی در یکی از عملیاتهای پرواز شهید بابایی است که وی قرار بود یکی از پلهای عراق را منفجر کند اما زمانی که دید که یکی از عشایر در حال عبور از این پل است از انهدام آن خودداری کرد و به آشیانه بازگشت. این نشان دهنده همان دیدگاه و تفکر الهی، اخلاقی، متعالی و انساندوستانه است که در جنگهای دیگر کمتر دیده میشود. جنگی که ما داشتیم به قول بچههای جنگ برای رفع فتنهها بوده نه برای کشور گشایی. این همان نکته مهمی است که باید در سینمای ما دیده شود. ما نباید در سینمای دفاع مقدس مدام دنبال کشتن و اکشن باشیم وگرنه پوسته ظاهری از سینمای دفاع مقدس باقی میماند. سینمای دفاع مقدس قرار نیست دنبال خونریزی و کشتن و جنگاوری باشد. آنچه که در سینمای دفاع مقدس ارزشمند است آن باور دینی و انسانی است برای ارزشها میجنگد. ما باید این حقیقت را در سینمای جنگیمان نشان دهیم.
کارگردان اشنوگل با اشاره به مثال حاج کاظم در فیلم "آژانس شیشهای" به عنوان یک نمونه و الگوی رزمنده در سینما بیان کرد: او یک مربی واقعی جنگ است که حالا بعد از گذشت مدتی در تهران رفیق قدیمیاش را دیده است و حاضر است برای رفع مشکل او حتی ماشینش را بفروشد. فیلم در فضای خاکریز و جبهه نیست اما کاملاً دفاع مقدسی است برای آنکه ایستادگی بر سر ارزشها و باورهای انقلاب را بازتاب داده است. یا در فیلم "دوئل" زمانی که صدای شهید جهانآرا میشنویم احساس میکنیم که چقدر او پدر بزرگی است. اینها همان نشانههای مهمی است که باید در سینمای دفاع مقدسی ما احساس شود.
وی در توضیح بیشتر درباره ماهیت سینمای دفاع مقدس که بدان پرداخت، گفت: اگر میخواهیم ژانر دفاع مقدس داشته باشیم که فاصله آن را با جنگهای غلط و ضد بشری دنیا روایت کند، میتواند درعین اکشن بودن ملودرام هم باشد. به تعبیر دیگر دفاع مقدس میان جنگی و ملودرام است. یک همپوشانی دارد که همین خاصیت متمایز آن از دیگر انواع ژانرهای سینمایی است. نمونه خوب دیگر این ژانر فیلم "سفر به چزابه" است. در این فیلم رزمندهای که با زبان آذری به تلفن حرف میزند نماد رزمنده خمینی است و خانواده او خانواده انقلابی هستند. اگر خاطرمان باشد این سکانس کمی عجیب و راز آلود است. پس میبینیم که میتوان خارج از فضای جنگی و حتی کمی فانتزی هم فیلم دفاع مقدس ساخت. مثال خاص دیگری که در این زمینه میتوانم بزنم، فیلم مستند "پاتک روز چهارم" شهید آوینی است. در یکی از سکانسهای این مستند، دوربین فیلمبردار در حین آن موشکباران و عبور تانکها و... یکباره میرود کنار یک رزمنده و او میپرسد که چند سال داری و از کجا آمدی؟ یکباره نریشن هم میگوید که این همه بچههای شهرها و روستاهای ما هستند که آمدهاند تا ماشین جنگ را نابود کنند. این نه سرباز با آرپیچی و تا بن دندان مسلح بلکه آدم معمولی است که آمده تا بجنگد.
وی با اشاره به اینکه در حال نگارش فیلمنامهای به نام "باتلاق" تحت نظر احمدرضا درویش است، بیان کرد که ایشان که حکم استادی من را دارند در حین نگارش فیلمنامه به من گفتند که فرق جنگ ما با باقی جنگها در جهانبینی اسلامی و انساندوستانه ما است. یک مثال از یکی از فیلمهای جنگی متأخرمان میزنم. در این فیلم شخص اول به یک نوجوان میگوید اینجا هرکس بترسد کشته میشود. این دیالوگ دقیقاً متأثر از فیلمهای جنگ جهانی است و اشتباهی سر از فیلم دفاع مقدسی درآورده است. در ژانر دفاع مقدس بجای این جمله میگوییم هرکس نترسد شهید میشود، نه اینکه هرکس بترسد کشته میشود. علت این نگرش در این فیلم این است که انسانهای فیلم با رزمندههایی که خود را سرباز خمینی میدانستند فاصله دارد.
حاجتمند با اشاره به فیلم ۵ قطره خون ساخته جدید "اسپایک لی" کارگردان آمریکایی گفت: در این فیلم ما شاهد لحظات و نماهایی هستیم که در آن گویا فضای فیلم عامدانه به سمت و سوی فیلمهای دفاع مقدس میرود. هیچ وقت در فضای فیلمهای جنگی سربازان دوست ندارند در جبههها باشند، بلکه دوست دارند به خانه برگردند و اگر دقت کرده باشیم، این خانه و وطن یکی از عناصر امیدبخش و گرمابخشی است که در فیلم تکرار میشود. اما در دفاع مقدس سربازان و رزمندههای ما عاشق ماندن در جبههها هستند. حال در فیلم جدید "اسپایک لی" کهنهسربازان دوست دارند به خاکریزهای جنگی بازگردند. این هم یکی دیگر از عناصر دفاع مقدسی است که در فیلمهای این ژانر باید تکرار شود. این عنصر را در فیلم مستند «گردانی که بود؛ گردانی که هست» میبینیم. رزمندهای که رفته است با تشنگی برمیگردد به منطقه جنگی تا باز هم بجنگد.
کارگردان «مدیترانه» در پایان درباره آنچه که تلاش کرده است تا در سینمای جنگی مدنظر خود طراحی کند بیان کرد: ما ندیده و حس نکرده، تلاش میکنیم تا به پارامترهای سینمای جنگی خودمان را نزدیک کنیم. اشنوگل از نظر منتقدان ایراداتی دارد اما تمام تلاشم را کردم تا فیلمی بسازم که همراه با این عناصر و مؤلفهها باشد. در سکانسی از فیلم پسر تدارکچی به یکی از رزمندهها میگوید من را هم با خودت ببر، کجای سینمای جنگی دنیا این چنین نگاهی وجود دارد؟ ما باید تمام همتمان را بکار بگیریم تا امتداد نسل قدیمی فیلمسازان جنگ باشیم. باید با زبان روز و با تکنولوژیهای برتر حرفمان را برای نسل جدید بزنیم. ما امروز با رسانه آزاد و انبوهی سؤال مواجهیم که باید به حکم رهبری آن را برای قشر جوان و نوجوان تبیین و روشن کنیم.
ارسال نظر